به گزارش سارنا به نقل از مهر، پیش نشست دوازدهم، همایش بین المللی سیاست آسیایی و همسایگی با عنوان سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال همسایگان، با همکاری مشترک معاونت ارتباطات و همکاریهای عملی و بین المللی بنیاد ایران شناسی و پژوهشکده تحقیقات راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام، در روز چهارشنبه هشتم آذر ماه به میزبانی بنیاد ایران شناسی برگزار شد.
محمد حسین رجبی دوانی رئیس بنیاد ایران شناسی، در اینبرنامه با بیان اینکه دیپلماسی فرهنگی جزئی از دیپلماسی عمومی است، گفت: دیپلماسی فرهنگی میتواند به واسطه ریشه دار بودن به مراتب موفق تر از سایر دیپلماسیها عمل کند زیرا اگر از نظر فرهنگی بتوان بر مردم منطقه یا کشوری تأثیر گذاشت، باورهای مردم آن کشور نیز به فرهنگ عرضه شده متمایل خواهد شد و در نهایت این اثر به مسائل سیاسی، اقتصادی و علمی نیز کشیده میشود. در صورتی که اگر بر دیپلماسی سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی تمرکز شود با اختلال در هر یک از این دیپلماسیها، آن تأثیرات از بین خواهد رفت و یا کمرنگ خواهد شد ولی دیپلماسی فرهنگی فراتر از همه انواع دیپلماسی است و با هر اتفاقی اثر خود را از دست نمیدهد. نظام جمهوری اسلامی با پیروزی انقلاب، خود فرهنگ جدیدی را به جهان و به ویژه کشورهای اسلامی و به خصوص به همسایگان ارائه داد.
وی افزود: نکته جالب آن است که بدون اینکه مسؤولین نظام کار خاصی انجام دهند، انعکاس اخبار، اهداف و آرمانهای انقلاب به کشورهای دیگر بسیار تأثیرگذار بود و در حقیقت دیپلماسی فرهنگی ما را شکل داد. برای مثال شعارهای انقلاب ما از جمله استقلال واقعی، مقاومت، آرمان خواهی، سلطه ناپذیری و استکبار ستیزی در راستای دیپلماسی فرهنگی به کشورهای دیگر صادر شد و به تعبیر امام راحل، انقلاب مان را به تمام دنیا صادر کردیم ولی نه به صورت قهری بلکه با دیپلماسی فرهنگی این کار انجام شد. صدور این دیپلماسی فرهنگی نه تنها در کشورهای همسایه، بلکه در کشورهایی با فواصل جغرافیایی زیاد نیز انجام شد. برای نمونه کشورهای آمریکای لاتین که زمانی حوزه نفوذ آمریکا بودند هم اکنون حوزه نفوذ فرهنگی ماست و در اتفاقات اخیر نیز این کشورها بر خلاف برخی از کشورهای اسلامی حوزه خلیج فارس، با رژیم کودک کش اسرائیل قطع رابطه کردند که خود این مسئله، نشان دهنده قدرت نفوذ دیپلماسی فرهنگی ماست.
رئیس بنیاد ایران شناسی در ادامه گفت: در مورد کشورهای همسایه، متأسفانه ما از ابتدای انقلاب بر مبنای یک برنامه مدون دارای اصول و مؤلفهها، ارزشهای انقلاب را به این کشورها، هدایت و منتقل نکرده ایم بلکه خودشان از ما تأثیر گرفته اند که بیشترین تأثیر را از ما کشورهای افغانستان، پاکستان و مسلمانان هند دریافت نموده اند. در زمان جنگ تحمیلی، علیرغم اینکه اتحاد جماهیر شوروی جزو اولین کشورهایی بود که انقلاب اسلامی ایران را به رسمیت شناخت لیکن از حامیان مهم تسلیحاتی دشمن بعثی بود. دلیل این اقدام متناقض شوروی، از یک سو خرسندی از آزادی ایران از سلطه ابرقدرت رقیب و از سوی دیگر هراس شدید این کشور از گسترش حوزه نفوذ دیپلماسی فرهنگی ایران، در جمهوریهای مسلمان نشین شوروی بود.
رحبی دوانی در بخش دیگری از سخنانش گفت: در اواخر حضور گورباچف و قبل از فروپاشی شوروی و در زمانه تخریب دیوار برلین، در مرز آذربایجان ما و آذربایجان جدا شده از ما، مردم آن سوی رود ارس با حضور در مرزهای ما و اعلام شعارهای انقلاب اسلامی خواستار اتحاد با ایران بودند و گورباچف با سرکوب شدید این افراد، دست به کشتار گستردهای زد. بر سنگ مزار شهدای این اتفاقات، آرم و نشان جمهوری اسلامی ایران ثبت شده است که خود این مسئله از عجایب قدرت نفوذ دیپلماسی فرهنگی ایران و انقلاب اسلامی آن بود. اما چون متأسفانه برای این حجم از ظرفیتهای فرهنگی در منطقه کارسازی، سیاست گذاری و برنامه ریزی در داخل کشور انجام نشده بود، از این میزان آمادگی بالا در منطقه به خوبی قدردانی و بهره برداری انجام نشد. در نهایت رقبای ما که به هیچ وجه قدرت دیپلماسی فرهنگی ما را ندارند، به ویژه ترکیه که ارتباطی با آذربایجان نداشت، نه از طریق مردم بلکه با زمامداران فاقد پشتوانه مردمی در آن کشور نفوذ کردند، هر چند که هنوز آثار نفوذ فرهنگی ایران در مردم این منطقه، قابل مشاهده و لمس میباشد.
وی درباره همسایه دیگر ایران، کشور افغانستان نیز گفت: ما فرصت بزرگی داشتیم. ۲۵ درصد مردم این کشور شیعه و اکثریت مردم به استثنا قوم پشتون، به زبان فارسی صحبت میکنند هرچند که پشتونها نیز، فارسی را میدانند.
فاطمه میرزا جعفری
نظر بدهید