ریشه‌های ایدئولوژیک اتحاد نامقدس ترامپ و صهیونیست‌ها؛ مرثیه‌ای برای صلح در محفل جنگ‌افروزان


حضور ترامپ در محفل صهیونیست‌ها بار دیگر حلقه اتصال استراتژیک بین راست افراطی آمریکا و صهیونیسم مسیحی را به نمایش گذاشت؛ اتحادی که با شعارهای آرمانیِ"نجات بشریت، در عمل به توجیه سیاست‌های جنگ‌افروزانه منجر شد.

10/14/2025 11:36:34 AM
کد خبر: 22924

به گزارش سارنا به نقل از تسنیم، دونالد ترامپ در سفر به تل‌آویو و با حضور در پارلمان رژیم صهیونیستی، با استقبال گرم مقامات این رژیم مواجه شد و فضای هم‌پیمانی استراتژیک بین دو طرف را به نمایش گذاشت. او در سخنان خود با افتخار از کمک‌های نظامی «بی‌سابقه» آمریکا به این رژیم سخن گفت و آن را عامل مباهاتی برای دولت خود خواند. هم‌چنین در این نشست، تغییر آیین دخترش از مسیحیت به یهودیت را اعلام کرد که اقدامی نمادین برای نمایش پیوند عمیق خود با اسرائیل محسوب می‌شد.

این اقدامات ریشه در باورهای «مسیحیت صهیونیست» دارد؛ جنبشی الهیاتی-سیاسی که عمدتاً از میان پروتستان‌های اوانجلیست در آمریکا سربرآورده است. هسته مرکزی این اندیشه آن است که تأسیس و حمایت بی‌قیدوشرط از دولت اسرائیل، تحقق نبوت‌های کتاب مقدس و پیش‌نیاز ضروری برای بازگشت مسیح است. از این منظر، اوانجلیست‌ها که ترامپ را فرستاده خدا می‌دانند، با تفسیرهای ویژه خود از کتاب مقدس، رویدادهای معاصر را نشانه‌هایی از آخرالزمان می‌بینند و برای پایان تاریخ «برنامه زمانی» تهیه می‌کنند؛ برنامه‌ای که غالباً با پیش‌بینی‌های شکست‌خورده و مضحک همراه بوده است.

این نگاه، به یک ایدئولوژی «منجی‌گرایی» (Messianism) جهانی می‌انجامد که در آن آمریکا نقش هدایتگر و نجات‌بخش جهان را ایفا می‌کند. ترامپ با بهره‌گیری از این گفتمان، خود را نماینده اراده الهی و برگزیده‌ای برای مأموریتی بزرگ‌تر از رهبری یک کشور معرفی کرده است. او صراحتاً ادعا کرده که یک «قدرت لایزال» خواسته او در قدرت بماند تا نه تنها آمریکا، بلکه جهان را نجات دهد. این ادعاها در میان حامیان اوانجلیست او که او را منجی ملت و حتی بشریت می‌دانند، با استقبال عمیقی روبرو شده است.

با این حال، مشاهدهٔ عملکرد این جریان در عرصهٔ عمل، سراسر آشکارکنندهٔ تضادها و تعارض‌های بنیادین آن است. شعارهای صلح‌طلبانه و نجات‌بخش، در عمل با حمایت بی‌قیدوشرط از سیاست‌های جنگ‌افروزانه و توسعه‌طلبانه جایگزین می‌شود. ادعای پیروی از ارزش‌های مسیحی، مانند عدالت و رحمت، در تناقضی آشکار با حمایت از رژیم آپارتاید صهیونیستی قرار دارد؛ همان‌ها که تخریب خانه‌ها و آوارگی انسان‌های بی‌گناه و کشت و کشتار آنها را امری عادی در مسیر تحقق تمدن خود تلقی می‌کنند.

برخی از لیست پارادوکس‌های سخنان ترامپ و رژیم صهیونیستی از قرار زیر است:

1. ادعای صلح در کنار تشدید جنگ‌افروزی: در حالی که ترامپ و مقامات صهیونیست از "صلح" سخن می‌گویند، غزه شاهد شدیدترین حملات نظامی بود.
2. دعوی دموکراسی همراه با آپارتاید: رژیم صهیونیستی خود را "دموکراسی" می‌خواند، اما با اعمال تبعیض سیستماتیک علیه فلسطینیان، نمونه بارز آپارتاید است.
3. ادعای دفاع مشروع در برابر مقاومت مشروع: در حالی که مردم فلسطین حق قانونی و شرعی دفاع از خود را دارند، رژیم صهیونیستی اقدامات مقاومت را "تروریسم" می‌نامد.

فهرست جنایات‌های رژیم صهیونیستی در غزه به وضوح بیانگر آنست که اسرائیل و آمریکا نه به دنبال صلح در منطقه بلکه به دنبال فساد و قتل و غارت‌اند:

کشتار ده‌ها هزار نفر غیرنظامی از جمله زنان و کودکان در حملات متعدد، تخریب منازل مسکونی، مدارس و بیمارستان‌ها، محاصره اقتصادی غیرانسانی و ایجاد بحران انسانی، استفاده از سلاح‌های ممنوعه بین‌المللی علیه غیرنظامیان، هدف قرار دادن مراکز مطبوعاتی و خبرنگاران و در ایران شاهد ترور دانشمندان هسته‌ای ایران، حمایت از گروه‌های تروریستی ضد انقلاب، انجام عملیات سایبری علیه تأسیسات حیاتی کشور و طراحی و اجرای پروژه‌های خرابکارانه اقتصادی و اجتماعی بوده و هستیم.

نتیجه آنکه اتحاد استراتژیک بین جریان‌های راستگرای افراطی در سیاست آمریکا و جنبش مسیحیت صهیونیست، برپایه‌ای از تفسیرهای خودبافته‌ی الهیاتی و منافع ژئوپولیتیک مشترک شکل گرفته است. این همزیستی سیاسی ــ مذهبی، با وجود ادعای عمل برای تحقق اراده الهی، در میدان عمل به موتور کشتار مظلومان تبدیل شده و لذا بر تناقض ذاتی بین شعارهای آرمانی خود و واقعیت اقداماتش غلبه کرده است. این شکاف عمیق، نه تنها مشروعیت اخلاقی و الهیاتی این جریان را مخدوش کرده، بلکه به آزادگان دنیا این مشروعیت را داده تا در برابر این قداران و چپاول‌گران و قاتلان و جانیان ایستادگی کنند.

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.