پناهیان: عامل قتل امیرالمؤمنین (ع) «انحراف در دین» بود نه «بی‌دینی»!


حجت‌الاسلام پناهیان گفت: ولادت امیرالمؤمنین در خانه کعبه، حکمت دارد؛ شهادت او هم حکمت دارد، قاتل او فردی بی‌دین، دنیاطلب یا جاه‌طلب مثل طلحه و زبیر یا معاویه نبود؛ ابن‌ملجم اهل قرآن و فقه و عبادت بود که دچار انحرف در دین شده بود.

4/11/2023 3:06:05 PM
کد خبر: 10913

به گزارش سارنا به نقل از فارس، حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان در سحرهای ماه مبارک رمضان با حضور در برنامه «ماه من» که به‌طور مستقیم از شبکه سه پخش می‌شود درباره تلقی‌های ناصواب از دین و آثار تحریف دین به گفتگو می‌پردازد. در ادامه گزیده‌ای از نوزدهمین جلسه این مبحث را می‌خوانید:

خودمان را به‌خاطر محبت‌های خداوند و اهل‌بیت (ع)، بدهکار بدانیم

در آغاز کلام، یکی از جملات عجیب امیرالمؤمنین (ع) را خدمت شما تقدیم کنم. حضرت می‌فرماید: «اِختَرتُ مِنَ التَّوراةِ اثنَتَی عَشرَةَ آیَةً فَنَقَلتُها إلَى العَرَبِیَّةِ وأنَا أنظُرُ إلَیها فی کُلِّ یَومٍ ثَلاثَ مَرّاتٍ» (تحریر المواعظ العددیة، جلد۱، ص ۵۷۳)

دوازده آیه را از تورات انتخاب کردم و آنها را به عربى ترجمه کردم و هر روز، سه بار به آنها مى‌نگرم. جمله چهارم از این دوازده جمله‌ای که حضرت انتخاب کردند این است: «الرّابِعَةُ: یَابنَ آدَمَ إنّی اُحِبُّکَ فَأَنتَ أیضا أحبِبنی» (همان) من تو را دوست دارم و تو هم مرا دوست داشته باش!

اینها جملات انتخابی امیرالمؤمنین (ع) است و از این جهت، فوق‌العاده است. در جمله دهم می‌فرماید: «یَابنَ آدَم کُلٌّ یُریدُکَ لِأَجْلِهِ وَأَنَا أُرِیدُکَ لِأَجْلِکَ فَلا تَفِرَّ مِنّی» هرکسی تو را می‌خواهد به خاطر خودش می‌خواهد ولی من تو را به خاطر خودت می‌خواهم، از من فرار نکن!

ما باید خودمان را در معرض محبت اهل‌بیت (ع) ببینیم، در معرض محبت خدای اهل‌بیت (ع) ببینیم. وقتی می‌خواهیم ابراز علاقه کنیم و تمنای علاقه کنیم، قبلش بدانیم به خاطر محبت‌هایی که به ما کرده‌اند، چقدر بدهکار هستیم این یک خط فکری بسیار مهم است.

انحراف در دین، قاتل امیرالمؤمنین (ع) شد نه بی‌دینی!

در عالم یک نفر در خانه کعبه به دنیا آمده است، به دنیا آمدن او را ببینیم، از دنیا رفتن ایشان هم همین‌قدر مهم و حساس است و یک نفر او را به قتل رسانده و او ابن ملجم ملعون است. هرچقدر به امیرالمؤمنین (ع) و رسالت ایشان نگاه می‌کنیم، به ابن ملجم هم نگاه کنیم. یکی از ذکرهایی که برای امشب وارد شده است، لعن به قاتل امیرالمؤمنین (ع) است، چرا معاویه‌صفتان قاتل حضرت نشدند؟ چرا امثال طلحه و زبیر، قاتل حضرت نشدند؟ چرا ابن ملجمی که اهل قرآن و اهل فقه و اهل عبادت بود، قاتل امیرالمؤمنین (ع) شد؟ این انتخاب‌های خداوند معنا دارد یا نه؟ درست است که افراد، به اراده خودشان عمل می‌کنند اما اینها ذیل حکمت الهی است، می‌خواهد بفرماید که انحراف در دین قاتل امیرالمؤمنین (ع) شد نه بی‌دینی! این خیلی حرف مهمی است.

شاید درباره اهل کوفه بشود گفت که آنها از لشکر یزید ترسیدند، درباره معاویه هم بگوییم که دنیاطلبی و جاه‌طلبی او موجب جنایت‌های او شد. طلحه و زبیر را هم بگوییم که مقام‌طلب بودند، ولی درباره ابن ملجم چه بگوییم؟ درباره خوارج چه بگوییم؟ رییس خوارج همان کسی بود که قبلاً گفتیم، وقتی به مسجد آمد، پیامبر(ص) به او فرمود: آیا تو خودت را برتر از بقیه نمی‌بینی؟ گفت: بله! خُب این یعنی غرور (فَلَمَّا رَآهُ قَالَ لَهُ: هَلْ حَدَّثَتْکَ نَفْسُکَ إِذْ طَلَعْتَ عَلَیْنَا أَنَّهُ لَیْسَ فِی الْقَوْمِ أَحَدٌ مِثْلَکَ؟ قَالَ: نَعَمْ ؛ مناقب آل‌ابیطالب، ج۳، ص۱۸۷)

 قرآن می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ» (انفطار، 6) چرا به خدای کریم، مغرور شدی؟ یعنی چرا به کریم بودنِ خداوند نگاه نکردی؟ اگر به لطف و کرامت او نگاه می‌کردی مغرور نمی‌شدی.

دین‌داری معشوقانه، نتیجه‌اش می‌شود شکر

خط دین‌داری معشوقانه، یک خطی است که نتیجه‌اش می‌شود شکر! بعضی‌ها پرسیدند که رابطه معشوق بودن و شکر را متوجه نشدیم، اینها چه رابطه‌ای با هم دارند؟ وقتی ما بدانیم که خدا چقدر به ما محبت دارد طبیعتاً حالت شکر پیدا می‌کنیم. محبت خدا را باید ببینیم؛ نه اینکه فقط بدانیم که خدا به ما نعمت داده است

در کنار همه نعماتی که خدا به شما داده است اگر عشق و محبت خدا به خودت را ببینی، اگر محبت اولیاء خدا را به خودت ببینی، عمیقاً احساس شکر پدید می‌آید. آموزشی که معمولاً ما به خودمان می‌دهیم این است که می‌گوییم «این نعمت‌ها را خدا به ما داده و باید تشکر کنیم» لایه‌ای که از شکر برای نعمت، در دل انسان ایجاد می‌شود یک درصد است اما لایه‌ای که برای محبت در دل انسان ایجاد می‌شود 99درصد است یعنی اینکه بدانی یک کسی دوستت دارد. این بزرگترین معرفتی است که ما به آن نیاز داریم.

چرا محبت خدا نسبت به خودمان را باور نمی‌کنیم؟/ یک دلیلش یأسی است که ابلیس به ما تزریق کرده

چرا ما این محبت خدا نسبت به خودمان را باور نمی‌کنیم؟ چون ابلیس کار خودش را کرده است! اصلاً کار ابلیس این است که ما را مأیوس کند. اولین صفتی که ابلیس به ما می‌دهد همان صفتی است که خودش دارد و آن «مأیوس» است! ما معمولاً مأیوس هستیم از اینکه یک کسی ما را دوست داشته باشد، لذا باور نمی‌کنیم! خدا را با خودمان و اطرافیان خودمان مقایسه می‌کنیم.

خدا در قرآن می‌فرماید: این کافرها من را قبول دارند، اگر از آنها بپرسی که خالق شما کیست، حتماً می‌گویند خدا «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ» (زخرف، ۸۷) پس اینها چه چیزی را قبول نمی‌کنند؟ یکی از چیزهایی که قبول کردنش سخت است این است که خدا به ما علاقه دارد.

پس یکی از دلایل اینکه محبت خدا نسبت به خودمان را باور نمی‌کنیم کاری است که ابلیس انجام می‌دهد و یقین بدانیم که روی همه ما تأثیر خودش را گذاشت است.

دلیل دوم، تلقی سطحی از دین است

یکی از نکات دیگر این است که دین را باید عمیقاً و با تفکر فهمید، دین را نمی‌شود با برخورد سطحی فهمید. امیرالمؤمنین(ع) آمده بود که فهم دین را برای ما عمیق کند.

سطحی بودن در دین، زمینه همه انحراف‌ها است. خدا دین خودش را طوری قرار داده است که جز با تفکر به دست نمی‌آورید! برخی می‌گویند که چرا در این سحرها، حرف‌های فکری می‌زنید؟ می‌گویم، اصلاً تفکر مالِ سحر است، همان‌طور که در این آیه می‌فرماید: «الَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (آل‌عمران، ۱۹۱)

بدون تفکر نمی‌شود به این دین رسید. محبت خدا را می‌شود در تک تک آیات قرآن دید، حتی آنجایی که به کفار، غضب می‌کند. چرا خداوند این غضب را چرا اعلام می کند؟ چون انسان‌ها را دوست دارد و نمی‌خواهد آنها به این وضع گرفتار شوند.

گاهی می‌دیدند پیامبر(ص) گریه می‌کند؟ ولی دلیل آن را نمی‌فهمیدند. می‌پرسیدند: چرا گریه می‌کنید؟ حضرت می‌فرمود: «رحمه للاشقیا» دلم برای اشقیا می‌سوزد. (بَکى‏ رَسولُ اللَّهِ صلى الله علیه و آله وبَکَینا لِبُکائِهِ. وقُلنا: یا رَسولَ اللَّهِ، ما یُبکیکَ؟ فَقالَ: رَحمَةً لِلأَشقِیاءِ ؛ مکارم‌الاخلاق، ج ۲، ص۳۴۷ )

امام خمینی (ره): کاری نکنیم که امام‌زمان به خاطر ما پیش خدا سرافکنده بشود

اگر ما نسبت به محبت خداوند به خودمان بی‌تفاوت باشیم، خیلی بد است، ولی شاید بدتر از آن بی‌تفاوتی به محبت امام باشد. امام‌زمان(ع) هم ما را دوست دارد، ولی ایشان یک انسان است و ما می‌توانیم دلِ حضرت را بشکنیم. حضرت امام دوبار در سخنرانی‌هایشان فرمودند کاری نکنیم که امام زمان به خاطر ما پیش خدا سرافکنده بشود... ما خطا می‌کنیم و امام زمان می‌رود پیش خدا ابراز شرمندگی می‌

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.