به گزارش سارنا به نقل از فارس:
گزارشی تاریخی از بیانات و دیدگاههای حضرت آیتالله خامنهای پیرامونِ شخصیت بانوی دو عالم به قلم هدی صادقزادگان:
اوایل دهه ۵۰، مسجد امام حسن(علیه السلام) مشهد
سخنران جلسه، پیرامون حضرت زهرا (سلام الله علیها) سخن می گفت، عجیب شورانگیز وحیرتآور. دریچههایی از شخصیت حضرت را باز میکرد، که تا آن زمان کمتر شنیده شده بود.
صحبت از چند هفتهی سراسر مبارزه بود؛ از آمدن زن باردار پشت درب خانه، که با وجود حمل خود دست به یک مبارزهی خستگیناپذیر برای دفاع از ولایت میزند. صحبت از یک حرکت حسابشده بین دو رهبر امت (حضرت زهرا (س) و حضرت علی(ع)) بود؛ صحبت از انجام بزرگترین وظایف و مسئولیتها در شدیدترین موقعیتها. صحبت از زنی که سقط داشت، کتک خورد، بیهوش شد، اما وقتی بهوش آمد، با همه بیماریاش به مسجد رفت.
«بریده باد زبانی که شأن زهرا را از خطبهخوانی به نوحهسرایی تیدیل میکند.»
تن آدمی میلرزد از این سخن؛ انگار سخنران، گفتمان موجود از حضرت در جامعه را با این جمله ترسیم میکند.
سخنران اما همینجا خاتمه نمیدهد، شروع میکند به شرح مبارزات حضرت در این 40 روز.
او مبارزات حضرت را دستهبندی میکند:
الف) مباررزات مثبت:
۱- مبارزه با جسم خود: همان اتفاقات پشت درب؛ که اگر شمشیر هم دستش بود شاید میزد
۲- مبارزه با زبان و خطابه به جهت آمادگی افکار
۳- مبارزه با تلاش های پنهانی در نیمه شب، با درب خانه افراد معروف رفتن و دعوت از آنها برای انجام یک اقدام بجا و بهنگام
۴- مبارزه با سخن گفتن با زنان و مصاحبه بینظیر با زنان انصار که پر از مسائل اجتماعیست.
ب) مبارزه منفی: دفن شدن شبانه؛که یک عملیات رمزیست، برای شکل دادن حرکت ابدی به منظور دفاع از حق (حقیقت عظیم، ص ۲۲و۲۳)
پس از این سخنرانی، ذهن مخاطب پر از شور است، پر از ایجاد انگیزه برای حرکت دردفاع از حق؛ انگار مخاطب دوست دارد باز از این سخنران، روایت فاطمی بشنود. بدنبال کلامش میرود، شاید بتواند ابعاد فاطمی را به همین پویایی در ادامه هم ببیند.
۲۱ ام بهمن ماه ۱۳۵۱
دوباره پای سخنش مینشیند، از گریه های حضرت میگوید، از این که گریهها بهشکلی بود که رقبا و مخالفین از آن احساس خطر میکردند. (حقیقت عظیم، ص ۲۵)
پس شکل دیگری از مبارزه حضرت به جلوههای قبلی اضافه میشد و آن جلوه، گریههای خاص و طولانی بود.
چند روز بعد سخنران تعبیر ویژهی بکار میبرد: «اول انقلابی شیعه، فاطمه زهرا، دختر پیغمبر علیها سلام است.»
۱۴ ام خردادماه ۱۳۶۱
پس از سالها دوباره پای درس فاطمی. خطیب بزرگوار این بار اشاره میکند که روش مبارزاتیِ حضرت زهرا (س) و امیرالمومنین (ع) دو روی یک سکه است؛ حرکت اعتراضیِ حضرت زهرا (س) از جنس همان سکوتِ امیرالمومنین (ع) در حدود ۲۳ سال است. (حقیقت عظیم، ص۳۷)
۲۱ ام اسفندماه ۱۳۶۳
این بار بانوانی پای درس استادند؛ استاد از خطبه حضرت در مسجد میگوید: «این خطبه مثل درس یک معلم بزرگ که گوش شاگردها و دل آنها را به سمت خود جذب میکند، تمام حضار این مسجد را -که اصحاب درجه یک پیغمبر (ص) آنجا جمع بودند- به خودش جذب کرد؛ استادها، محدثها، کسانی که سالیان درازی از پیغمبر(ص) آموختهبودند،کسانی که مسلمانها فکر میکردند امور خودشان و معارفشان را از آنها باید یاد بگیرند، همه در مسجد بودند... هیچکس نگفت که خانم! این حرفها چیست، اینها چیز مهمی نیست.» (حقیقت عظیم،ص ۵۳)
استاد در این سخنرانی خود، طبق سنوات گذشته، از جنبه جهادی و ایثارگرایانهی بانوی دو عالم در خانهاش میگوید: «ایثار برای هدف؛ از ده سال زندگی مشترک با شوهر محبوبی که اغلب بدلیل حضور در جنگها نیست؛ اما یکبار این بانو چهره در هم نمیکشد و اظهار انزجار نمی کند؛ بلکه محیط خانوادگی اش از شیرین ترین محیط خانوادگیست.» (حقیقت عظیم، ص ۵۴)
استاد در همین دیدار، تصورات نادرست دیگری پیرامون زن را با اشاره به الگوی فاطمی نشانه میرود؛ از جمله توهم تشویق زن به سواد نداشتن را که در آن روزها تا حدودی هنوز وجود داشت: «هرکس زن را به ندانستن و نخواندن و امثالهم تشویق کند، خیانت کرده» موضوع دیگر شجاعت بود، که معمولا خلاف آن، یعنی ترس را برای زن رواج میدادند؛ اما استاد چنین میگوید: «فاطمه زهرا... شجاع است؛ نمیترسد، حرف حق را میزند، آنجایی که تمام خلایق یک طرفند و او یک طرف، مرعوب نمی شود.» (حقیقت عظیم ص ۵۴ تا ۵۹)
با شنیدن این سیر از سخنان استاد، یک سؤال مطرح میشود که آیا نقش مبارزاتی حضرت زهرا(س) تنها در انتهای عمر با برکت ایشان بوده است؟
۴ ام بهمن ماه ۱۳۶۴
پاسخ این سوال تا حدودی در خطبه های نماز جمعه ۴/۱۱/۱۳۶۴ روشن شد: «فاطمهزهرا در طول دوران زندگی، یکی از چهرههای برجستهی حاضر در صحنهی انقلاب اسلامی بوده. بعنوان یک بانوی طراز اول اسلام، از هیچ یک از مسائل مهمی که در دوران بعثت و رسالت و سپس هجرت مسلمانها میگذشته است، فارغ نبوده و در همه آنها نقش داشته است... در فعالیتهای عظیم اجتماعی شرکت فعال و حضور قاطع دارد.» «فضای زندگی او یک فضای جهاد همهجانبه است.»
اما سوال دیگری که ممکن است در ذهن مخاطب مطرح شود این است که مگر می شود وظیفه اصلی زن که همسرداری و تربیت فرزند است با مجاهدت در صحنهی مسائل سیاسی و اجتماعی جمع شود؟
پاسخ استاد این است که بله؛ چرا که فاطمه زهرا (س) که الگوی زن مسلمان است ضمن آنکه به این وظیفه اصلی (تربیت فرزند و همسرداری) کامل میپرداخت، ضمن روحیه ای که به همسرش برای انجام وظایف الهی میداد، یک موجود مبارز، مجاهد، قاطع پیگیر، آگاه و دانشمند بود.
مخاطب از این واژگان استاد به حیرت میآید؛ آخر واقعا جمع این خصوصیات کار بسیار سختیست. اما شاید قدری از سختیهایش با ساده زیستی و قناعت و دوری از مصرفگرایی که از ویژگیهای مکرر ذکر شده حضرت در کلام استاد است، رفع شود؛ شاید با گذر از آرزوهای کوچک برای رسیدن به ارزش های بزرگ که باز تعبیر استاد است، قسمتی از این سختی کم شود. (حقیقت عظیم، ص ۶۱ تا ۶۶)
اسفندماه ۱۳۶۴
خطیب گرانقدر در سمینار نقش زن در جامعه در دانشگاه ترییت معلم، باز هم از مجاهدت زهرای اطهر (س) میگوید، آنوقتی که هنوز حکومتی وجود ندارد، حضرت را یکی از دختران مبارز در مکه میشمرد و ادامه میدهد که «در همین خانواده پر خطر پرزحمت، فاطمه زهرا فرزندار میشود و این فرزندان را به بهترین وجهی تربیت میکند و میشود فهمید که تاثیر تربیت فاطمه زهرا تا زنده بود، بیشتر بوده از تاثیر تربیت امیرالمومنین، چون دایما با بچهها بوده و امیرالمومنین در سفر بود، بیرون بود، مشغول کار بود.» (حقیقت عظیم، ص ۷۵)
در پایان جلسه هم از زندگی فقیرانه حضرت در اوج شادی، نشاط و هیجان میگوید.
عجب جمع اضدادی؛ زندگی فقیرانه؛ شادی، نشاط و هیجان!!
عجب است که وظیفه مهم تربیت فرزند، آن هم فرزندانی چون حسنین(ع) و زینب کبری(س)، بیشتر بردوش حضرت بوده است؛ آن هم در کنار آن همه مجاهدتهای دیگر؛ در کنار آن همه عبادت ومعنویت.
در اسفند ۱۳۶۴ اما سخنران بار دیگر باورهای غلط را بررسی میکند. دوباره سخن از رهبریِ فاطمه زهرا(س) در جریان مبارزه است: «خیلیها خیال میکنند که زن از نظر اسلام در صحنه جامعه کاری ندارد؛ در حالی که ما نگاه میکنیم میبینیم نخیر، فاطمه زهرا در متن جامعه، آن هم در خطرناکترین بخشهای جامعه حضور دارد. آن وقتیکه صحبت از خلافت است و مبارزات سیاسی در اسلام مطرح میشود، آن قهرمانی که وسط میایستد و سلمان و ابیذر و مقداد و عمار و خذیفه و حتی خود علی ابن ابیطالب دور او جمع میشوند، او فاطمه زهراست علم مبارزه اوست.» (حقیقت عظیم، ص ۸۱)
ادامه زنجیره سخنرانیهای استاد
زنجیره سخنرانیهای پر مغزو پرنکتهی فاطمی استاد ادامه دارد. واقعیت این است که خلال این سالها، استاد بارها به مقام معنوی و بلندای معرفتی حضرت اشاره داشتهاند؛ اما در عین حال ایشان معتقدند که چشمان نزدیک بین ضعیف ما قادر نیست، این مقام را تعریف نماید.
در میان این سخنرانیها، یک نکته متمایز استاد این بود که فاطمه زهرا(س) را جلوه و تابلویی از جمع سه ُبعد فردی و خانوادگی و اجتماعی در شخصیت و باورها و اقدامات یک زن اسلامی میداند؛ از منظر استاد این سه بعد بر خلاف تخیل برخی مانع الجمع نیست؛ بلکه کمککننده هم در ساختن شخصیت انسان کامل است. چنانکه زهرای اطهر جوان در عبادت، مانند اولیاء کهن الهی راز و نیاز میکند؛ ضمنا یک مجاهد غیور خستگیناپذیر سیاست است، در عین حال در رفتار با شوهر و فرزندانش آن طور فوق العاده است. (حقیقت عظیم، ص ۱۰۲)
استاد در این سالها فاطمهای (س) را ترسیم میکند که بانوان را از تحیر درآورد؛ از اینکه گمراه سازانِ تمدن مادی به اسم حمایت از زن او را به هر سو که میلشان است بکشانند. او ابعاد زندگی زهرای مرضیه را میشکافد، تا علاوه بر سازندگی زن ایرانی، صدور هویتی بدنیا هم داشته باشد. (حقیقت عظیم، ص ۸۳) چه افقگشاییِ زیبا و تحولآفرینی!
و امروز استاد آیتالله العظمی سیدعلی حسینی خامنهای امروز همین فکر و گفتمان حقیقیِ زن مسلمان را همچنان بیش از پیش در مقابل چشم مردمان ایران و دنیا مطرح و دنبال میکند.
نظر بدهید