هاشمی این‌گونه نبود..


آقای احمد مسجد‌جامعی، وزیر فرهنگ‌وارشاد دولت اصلاحات و عضو سابق شورای شهر تهران، اخیراً فرموده‌اند:« اگر الان آقای هاشمی بود، با گروه‌های کف خیابان و خانواده‌های آسیب‌دیده از وقایع اخیر، ملاقات و گفت‌وگو می‌کرد و ضمن دلجویی از آنها نظراتشان را می‌شنید و انعکاس می‌داد. اگر آقای هاشمی بود، از ظرفیت مجمع تشخیص مصلحت نظام که در این قضایا گرفتار بی‌عملی شد، به شیوه‌ای موثر بهره می‌برد.»

1/7/2023 2:07:14 PM
کد خبر: 10106

به گزارش سارنا به نقل از الف:

آقای احمد مسجد‌جامعی، وزیر فرهنگ‌وارشاد دولت اصلاحات و عضو سابق شورای شهر تهران، اخیراً فرموده‌اند:« اگر الان آقای هاشمی بود، با گروه‌های کف خیابان و خانواده‌های آسیب‌دیده از وقایع اخیر، ملاقات و گفت‌وگو می‌کرد و ضمن دلجویی از آنها نظراتشان را می‌شنید و انعکاس می‌داد. اگر آقای هاشمی بود، از ظرفیت مجمع تشخیص مصلحت نظام که در این قضایا گرفتار بی‌عملی شد، به شیوه‌ای موثر بهره می‌برد.»

اگرچه آقای مسجد‌جامعی در گفت‌وگوی اخیر خود که به مناسبت سالگرد فوت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی با روزنامه جمهوری‌اسلامی انجام داده، به نکات دیگری از ویژگی‌های شخصیتی و سیاست‌ورزی آقای هاشمی اشاره کرده، اما دستاویز این نوشتار کوتاه، همین اظهاراتی است که ذکر شد و در این رابطه بیان چند نکته ضروری است.

1- صورت‌بندی آقای مسجد‌جامعی از اساس دچار ایراد است و دلیل آن، تاکید بیش از حد بر نقش موثری است که برای مرحوم هاشمی در بحران‌ها قائل شده. آقای رفسنجانی علی‌رغم جایگاه رفیعی که در نظام جمهوری‌اسلامی داشتند، نتوانستند آن‌گونه که شایسته است در کشاکش تلاطم‌ها وارد کارزار شده و برای کاهش آلام و التهابات قدم بردارند. 

2- سال 88 که نظام سیاسی از درون دچار انشقاق شد، خیابان‌ها گرفتار التهاب بود و نهاد انتخابات زیر ضرب حملات همه‌جانبه و ناحق قرار گرفته بود، انتظار می‌رفت که جناب هاشمی با توجه به جایگاه و مقبولیتی که بین حاکمیت و سران جریان‌های اصلاح‌طلب و معترضین داشت، به سمت کاستن از منازعات، نزدیک‌کردن نگاه طرفین و خروج از بحرانی که بر کشور سایه افکنده بود، حرکت کند اما نوع سیاست ورزی آقای رفسنجانی، به رادیکالیزه شدن فضا منجر شد و این در تضاد با نقشی است که برای چهره‌ای چون هاشمی رفسنجانی تصور می‌شد.

3- بررسی شکل سیاست‌ورزی هاشمی از دهه 80 به بعد که فاصله بیشتری با قدرت پیدا می‌کند، در تناقض با انگاره‌های آقای مسجدجامعی است. حدفاصل سال‌های 84 تا 92 و تا زمانی که گفتمان سیاسی نزدیک به ایشان بر سر کار می‌آید، میل هاشمی سوار شدن بر شکاف‌های موجود سیاسی و اجتماعی است تا حل کشمکش‌ها. و می‌توان این‌گونه تفسیر کرد که اگر در وقایع اخیر ایشان در قید حیات بود و با فرض دل‌جویی از معترضین و آسیب‌دیدگان و حتی انعکاس صدای آنان در سطوح بالای حاکمیت، این اقدام در راستای منویات شخصی‌ خودشان قابل تفسیر و تبیین بود!

4-‌ و اما درباره مجمع تشخیص مصلحت نظام که از نگاه آقای مسجدجامعی به "بی‌عملی" گرفتار شده. اساساً مجمع نهادی است که سیر کنونی همیشه در آن تداوم داشته و حتی بی‌مبالاتی‌های آشکاری هم از سوی سیاسیون به آن صورت گرفته؛ چه در زمان ریاست مرحوم هاشمی بر آن و چه در دوره‌های بعد از ایشان، مجمع تشخیص مصلحت، نه وارد چنین حوزه‌هایی شده و نه از چنین ظرفیتی هم برخوردار است. اگر منظور ایشان از ظرفیت مجمع، اصلاح روش‌ها و ساز و کارهای حکمرانی است که نیازی به ورود نهادی چون مجمع ندارد. قوای کشور و شوراهای عالی برای پیشبرد چنین اموری، کفایت می‌کند.

5- به نظر می‌رسد جناب مسجد‌جامعی وقایع اخیر را دستاویزی برای ارائه تفسیری متفاوت از سیاست‌ورزی مرحوم هاشمی قرار داده‌اند و مثالی تاریخی و مستند برای اثبات این اظهارات ندارند و چه بسا چنین ادعاهایی که ریشه در واقعیت ندارند، به هاشمی لطمه وارد کند.
نقش و جایگاه بی‌بدیل آقای رفسنجانی در به ثمر نشستن انقلاب، تثبیت آن و خدماتی که در زمان ریاست بر قوای مقننه و مجریه و دیگر نهادها داشتند، واضح و مبرهن است – با وجود لغزش‌ها و نقصان‌هایی که غیرقابل انکار است– و سعی بر ترسیم این تصویر غلط از سیاست‌مداری چون هاشمی، شاید به ضد خود تبدیل شود. 

سعید ونکی

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.