به گزارش سارنا به نقل از فارس، معرفةالامام از مهمترین وظایفی است که شیعیان باید نسبت به امام زمان خود در نظر بگیرند و شناخت و ارادت خود نسبت به ایشان را توأمان افزایش دهند. در ادامه سخنان رهبری معظم را در رابطه با ولادت امام زمان(عج) و اهمیت ارتباط با ایشان را میخوانید.
در امتداد راه انبیاء
مسأله مهدویت در شمار چند مسأله اصلی در چرخه و حلقه معارف عالیه دینی است، مثل مسأله نبوت مثلاً، اهمیت مسأله مهدویت را در این حد باید دانست. چرا؟ چون آن چیزی که مهدویت مبشر آن هست، همان چیزی است که همه انبیاء، همه بعثتها برای خاطر آن آمدند و آن ایجاد یک جهان توحیدی و ساخته و پرداخته براساس عدالت و با استفاده از همه ظرفیتهایی است که خدای متعال در انسان به وجود آورده و قرار داده، یک چنین دورانی است دیگر، دوران ظهور حضرت مهدی (سلام اللَّه علیه و عجّل اللَّه تعالی فرجه). دوران جامعه توحیدی است، دوران حاکمیت توحید است، دوران حاکمیت حقیقی معنویت و دین بر سراسر زندگی انسانهاست و دوران استقرار عدل به معنای کامل و جامع این کلمه است. خُب، انبیاء برای این آمدند.
همه حرکتی که بشریت در سایه تعالیم انبیاء، در طول این قرون متمادیه انجام دادند، حرکت به سمت جاده آسفالته عریضی است که در دوران حضرت مهدی (عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف) به سمت اهداف والا کشیده شده است که بشر در آن جاده حرکت خواهد کرد. مثل اینکه یک جماعتی از انسانها در کوه و کمر و راههای دشوار و باتلاقزارها و خارستانها با راهنماییهای کسانی همین طور حرکت دارند میکنند تا خودشان را به آن جاده اصلی برسانند. وقتی به جاده اصلی رسیدند، راه باز است، صراط مستقیم روشن است، حرکت در آن آسان است، راحت در آن راه حرکت میکنند.
وقتی به جاده اصلی رسیدند، اینجور نیست که حرکت متوقف بشود، نه، تازه حرکت به سمت اهداف والای الهی شروع میشود، چون ظرفیت بشر یک ظرفیت تمامنشدنی است. در طول این قرون متمادی، بشر از کجراههها، بیراههها، راههای دشوار، سخت، با برخورد با موانع گوناگون، با بدن رنجور و پای مجروح شده و زخمآلود، در بین این راهها حرکت کرده است تا خودش را به این جاده اصلی برساند. این جاده اصلی همان جاده زمان ظهور است، همان دنیا زمان ظهور است که اصلاً حرکت بشریت به یک معنا از آنجا شروع میشود.
اگر مهدویت نباشد، معنایش این است که همه تلاش انبیاء، همه این دعوتها، این بعثتها، این زحمات طاقتفرسا، اینها همهاش بیفایده باشد، بیاثر بماند. بنابراین، مسأله مهدویت یک مسأله اصلی است، جزو اصلیترین معارف الهی است. لذاست که در همه ادیان الهی هم تقریباً - حالا تا آنجایی که ما اطلاع داریم - یک چیزی که لبّ و معنای حقیقی آن همان مهدویت است، وجود دارد، منتها به شکلهای تحریف شده، به شکلهای مبهم، بدون اینکه درست روشن باشد که چه میخواهند بگویند.(۱۳۹۰/۰۴/۱۸)
بشریت پذیرای امر مهدویت است
امروز، هم بشریت بیش از بسیاری از دورانهای تاریخ، دچار ظلم و جور است، هم پیشرفتی که امروز بشریت کرده است، معرفت پیشرفتهتر است. ما به زمان ظهور امام زمان ارواحنافداه، این محبوب حقیقی انسانها نزدیک شدهایم، زیرا معرفتها پیشرفت کرده است. امروز ذهنیت بشر، آمادهی آن است که بفهمد، بداند و یقین کند که انسان والایی خواهد آمد و بشریت را از زیربارهای ظلم و ستم نجات خواهد داد، همان چیزی که همه پیغمبران برای آن تلاش کردهاند، همان چیزی که پیغمبر اسلام در آیهی قرآن، وعده آن را به مردم داده است: «و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم». دست قدرت الهی بهوسیله یک انسان عرشی، یک انسان خدایی، یک انسان متّصل به عالمهای غیبی، معنوی و عوالمی که برای انسانهای کوتهنگری مثل ما قابل درک و تشخیص نیست، میتواند این آرزو را برای بشریت برآورده کند. لذا دلها، شوقها و عشقها به سمت آن نقطه، متوجّه و روزبهروز متوجّهتر است.(۱۳۷۸/۰۹/۰۳)
نظر بدهید