به گزارش سارنا به نقل از تسنیم، صداوسیما کماکان با پخش تیزر فیلمهای سینمایی مشکل دارد؛ چون به غیر از حمایت از انیمیشنها و چند اثر دفاعمقدسی خبری از معرفی دیگر فیلمها نیست. اگرچه امروز کار خوبی را هم تلویزیون در دستور کار خود قرار داده و حمایت از پلتفرمها و معرفی آثارشان است. اما فیلمهای سینمای ایران معرفی نمیشوند.
شاید بیشتر از تلویزیون، شهرداری دست به کار شده حتی بعضاً برخی از سریالهای خود تلویزیون هم سر از بیلبوردهای خیابانی درمیآورند. البته در میان سریالهای خانگی هم کم و بیش آثاری هستند که از شبکههای ماهوارهای تبلیغ میشوند. این اتفاق نه تنها صدمه فرهنگی به سینمای ایران و جریان آثار نمایشی کشور میزند بلکه در مقیاسی بزرگتر متوجه منافع ملی میشود.
عدم توجه به پخش آگهیها و تیزرهای تبلیغاتی فیلمهای سینمای ایران باعث شد تا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام کند که با مسببان این اتفاق برخورد خواهد کرد یا در گذشته بحثهایی میشد که آن دسته از عوامل سینما که فیلمهایشان یا حتی صرفا تبلیغ فیلمهایشان از شبکههای ماهوارهای پخش شده را بازخواست کردهاند اما پیگیریها از برخی تهیهکنندگان و صاحبان آثار سینمایی این را نشان میدهد که این شبکهها سر خود بدون دریافت پول و صرفاً برای بازارسازی تیزر این فیلمها را پخش میکردهاند. اما شاید بیشتر از این اتفاق، تعلل تلویزیون در عدم توجه به محصولات فرهنگی یا به تعبیری تمرکز بر اقتصاد فرهنگ باعثِ این صدمات و آسیبها شده باشد.
شروعِ این اتفاقات از نیمه اول سال 1395 بود و در زمانِ فعالیت شبکه جم این اتفاقات به اوج خودش هم رسید. حتی بعضاً پایِ تعهدنامههایی به میان آمد که حق تبلیغ فیلم در شبکههای ماهوارهای از بین برود و به جایِ آن آنونس فیلم به رادیو برود و تیزر به تلویزیون! در سالهایی با اوج گرفتن برنامه «هفت» شبکه سه و کارهای زنده دیگر در شبکههای یک و دو سیما ضمن مرور بر اکران فیلمها در قالب موضوعات مختلف فیلمهای سینمای ایران معرفی میشدند.
این اتفاق بعضاً در رادیو بیشتر اتفاق میافتاد اما در سالهای اخیر این اتفاق هم کمتر شد. حتی بسیاری از سینماگران نسبت به نگاه سلیقهای رسانه ملّی مبنی بر پخش تیزر فیلمهای سینمایی انتقاد کردند. در عین حال هنوز جریانِ تبلیغ فیلمهای سینمایی ایران و حتی سریالهای خانگی در شبکههای ماهوارهای ادامه دارد.
در حالی که به گفته محمدحسین صوفی معاون اسبق صدا و مدیر قدیمی تلویزیون و دبیر سابق شورای نظارت بر صداوسیما قبلاً براساس سیاستهای حمایتی از سینما برخی تیزرهای مربوط به فیلمهای سینمایی با سوبسید و حتی رایگان روی آنتن میرفت؛ چون تلویزین برای همراهی با سینما برنامهریزی کرده بود.
این درحالی است که نباید فراموش کرد براساس آییننامهها و دستورالعملهای موجود در سازمان صدا و سیما خطوط قرمزی هم برای تبلیغ فیلمهای سینمایی وجود دارد که مربوط به ژانرخاص یا موضوع خاصی از آثار سینمایی نیست و حتی تبلیغ آثار سینمای دفاعمقدس را هم بعضاً مشمول شده است؛ مثلاً اینکه بازیگر زن در تیزر برجسته شده یا خشونتی در یک فیلم وجود داشته و در تبلیغ آثاری کمدی بعضاً اتفاقات اروتیکی وجود داشته که برای دیده شدن آن فیلم، سازندگان سعی دارند از تیزرهای عجیب و غریب استفاده کنند اینها قطعاً به عنوان تیزر به تلویزیون راه پیدا نخواهند کرد.
بیشتر بخوانید
رسانهملی؛کمکی برایجریان فرهنگی
این خطوط قرمز را بارها مدیران تلویزیون اعلام کردهاند؛ درحالی که هنوز پرسشهای بسیاری وجود دارد که چهتعداد از فیلمهای سینمایی مشمول این ممیزیها شده یا میشوند. آیا تمهیدی اندیشیده شده که بتوان بخش عمدهای از آثار سینمای ایران را در تلویزیون تبلیغ کرد؟ اما این سؤال وجود دارد چرا صدا و سیما و تلویزیون به جز آثاری محدود، پذیرنده تبلیغات سایر آثار و عموم تولیدات سینمایی نیست؟
با محمدحسین صوفی لحظاتی در این باره گفتوگو کردیم که او درباره تبلیغ فیلمهای سینمای ایران در ماهواره و عدم توجه رسانه ملّی به آثار سینمایی به این نکته تاکید کرد که رسانه ملی میبایست به کمک جریان فرهنگی هنری کشور بیاید.
صوفی در ادامه افزود: یکی از شاخصهای جریان فرهنگی و هنری در یک سرزمین رشد و بالندگی سینمای آن منطقه است. لذا؛ اگر میخواهیم سینمای ما رشد کند هم به لحاظ کیفی و محتوایی یا به لحاظ جذب مخاطب و البته به لحاظ تأثیرگذاری در جامعه و هم به لحاظ حضور در جوامع سینمای کشور همگان باید هنر هفتم را یاری بدهند از جمله رسانه ملّی که به عنوان تریبون اصلی کشور و فراگیرترین رسانه بیشترین مسئولیت را در این باره دارد.
او به تجربیات گذشته خود و همکارانش در صداوسیما اشاره کرد که چطور به سینمای ایران در رادیو و تلویزیون کمک میکردند؛ صوفی به خبرنگار تسنیم گفت: ما در گذشته از چند طریق به سینمای کشور کمک میکردیم. اول، پرداخت یکسری یارانه در امر تبلیغ فیلمهای سینمایی البته همراه با درنظر گرفتن مؤلفهها و شاخصها از جمله اینکه فیلم، فیلم فرهنگی و ارزشی باشد؛ فیلمی که متناسب با ذائقه مخاطب تولید شده باشد. متناسب با آن، فیلم از برخی یارانهها و سوبسیدها بهره میبرد. هم در جای مناسب و زمان مناسب و هم تعداد زیادتری از تیزرها به آنها اختصاص داده میشد که این در واقع اولین گام و مرسومترین همراهی با آثار سینمایی بود.
صوفی خاطرنشان کرد: اما دومین شیوه تخفیف خوب و قابل توجه برای این فیلمها بود که حتی گاهی اوقات تیزر فیلمهایی را از تلویزیون پخش میکردیم که پولی در قبالِ آن تیزرها پرداخت نکرده بودند.
نقد و برسی تبلیغاتی خاموش
به گفته این مسئول سابق رسانه ملی البته سومین راهکار هم یکسری برنامههای تحلیل و نقد و بررسی آثار در تلویزیون بود که تدارک دیده بودیم که به واسطه آن کاملاً غیر مستقیم و هدفمند به معرفی سینمای حرفهای کشور و البته هنرمندان خوب کشور کمک میکرد. به گونهای که با این کارها هم فیلمها تبلیغ میشد و هم مخاطب ناخودآگاه با ویژگیهای یک اثر فاخر آشنا میشد.
او همچنین تصریح کرد: ببینید واقعیت امر اینجاست که در این شیوه دو هدف دنبال میشد یکی اینکه خوب قرار بود با نقد و بررسی یک اثر نظر گروهی از مخاطبان را به موضوع جلب کنید تا فیلم دیده شود، اما واقعیت امر این بود که در لایه بعدی مدنظر ما این بود که سطح تقاضای مردم یا همان مخاطبان را ارتقاء دهیم تا با ایجاد تقاضا برای آثار فاخر در عرصه هنر هفتم، تهیه کننده و کارگردانها را ناخودآگاه هدایت کنیم برای ساخت اینگونه آثار که البته این روند زمانبر است و در کوتاه مدت اثرگذار نیست.
دبیر سابق شورای نظارت بر صداوسیما به تغییر ذائقه مخاطبان سینما در سالهای اخیر نیز اشاره کرد و گفت: ببینید وقتی رسانه ملی به عنوان درگاه اصلی جریان خبر با درنظر گرفتن معیارهای منطقی و اصولی یک اثر سینمایی را تبلیغ میکند یا به بوته نقد میگذارد، کاملاً به مخاطبان سینگال میفرستد که این اثر ارزش وقتگذاشتن و دیدن دارد و ناخودآگاه مشوقی برای دیده شدن فیلم میشود که نیمه پنهان ماجرا این است که وقتی مخاطب در جریان دیدن آثاری فاخر و قابل قبول قرار گیرد رفته رفته مصرفکننده این گروه از آثار سینمایی، سریال یا هر اثر فرهنگی دیگر میشود که نتیجه آن ارتقاء ذائقه میشود.
به گفته صوفی غفلت از این نکته مهم و بیتوجهی به تبلیغات و در معرض دیده شدن آثار مناسب خانواده و سبک زندگی ایرانی اسلامی یا کودک و نوجوان نکتهای است که اصطلاحاً زمینه گیشهای شدن آثار سینمایی ایجاد میشود و با تبلیغات گسترده در شبکههای غیررسمی یا ماهوارهای ذائقه مخاطبان نیز روز به روز سیر نزولی به خود میگیرد که جریان فرهنگی مناسبی برای جامعه ما نیست.
او معتقد است اگرچه بخشی از فرهنگ و هنر مربوط به تفریح و سرگرمی است اما فراموش نکنیم که براساس استانداردهای موجود حتی در برنامههای کمدی و یاطنز زیرلایه اصلی آموزش است حالا تصور کنید که مثلا فلان اثر کمدی که میلیونی هم دیده شده زیرلایه آموزش را منطقی رعایت نکرده باشد و تنها برای دیده شدن مخاطب از هر تکنیک و شیوهای هم استفاده کرده باشد؛ خوب اثر بلند مدت یا میان مدت این فیلم در ذائقه مخاطب چیست؟ بنابراین اینجا دوباره به مسئولیت سنگین رسانه ملی به عنوان اصلیترین درگاه برای معرفی آثار سینمایی و بطور کلی هنری مناسب اشاره میکنم.
صوفی با اشاره به اهمیت جریانسازی فرهنگی در کشور و البته مدیریت آن در مقابل هجمههای گسترده دشمنان، تصریح کرد: امروز میبایست این جسارت در مسئولین رسانه ملی وجود داشته باشد که به هنرمند واقعی اعتماد کنند و به چرخه تولیدات فیلمهای مناسب در سینمای ایران رونق بدهند.
او در خصوص اینکه برخی از مدیران تلویزیون اعتقاد دارند که بیشترِ فیلمهای سینمای ایران را نمیتوان همراه خانواده دید و قابل تبلیغ نیستند، افزود: در طول سال تعداد زیادی فیلم ساخته میشود، شاید بخشی از این فیلمها مسئلهدار باشند آنها را کنار بگذاریم. اما بخش عمدهای میماند که قابل تبلیغ هستند و اتفاقاً باید برای آنها بازار مصرف ایجاد کنیم، به این دلیل که قبلاً اشاره کردم مصرف زیاد اینگونه آثار تایید شده نه تنها بازار آثار غیر مناسب را کوچک میکند بلکه قدرت انتخاب مخاطبان در آینده را هم ارتقاء میدهد که نتیجه میشود حذف تقاضا از بازار برای آثار غیرکیفی یا همان گیشهایها.
به گفته او صداوسیما میتواند برای آن دسته از فیلمهایی که ارزش معرفی و تبلیغ دارند هدفگذاری کند. این اتفاق چند حُسن دارد که از آن به آن ایجاد زنجیره کامل تولید یاد میشود.
صوفی در ادامه تصریح کرد: در گذشته بررسیهایی انجام شد از اثرگذاری تبلیغات بر مصرف آثار سینمایی که نتایج نشان داد اساساً آن فیلمهایی که در رسانه ملی معرفی کردیم؛ مخاطب بیشتری جذب کرد و فروش بیشتری را تجربه کرد و از طرف دیگر موجب شد فیلمساز این فیلم که میبیند به واسطه این تبلیغات، فروش بیشتری داشته به فعالیت در این عرصه و ساخت چنین فیلمهایی تمایل پیدا میکند.
دبیر سابق شورای نظارت بر صداوسیما همچنین در ادامه به سهم خود فیلمسازان نیز در این روند یعنی تبلیغات اثرشان در شبکههای ماهوارهای اشاره کرد و گفت: اعتقاد دارم اگرچه در بسیاری از موارد دودوتای اقتصادی و شیوههای بازاریابی برای محصولات بخصوص کالاهای فرهنگی میتواند تعیین کننده درگاههای تبلیغاتی باشد، اما فیلمسازان نباید اجازه بدهند تبلیغات فیلمشان به شبکههای ماهوارهای راه پیدا کند.
او خاطرنشان کرد: واقعاً از فیلمسازان تقاضا میکنیم به شبکههای ماهوارهای ارزش و اعتبار ندهند و نباید فراموش کنیم داخل کشور تعدادی شبکههای رادیویی، تلویزیونی، ملی، سراسری و تعدادی پلتفرم داریم که باید از این ظرفیتها استفاده شود.
دبیر سابق شورای نظارت بر صداوسیما در پایان تاکید کرد: چرا زمینه رشد و افزایش سرمایه و درآمد شبکههای معاند و دگراندیش را فراهم میکنیم؟ تقاضا و خواهش از دوستانمان در سینمای حرفهای این است به این طرف یعنی داخل مرزهای جمهوری اسلامی ایران گرایش پیدا کنند. درخواست از مسئولین رسانه ملی هم این است که پدری و بزرگی کنند چتر حمایتیشان بر سر سینمای حرفهای پهن باشد و زمینهای را فراهم کنند فیلمسازان ما بتوانند با مساعدت و کمک دستاندرکاران رسانه ملی زیر چتر قوانین فیلمشان را تبلیغ کنند.
انتهای پیام/
نظر بدهید