انقلاب اسلامی عامل مهم تجدید حیات تمدن اسلامی است/رمزگشایی از نسبت انقلاب با پدیده تمدن سازی


ملک زاده گفت:انقلاب اسلامی عامل مهم تجدید حیات تمدن اسلامی است و از یک منظر می‌توانیم بگوییم که انقلاب اسلامی، شروع کننده و عامل تجدیدِ تمدن نوین اسلامی و امت نوین اسلامی بود.

9/13/2023 11:40:53 AM
کد خبر: 12200

به گزارش سارنا به نقل از مهر، بسیاری از محققان و اندیشمندان در حوزه علوم انسانی بر این باورند که پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در نوع خود پدیده‌ای قابل تأمل بوده که از ابعاد مختلفِ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، قابل تحلیل و بررسی است. البته که در این رابطه در طول بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کتاب‌ها و تحلیل و تفسیرهای مختلفی نیز منتشر و ارائه شده است.

با این همه، شاید فصل مشترکِ اغلب تحلیل‌ها در این حوزه این باشد که پژوهشگران مختلف عمدتاً بر این مساله تاکید داشته‌اند که انقلاب اسلامی ایران از بارِ معنایی و گفتمانی قابل ملاحظه‌ای نیز برخوردار است. در واقع، این انقلاب در کنار آن دسته از جنبش‌ها و تحولات تاریخی قرار دارد که در نوع خود بایستی به مثابه یک نقطه عطف در تاریخ جهان ارزیابی شوند و خود موجدِ تحولات تازه‌ای نیز بوده‌اند. مسأله‌ای که نمودهای عینی آن با گذشته بیش از چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه در منطقه خاورمیانه و چه جهان به وضوح قابل مشاهده است.

با این همه، یکی از حوزه‌هایی که با محوریتِ آن، متون اندیشه‌ای و تحلیلی قابل توجهی تولید شده، نسبتِ انقلاب اسلامی با پدیده تمدن سازی است. موضوعی که البته در بیانات مقام معظم رهبری نیز بازتاب یافته و بسیاری بر این باورند که انقلاب اسلامی گام‌های مهمی را در این زمینه برداشته و بر می‌دارد. از این رو، خبرگزاری مهر در گفتگو با حجت الاسلام محمد ملک زاده استادیار گروه سیاستِ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به واکاوی نسبت و ارتباط انقلاب اسلامی با پدیده تمدن سازی پرداخته و نقشه راه، مسیر طی شده و راهِ باقی مانده در این حوزه را به بحث و بررسی گذاشته است.

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش اول از گفتگوی مهر با حجت الاسلام ملک زاده است.

انقلاب اسلامی عامل مهم تجدید حیات تمدن اسلامی است

*انقلاب اسلامی از ابتدا، تا چه حد به حوزه تمدن سازی نگاه داشته است؟ آیا این مساله در دیدگاه‌های چهره‌های مهم انقلاب، بازتاب‌های عینی یافته است؟

پیروزی انقلاب اسلامی در حقیقت یک نقطه عطف برای تحقق تمدن جدید اسلامی است و از ابتدا هم این انقلاب با همین هدف شکل گرفت زیرا انقلاب اسلامی با ویژگی‌های الهام بخش و ظرفیت سازی که دارد، معادلات حاکم بر زندگی افراد را دگرگون کرد و برای شکل‌گیری یک تمدن جدید اسلامی پی ریزی شد. واقعیت مهم این است که انقلاب اسلامی عامل مهم تجدید حیات تمدن اسلامی است و از یک منظر می‌توانیم بگوییم که انقلاب اسلامی، شروع کننده و عامل تجدیدِ تمدن نوین اسلامی و امت نوین اسلامی بوده و پیام احیای هویت اسلامی و بازگشت به اسلام را به همراه داشته است.

این انقلاب در راستای ارائه راهکارهای مؤثر برای فهم مباحث اسلامی به شکل کارآمد مورد توجه قرار گرفت. این مسئله در نگاه رهبران انقلاب نیز بسیار برجسته است. نگاه حضرت امام خمینی (ره) به انقلاب، نگاه تمدنی است و رهبر معظم انقلاب هم بارها و بارها اشاره کرده اند که ما باید در مسیر تمدن سازی حرکت کنیم. نمونه این امر این است که ایشان تاکید می‌کنند پیام مهم انقلاب اسلامی برای امت اسلام و جوامع مسلمانِ دیگر، احیای هویت اسلامی و بازگشت به اسلام است و باید از آن‌ها برای ساختن یک تمدنِ جدید استفاده شود.

*پنج مرحله‌ای که در خصوص تمدن سازی ذکر می‌شود کدام است؟

البته نگاه رهبر انقلاب به عنوان شاهدی که بر مسئله تمدن سازی تاکید دارند، به مسئله فرآیندِ شکل‌گیری تمدن جدید به این صورت است که در ۵ مرحله این مسئله را تبیین کرده اند و در نظریه‌ای که ایشان مطرح نمودند، می‌فرمایند: ما در گام اول «ایجاد انقلاب اسلامی» را داشتیم که در حقیقت اولین و پرهیجان ترین مرحله تمدن سازی است و این مرحله که در سال ۱۳۵۷ اتفاق افتاد، به تعبیر رهبر معظم انقلاب، گرچه سختی‌های زیادی را به همراه داشت، ولی در حقیقت در آن مسیر تمدن سازی، آسان‌ترین راه بوده است و ما مراحل بعدی را باید با دقت بیشتر و پشت سرگذاشتن سختی‌های فراوان طی کنیم.

در گام دوم که ایشان اشاره می‌کنند، «شکل دادن نظام اسلامی» است. هندسه عمومیِ جامعه را بایستی در این مرحله شکل دهیم. در نظام اسلامی که در حقیقت به تعبیر مقام معظم رهبری، مسئله مردم سالاری دینی مطرح می‌شود، این مردم هستند که در این ساختار حکمرانی می‌کنند، انتخاب کرده و تصمیم می‌گیرند و سرنوشت اداره این کشور را به وسیله منتخبان خودشان در اختیار می‌گیرند و این خواست و انتخاب در تعریف مردم سالاری دینی بایستی در سایه هدایت الهی باشد. در واقع، قالبی که برای مردم‌سالاری دینی تعریف می‌شود، به این صورت است.

*دولت اسلامی در این فرآیند چه جایگاهی دارد؟

نکته سومی که از سوی رهبر معظم انقلاب در مسیر تمدن‌سازی مطرح می‌شود، بحث «ایجاد دولت اسلامی» است که حالا دولت که به معنای همان مجموعه کارگزاران حکومت مد نظر است، شکل گرفته و در این مرحله از منش و روش دولتمردان و ساز و کارها و نهادسازی برای اداره کشور با تکیه بر آرا و دستورات اسلام استفاده شده و جامعه بر اساس آن محیای مراحل بعدی در حوزه تمدن سازی می‌گردد.

مرحله چهارم «ایجاد کشور اسلامی» است که در حقیقت مرحله تبلور نظام اسلامی است و مقررات و روابط مردم و مسؤولان به معنای واقعی کلمه در این مرحله اصلاح می‌شود و یک کشور نمونه و الگو بر اساس آموزه‌ها و احکام اسلامی باید ساخته شود.

مرحله پنجم در مسیر تمدن سازی اسلامی به مرحله «تمدن نوین اسلامی» می‌رسد. در این مرحله دنیای اسلام پس از شکل‌گیری کشور اسلامی به عنوان الگو و یک تمدن نوین اسلامی مورد توجه قرار می‌گیرد و در مسیر رسیدن به امت اسلامی قرار می‌گیرد و این مرحله پنجم مرحله شکل‌گیری تمدن نوین و بین‌المللی اسلامی است و جهت و رویکرد کلی انقلاب هم در مرحله پنجم است که در قالب تمدن نوین اسلامی تحقق پیدا می‌کند.

با ایجاد جامعه و کشور اسلامی، زمینه برای ایجاد امت اسلامی هم فراهم می‌شود و از منظر مقام معظم انقلاب اسلامی، عوامل تشکیل دهنده تمدن اسلامی، عوامل متعددی همچون مسئله ایمان به خدا، تقوای فردی، تقوای الهی و اجتماعی امت اسلامی است که این مسائل زمانی که به صورت کامل تحقق پیدا کنند، طبیعتاً تمدن نوین اسلامی به طور کامل شکل می‌گیرد. از این رو باید عنوان کرد که مسئله تمدن سازی در نگاه رهبران انقلاب بسیار برجسته است و رهبر معظم انقلاب اسلامی حتی در این زمینه به نظریه پردازی هم توجه ویژه ای داشته‌اند.

*ضرورت و اهمیت مساله تمدن سازی در منظومه انقلاب اسلامی چگونه است؟

مسئله ضرورت و اهمیت تمدن سازی در منظومه انقلاب اسلامی یکی از مسائل بسیار مهم تلقی می‌شود. انقلاب اسلامی دارای ابعاد جهانی است و انقلاب و نظام سیاسی که دارای ابعاد جهانی باشد، برای استمرار و پایداری خود چاره‌ای ندارد جز اینکه به سمت تمدن سازی حرکت کند.

تمدن اسلامی موجب شکل‌گیری نظام اجتماعی و نظامِ سیاسی قانونمند و کارآمد و پویا می‌شود به همین دلیل تمدن‌ها طول عمر بیشتری در مقایسه با حکومت‌ها و فرهنگ‌ها دارند و گستره یک تمدن بیشتر از گستره حکومت هاست و به دلیل وجود جنبه‌های سخت افزاری و نرم افزاری تمدن‌ها دارند (منظور ساختارها و محصولات تمدنی است) شاهدِ عمر بیشتر تمدن‌ها در قیاس با حکومت‌ها هستیم. این تمدن‌ها هستند که نظام‌های سیاسی و اجتماعی متعدد را به وجود می‌آورند.

بنابراین تمدن‌ها همیشه در گام‌های بالاتری در مقایسه با حکومت‌ها و فرهنگ قرار دارند و با توجه به بین‌المللی بودن انقلاب اسلامی باید برای پایداری و دوام و بقای بیشتر به سمت تمدن سازی حرکت کرده و اولویت اصلی ما باید رسیدن به تمدن نوین اسلامی به وسیله ارزش‌های نوین اسلامی باشد که رهبرمعظم انقلاب اسلامی با توجه به ظرفیت‌های عظیم جهانی، شکل‌گیری تمدن نوین اسلامی ایرانی را بارها مورد تاکید قرار داده و ضروری دانسته‌اند و معتقدند جهان اسلام باید با استفاده از دانش و خردمندی و عقلانیت و تدبیر در مسیر تمدن نوین اسلامی حرکت کند و در این مسیر قطعاً انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی بایستی پیشرو باشند و گام‌های اولیه و اصلی را بردارند.

*عمده مؤلفه‌های تمدن‌ساز در چهارچوب نظام فکری انقلاب اسلامی را چه می‌دانید؟

شناخت حقیقتِ تمدن اسلامی و پاینبدی به الزاماتی که ما را به آن تمدن می‌رساند قطعاً امری ضروری است و از طرفی ما باید از ظرفیت‌های جهان اسلام آگاه باشیم و این از الزامات تمدن سازی است که ما بتوانیم یک تمدن نوین اسلامی را شکل دهیم. ما مؤلفه‌های زیادی را می‌توانیم برای تمدن سازی در چارچوب نظام فکری اسلامی مطرح کنیم. در سخنان مقام معظم رهبری بارها و بارها به بخش‌های مهم این مؤلفه‌ها (بحث ایمان، علم، کسب عزت، رسیدن به عدالت، کسب قدرت مقابله با امواج رسانه‌ای جهانی، تولید ثروت، اخلاق و در نهایت شکل‌گیری مردم سالاری دینی) اشاره شده است.

یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌ها در این زمینه بحث پیشرفت اسلامی در قالب الگوی اسلامی است. پیشرفت بایستی در راستای اعتلای ایران اسلامی در سطح منطقه و جهان باشد که البته در آن مسئله رفاه مادی همراه با عدالت اجتماعی هم در نظر گرفته می‌شود، و آن روحیه و آرمان انقلابی با برخورداری از ارزش‌های اخلاقی نیز قطعاً باید تأمین شود و به وجود بیاید. مدل توسعه‌ای که در جمهوری اسلامی به عنوان مؤلفه تمدن سازی وجود دارد، باید به اقتضای شرایط فرهنگی و تاریخی و اعتقادات و ایمان مردم ایران شکل گیرد و این یک مدل کاملاً ملی و بومی است و به تعبیر مقام معظم رهبری مختص به خودِ ملت ایران است.

یعنی مدل پیشرفت ما با مدل پیشرفت نظام سرمایه داری یکی نیست و نمی‌تواند و نباید از آن نظام تقلید کند. نکته دوم در بحث مؤلفه تمدن سازی در انقلاب اسلامی، «توجه به سیره علمی و عملی بنیان گذار جمهوری اسلامی» است. حضرت امام (ره) وقتی که پا در مسیر مبارزه گذاشتند، اهداف بلندی را مد نظر قرار دادند و قطعاً اگر ما بخواهیم از آن اهداف فاصله بگیریم، از آن دیدگاه جهانیِ حضرت امام که به دنبال تمدن نوین جهانی بودند هم فاصله خواهیم گرفت.

ما باید به سیره علمی و عملی بنیان گذار جمهوری اسلامی تاسی کرده و آن را به عنوان الگو مورد توجه قرار دهیم. راه امام، راهِ عدالت (و پیشرفت معنوی) و پیشرفت مادی و عزت و سربلندی است. سومین نکته‌ای که می‌توان به عنوان مؤلفه تمدن ساز مورد توجه قرار داد، «توجه به فرهنگ اسلامی در برابر فرهنگ غربی» است. قطعاً تمدن سازی در یک کشور اسلامی باید در قالب یک فرهنگ اسلامی باشد و نمی‌تواند الگوی فرهنگ بیگانه را مورد نظر قرار دهد.

*فرهنگ غربی چه اشکالاتی را ایجاد می‌کند؟

فرهنگ غربی با توجه به طبیعتی که بر نظام سرمایه داری حاکم است، یکسری جذابیت‌های مادی و جنسی دارد. جذابیت‌هایی که انسان‌های مادی گرا آن را جذب می‌کنند. این فرهنگ می‌تواند برای نسل‌ها جوان و نوجوان بسیار تحریک کننده باشد. خودِ غرب هم متوجه این موضوع شده که فرهنگ غربی تبعات بسیار ناخوشایندی را برای جوامع غربی به همراه داشته است و با وجود آنکه نظام سرمایه‌داری برایش این فرهنگ مطلوبیت دارد، چون باعث تولید ثروت از راه‌های نادرست و غیر اخلاقی می‌شود، با این وجود آنها به این نتیجه رسیده اند که این فرهنگ با وجود برخی مزایا، خسارات جبران ناپذیری را نیز بر جوامع غربی وارد کرده است.

ما در این جا نمی‌توانیم از فرهنگ غربی تقلید کنیم، بلکه کاری که می‌توانیم بکنیم، این است که ابعاد منفی فرهنگ غرب را برجسته کنیم. اگر ما بخواهیم در قالب فرهنگ اسلامی تمدن سازی کنیم، باید بر فرهنگ منحط غربی غلبه کنیم این کار باید برای آگاهی نسل جوان از طریق برجسته کردن ابعاد آسیب زای فرهنگ غرب صورت گیرد تا بتوانیم آنها را متوجه کنیم که تاسی کردن به فرهنگ غرب نمی‌تواند پیامدهای مثبتی را به همراه داشته باشد. نکته بعدی، «قطع وابستگی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی» است که جامعه اسلامی و نظام اسلامی قطعاً باید این مرحله را پشت سر بگذارد.

آنچه که ملت و نظام جمهوری اسلامی در مسیر تمدن سازی خود در پیش می‌گیرد، حفظ عزت ملی و افزایش اقتدار سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در حوزه داخلی و منطقه‌ای و جهانی است. عاملی که می‌تواند موجب عدم شکست و آسیب ناپذیری ملت ایران شود. طبیعتاً ما تا این مرحله را پشت سر نگذاریم نمی‌توانیم در مسیر تمدن اسلامی قدم بگذاریم. قطعاً قطع وابستگی به معنای قطع رابطه ما با جهان و کشیدن حصار دور خودمان نیست بلکه مراد ما این است که کشور و جامعه اسلامی ما که دشمنان زیادی هم دارد، اگر بخواهد وابسته باشد، ناگزیر خواهد شد که پیرو دستورات کسانی باشد که به آنها نیاز دارد. این مطلوبیتی برای نظام اسلامی ندارد.

همکاری‌ها در این زمینه باید بر اساس منافع مشترک صورت گیرد و این موضوع با وابستگی‌های سیاسی و فرهنگی که می‌تواند نظام را به عقب براند، متفاوت است. این مسئله نیازمند توجه به علم و دانش و پیشرفت‌های علمی است تا وابستگی‌های خود را قطع کنیم. نکته پنجم «وحدت اسلامی» است که بسیار حائز اهمیت است. "ویل دورانت" نظریه‌ای در بحث تمدن سازی دارد و می‌گوید ظهور تمدن‌ها زمانی امکان پذیر است که هرج و مرج و جنگ و ناامنی پایان پذیرفته باشد. تا زمانی که جنگ و ناامنی است تمدنی شکل نمی‌گیرد، وحدت اسلامی هم قائل به همین مسئله است.

قرآن کریم تاکید دارد ما باید با تکیه بر مشترکات خود با جهانیان در تعامل باشیم، جوامع اسلامی قاعدتاً با مشترکات بزرگی مانند قرآن، دین، قبله مشترک اولویت دارند تا به سوی وحدت حرکت کنند و تا زمانی که این وحدت شکل نگیرد نمی‌توان انتظار شکل‌گیری تمدن اسلامی را داشت. در این راستا، دشمنان هم این مسئله را درک کرده اند و از ابتدای تمدن اسلامی به دنبال ایجاد تفرقه و دین‌های جدید، فرقه سازی های جدید و تشدید شکاف‌های قومیتی بودند. از این رو، این مسئله از این نظر بسیار حائز اهمیت است تا وحدت اسلامی را حفظ کرده و مسیر تمدن سازی خود را هموار کنیم.

نکته آخر بحث پیاده کردن «حکمرانی اسلامی» است که در حقیقت آنچه رهبر معظم انقلاب هم در مسئله نظام سازی و دولت سازی و جامعه سازی و در نهایت تمدن سازی نوین اسلامی به آن تاکید می‌کنند، همین است که ما باید در مسیر حکمرانی اسلامی حرکت کنیم و با تکیه بر آرمان‌های انقلاب اسلامی است که می‌توانیم این حکمرانی را اجرایی کنیم.

به این معنا که برای تحقق یک دولت اسلامی پویا و پیشرو نیازمند جامعه اسلامی هستیم و تحقق و پویایی جامعه اسلامی هم نیازمند حکمرانی مطلوب اسلامی است که در واقع الزامات تمدن نوین اسلامی در مرحله دولت سازی و جامعه سازی در قالب توجه به تعالیم دین و علم گرایی و اسلام سازی و نقشه راهی که انقلاب اسلامی برای ما تدوین کرده اجرایی می‌شود و ما می‌توانیم در مسیر تمدن سازی حرکت کنیم.

سامان سفالگر

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.