به گزارش سارنا به نقل از مهر، دارا و سارا نخستین تجربه بزرگ تولید اسباببازی ایرانی برای مقابله با عروسکهای غربی بود و قرار بود این عروسکها در ایران ساخته شود تا به مرور زمان متناسب با فرهنگ ایرانی شاهد تولید اسباب بازی باشیم و البته صنعت بسیار پردرآمد اسباببازی سازی در ایران شکل بگیرد. اما مرور زمان این عروسکها را نیز همچون بسیاری از کالاها، تنها در لفظ ملی ساخته و «عروسکِ ملی» نیز وارد شد.
ایده ساخت عروسکهای دارا و سارا از کجا مطرح شد؟
ایده ساخت عروسکهای ملی دارا و سارا از سال ۱۳۷۵ توسط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با هدف مقابله با عروسکهای غربی همچون باربی مطرح شد. پس از پنج سال این دو عروسک، با لباسهای محلی اقوام مختلف ایرانی، با هدف آشناسازی کودکان ایرانی با فرهنگ ایرانی، در سال ۱۳۸۰ ساخته شدند. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان وسایل جنبی عروسکهای دارا و سارا همچون لوازم تحریر، تقویم، پوستر و جوراب را نیز تولید و عرضه کرد، اما تولید عروسکهای دارا و سارا به دلایلی متوقف شد که از سال ۸۵ تولید نسل جدیدی از عروسکهای دارا و سارا آغاز شد با وجود اینکه تولید این عروسکها به کشور چین واگذار شده بود، اما این طرح با عدم استقبال کودکان و نوجوانان ایرانی رو به رو شد و نتوانست محبوبیتی کسب کند.
در سالهای اولیه ساخت عروسکهای دارا و سارا و تولید آن در دهه هشتاد خیلیها معتقد بودند که این عروسکها در تقابل با عروسکهای باربی ساخته و تولید میشوند اما پس از مدتی بسیاری از منتقدان خبر از شکست پروژه دارا و سارا را دادند که طراحان و تولیدکنندگان نتوانستند مخاطبان را جذب کنند و کودکان هیچگونه علاقهای به دارا و سارا ندارند و انتخاب کودکان باز هم عروسکهای باربی است.
از دیگر نقدهایی که نسبت به عروسکهای دارا و سارا شد، نبود تبلیغات درست بود تا زمانیکه حتی سری دوم و سوم این عروسکها هم طراحی و ساخته شد اما هیچکس اطلاع دقیقی از تولید و عرضه این عروسکها پیدا نکرد.
البته فرزانه بابایی طراح عروسکهای دارا و سارا، در جواب نقد برخی از منتقدان که گفته بودند عروسکهای دارا و سارا شکست خورد، میگوید: تبلیغات دروغین و شایعههای زیادی شد که عروسکهای دارا و سارا شکست بخورد اما واقعیت این است که عروسکهای دارا و سارا در ۳ سری به مخاطبان عرضه شد که در سری اول عروسکها سنگین بود، به دلیل از بین بردن بوی بد نفت به آن اسانس پرتقال زده بودند، با شستن در آب سیاه میشد و کیفیت خوبی نداشت در سری دوم این عروسکها پاهایش بالا و پایین بود و بوی شکلات میداد، هیچ نام و نشانی از کارخانهای که این عروسکها را تولید کرد، نداریم. اما عروسکهای سری سوم دارا و سارا از لحاظ کیفیت بسیار خوب هستند، بو نمیدهد و کیفیت قابل قبولی دارد.
چرا عروسکهای دارا و سارا بهجای آغوش کودکان در دکور خانهها نشستند؟
در سال ۷۵ فرزانه بابایی، طراحی عروسکها را آغاز کرد و از سال ۷۶ پروژه تولید عروسکهای ملی در ایران آغاز شد که تا سال ۷۹ با چالشهایی ادامه یافت تنها کارخانه عروسکسازی در آن سالها تنها مجموعهای که در ایران در حوزه عروسکسازی فعالیت کرده بود، «چهرهنما» بود. این کارخانه در قبل از انقلاب نیز فعالیتهایی داشت، اما بعد از انقلاب، صاحب کارخانه که یک فرد یهودی و صهیونیسم بود از ایران به اسرائیل فرار کرد و کارخانه عروسکسازی «چهرهنما» نیز توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد.
نتیجه کارخانه اسباببازی «چهرهنما» اینطور شد که تعدادی از کارگران و کارشناسان غیرحرفهای در آن کارخانه به صورت تجربی، کار یاد گرفته بودند و بعد از انحلال کارخانه، خودشان شروع به ساخت دستگاه و پخت عروسک کردند. یکی از آنها مردی به نام زواره از شرکت اسباببازی «تاتی» است و دیگری مردی به نام «وفاکیش» که دستگاه قالبسازی و پخت عروسک تولید میکرد. کانون پرورش فکری در سال ۷۶ با شرکت تاتی برای تولید دارا و سارا قرارداد بست که یک سال بعد هم به دلیل ناتوانی شرکت «تاتی» در تولید، این قرارداد فسخ شد. کانون پرورش فکری در سال ۷۷ یک بار دیگر سراغ وفاکیش و او ۲ سال دیگر، تولید عروسکهای دارا و سارا را طول داد؛ طوری که عدهای میگویند حتی یک نمونه هم در این سالها به دست نیامد.
سرانجام در سال ۷۹ دارا و سارا به چین سفر کردند تا از خط تولید بیرون بیایند! فاصله سفارش تا تولید در چین ۲ ماه طول کشید البته تمام طراحیهای دارا و سارا توسط طراحان داخلی صورت گرفت و فقط تولید آن به کشور چین واگذار شد. فروردین ۸۰ از اولین نسل دارا و سارا رونمایی شد فروردین ۸۰ از اولین نسل دارا و سارا رونمایی شد؛ نسلی که ایرادات بسیاری داشت. نسل اول دارا و سارا عروسکهای سنگینی بودند و برای از بین بردن بوی بد نفت در جنس تولیدی عروسکها، سازنده از اسانس پرتقال استفاده کرده بود که با شستن، سیاه میشدند و کیفیت خوبی نداشتند.
در سری دوم پاهای این عروسکها بالا و پایین بودند و بوی شکلات میدادند؛ چرا که تولید در کارخانهای درجه سه صورت میگرفت! کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز پیوست فرهنگی عروسکهای دارا و سارا مثل لوازمالتحریر، سرود، تقویم، پوستر و … را تولید و عرضه کرد تا بتواند عروسکهای دارا و سارا به یک جریان فرهنگی تبدیل شود که تا حدودی موفقیتهایی را هم کسب کرد. نسل سوم سارا قالبهای دارا و سارا اصلاح شد، اما اجازه تولید ندادند یک سال بعد از تولید دارا و سارا اتاق فکری تشکیل شد که یک سال بیشتر دوام نیاورد. همان زمان عروسکهای دارا و سارا اصلاحیه خوردند و سال بعد یعنی سال ۸۱ قالبسازی عروسکها صورت گرفت، اما اجازه تولید آن را ندادند تا اینکه نسل جدید عروسکها با اختلاف سنی ۱۰ سال تولید شد.
نسل دوم ۱۰ سال طول کشید ۱۰ سال بعد از رونمایی اولین نسل دارا و سارا، نسل دوم این عروسکها با وزن کم و اندازه ۳۰ سانتیمتری روانه بازار داخلی شد که به لحاظ کیفی، رشد قابل توجهی کرده بود در سال ۹۰، مدیر بازرگانی کانون پرورش فکری در دوران مدیریت سیدصادق رضایی میگوید که در این سالها حدود ۲۰۰ هزار عروسک دارا و سارا در کشور فروش رفته است. میزان فروش عروسکهای دارا و سارا در آن برهه زمانی، نشانه موفقیت این طرح و استقبال عامه مردم از این عروسکها بود.
بستهبندی نسل سوم عروسکهای دارا و سارا بررسی ویژگیهای عروسک دارا و سارا در سه نسل: نسل اول نسل دوم نسل سوم معایب وزن زیاد عروسک، ارتفاع ۴۰ سانتی، حرکت نکردن مفاصلپاودست، استفاده از مواد نامرغوب، تولید در کارخانه درجه سه در چین، دوخت لباس در چین و دوخت لباس محلی در ایران تولید در کارخانهدرجه سه در چین، دوخت لباس در چین و دوخت لباس محلی در ایران اجرای نادرست بازارپردازی، دسترسی محدود به عروسکهای دارا و سارا و بسته بودن فروشگاههای کانون، از هم گسستگی بخشهای مختلف و ناهماهنگی و هماندیشی بخشهای مالی، تولید، بازرگانی و طراحی محاسن اصلاح وزن، اصلاح قد، مفاصل متحرک استفاده از مواد درجه یک، طراحی دوباره صورت و چشم و تولید در کارخانه درجه یک قرار بود دارا و سارا در کشور تولید شوند در سال ۹۲ که سال انتقال مدیریت کانون از سیدصادق رضایی به علیرضا حاجیانزاده بود، گفته میشد که برای داخلی کردن تولید اسباببازی ایدههایی وجود دارد و در مورد دارا و سارا پنج فاز تعریف شده است که در فاز پنجم قرار بود این عروسک به طور کامل در ایران تولید شود که البته اجرایی نشد سفارش تولید عروسکهای دارا و سارا به چین لغو شد! در سال بعد (۱۳۹۳) کانون اعلام کرد که سفارش تولید عروسکهای دارا و سارا به چین فعلاً لغو شده است و برای تولید آن در کشور با چهار تولیدکننده ایرانی، مذاکره کردهایم.
در همانسالها به دلیل تقاضای زیاد ۱۰ هزار عروسک از چین وارد شد و گویا قرار بود ۳۰ هزار دارا و سارا از چین به تهران بیایند نسل سوم عروسک دارا نسل سوم دارا و سارا در سال ۹۴ نسل سوم عروسکهای دارا و سارا همزمان با افتتاح اولین جشنواره و نمایشگاه ملی اسباببازی رونمایی شد که به لحاظ رسانهای فعالیت خاصی برای این عروسکها صورت نگرفت. در حالی که عروسکهای نسل سوم دارا و سارا با کیفیت بهتر و قیمت مناسبتر تولید شد، اما نتوانست جایگاه خود را با توجه به ویژگیهای خوبی که طی ۱۸ سال کسب کرده بود، تثبیت کند و ارتقا دهد. خبرهای آخر از دارا و سارا اهدای ۵ هزار عروسک به کودکان زلزلهزده کرمانشاه در سال ۹۶ آخرین خبری بود که از عروسکهای دارا و سارا باقی ماند. البته اقداماتی هم برای تولید نسل چهارم از سوی کانون پرورش فکری صورت گرفته است که در ادامه پرونده با شما در میان خواهیم گذاشت تا بدانید چرا این عروسکها به جای آنکه در آغوش دختران خردسال جای بگیرند در دکور خانه ایرانیها نشستند. فارس را با پرونده «کانون پس از انقلاب» در روزهای آتی دنبال کنید.
چین هیچ نظارتی بر طراحی عروسکها نداشت
البته محسن چینیفروشان مدیر عامل اسبق کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مصاحبهای مطرح کرد که به دلیل کیفیت نامرغوب عروسکهای ایرانی، ساخت این عروسکها به چین واگذار شد. البته چین تنها مجری طرح تولید است و هیچ نظارتی بر طراحی و ساخت این عروسکها نداشتهاست.
مسئولان و تولیدکنندگان قصد داشتند تا محصولی را بر اساس ویژگیهای کودک ایرانی تولید کنند اما با توجه به اینکه تولیدکننده این عروسکها کشور چین بود، ظاهر و قیافه عروسکها سنخیتی با فرهنگ ایرانی نداشت و تنها اسم عروسکهای دارا و سارا منطبق با فرهنگ ایرانی بود و حتی ظاهر این عروسکها بیشتر شبیه کارتونهای چینی بود.
آیا دارا و سارا توانست کودکان ایرانی را جذب کند؟
برخی صاحب نظران عروسک خوب را عروسکی میدانند که بتوان با آن به راحتی بازی کرد و مانند عروسکهای باربی امکان تغییر ظاهر و نوع لباس عروسک وجود داشته باشد. تنوع لباسهای باربی به حدیاست که میتوان از او از یک کارگر ساختمانی یا باغبان گرفته تا یک ملکه یا هنرپیشه ساخت و اینها همه تنها به وسیله لباسهای متعدد ساده و گوناگونیاست که متناسب با حالات باربی و اتفاقات زندگی روزمرهاش طراحی و عرضه شدهاست.
ولی لباسهای فاخر و غیرقابل انعطافِ دارا و سارا مانع از بازی متنوع بچهها با آنهاست. یکی دیگر از تفاوتهای این عروسکها قیمت آنهاست؛ که همین مسئله حتی موجب گرایش والدین به خرید عروسکهای باربی برای کودکانشان میشود. به گفته برخی کارشناسان روانشناسی بازی دارا و سارا در شکل کنونی خود بیشتر عروسکهای زینتی هستند. آناتومی و ساختمان بدنی باربی ساده و در عین حال متحرک است. اما سارا و دارا توان حرکات پیچیده باربی را که در تمامی مفاصل (به جز انگشتان پا) از الگوی انسانی تبعیت میکنند، ندارند.
یکی دیگر از ضعفهای طراحی عروسکهای دارا و سارا وزن این عروسکها است و طراحی و تولید به گونهای است که بدن آنها توپر میباشد و همین امر وزن عروسکها را افزایش داده که ممکن است برای کودکان خطرساز باشد.
البته به گفته مهدی باقری معاون اسبق تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولیدات جدید دارا و سارا مشکلات فعلی این عروسکها را که شامل گرانی قیمت، سنگینی وزن و ارتفاع نامناسب آنهاست، نخواهند داشت. هدف از تولید این عروسکها مقابله با عروسکهای باربی نیست.
عروسکهای دارا و سارا زمانی تولید شد که برخی معتقد بودند ترویج عروسکهای باربی در میان کودکان و نوجوانان ایرانی نمود تهاجم فرهنگی است و کودکان را از شناخت ویژگیهای فرهنگی خودی دور میکند.
برخی از کارشناسان تربیتی و کارشناسان بازی و اسباببازی معتقدند عروسکهای دارا و سارا انطباقی با فرهنگ ایرانی ندارند و ویژگیهای کودک ایرانی را نداشته و کودکان و نوجوانان علاقهای برای داشتن این عروسکها ندارند.
تولید کتاب برای معرفی عروسکهای دارا و سارا هم کافی نبود
در دهه هشتاد نوشتن کتابهای دارا و سارا و شخصیت بخشیدن به آنها آغاز شد. مجموعه کتابهای سفرهای دارا و سارا به شهرهای مختلف ایران با هدف ایرانگردی با نگارش رامک نیک طلب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به چاپ رسید. این مجموعه در پروژه هزار سال ادبیات فارسی کتابخانه کنگره آمریکا معرفی شد.
همچنین چاپ کتاب قصه عروسکهای زیبا دارا و سارا نوشته فاطمه نعمتی توسط انتشارات خلیلیان مصداق این مطلب است. قصهی کودکانهی این کتاب مصور مربوط به دخترکی است به نام صبا که مادرش دو عروسک دارا و سارا برایش میخرد. صبا با دو عروسک رابطهی دوستانهای برقرار میکند و هیچگاه آنها را از خود دور نمیسازد.
به عنوان طراح قصد مقابله با باربی را نداشتم
مجید قادری در مقطعی مدیر سرگرمیهای سازنده و بازیهای رایانهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود. او در سال ۹۲ گفتگوی مفصلی را با یکی از رسانههای کشور انجام میدهد و در آن گفتگو به شرح مفصلی در خصوص عروسکهای دارا و سارا میپردازد.
قادری در این مصاحبه گفت: سال ۷۴ برای اولین بار از یک نمایشگاه بینالمللی اسباببازی بازدید کردم که خیلی در روحیه و شناخت من تأثیر عمیقی گذاشت؛ اولاً دیدم این نمایشگاه با همه عظمت و وسعتی که دارد بیش از ۵۰ درصد تولیداتش معطوف به عروسک است و در صنعت عروسکسازی تأکید پرشماری بر روی شخصیتهای انسانی شده است. بالاترین آمار تولید یک چنین نمایشگاه بینالمللی که از خاور دور تا آمریکا بهترینهای دنیا تولیدات خودشان را عرضه کرده بودند، معطوف به عروسکها بود. این موضوع خیلی ذهن مرا مشغول کرد که چرا ما در ایران انقدر به عروسک بها نمیدهیم. بعد از بازدید از این نمایشگاه موقعیت عروسک در ایران را ارزیابی کردم و با یک نگاه آسیبشناسانه متوجه شدم که ما در واقع دچار یک غفلت فرهنگی و تاریخی شدهایم که تنها به دوره بعد انقلاب مربوط نمیشود، بلکه به قبل از انقلاب بر میشود.
وی در ادامه با اشاره به علت انتخاب اسم دارا و سارا گفت: اسم دارا و سارا چند علت داشت؛ علت اولش این بود که بتوانیم این شخصیت را جا بیندازیم و به همین خاطر نیاز به یک زمینهای در خاطرات نوستالوژیک پدر و مادرها داشتیم. تمام پدران و مادرانی که هم نسل من بودند اصلاً خواندن و نوشتن را با دارا و سارا شروع کردند و وقتی این اسم را گفتیم، برای هیچکس ناآشنا نبود. شما میدانید برای اینکه یک برندی در دنیا به وجود آید، نیاز به سرمایهگذاری و تبلیغات دارد و در واقع من سعی کردم از این ظرفیتی که در جامعه ما وجود داشت، استفاده کنم. نکته دیگر این بود که دارا و سارا اسامی بسیار بامحتوا و کهنی در فرهنگ ما ایرانیهاست، از نظر آوایی هم همسان هستند؛ به همین خاطر به یاد میمانند و راحت ادا میشوند، تحتتأثیر گویشهای مختلف قرار نمیگیرد و در شناختی که ما به دست آوردیم، در خارج از کشور این اسامی خیلی سریع جا افتاد و این زمینهها باعث شد که پیشنهاد این اسم برای عروسکها پذیرفته شود و در کانون این پروژه با نام دارا و سارا جلو رفت.
قادری در ادامه گفتگو با اشاره به دلایل گران بودن قیمت عروسکهای دارا و سارا گفت: در بحثهای بازرگانی و اقتصادی این پروژه، نقشی نداشتم، اما به عنوان یک رأی و اظهارنظر آن زمان همرأی با شما بودم و روز اول گفتم که پروژه دارا و سارا اولاً امری است فرهنگی و پس از آن اقتصادی؛ به همین خاطر ما باید در حوزه فرهنگ جایگاه خودمان را باز کنیم و بایستی زیر ده هزار تومان در اختیار مصرفکننده قرار بگیرد؛ یک چیزی حدود ۵ یا ۶ هزار تومان مدنظرم بود و معتقد بودم این عروسکها میتوانند با توجه به استقبال عمومیای که شده در تجدید تولید، هزینههای اولیه را برگردانند و بعداً به سودآوری هم برسند. کمااینکه بعدها کانون با فروش برند دارا و سارا به یک درآمد و سودآوری رسید، ولی از نگاه خود صرفنظر نکرد و در قیمتها تجدیدنظری نداشت.
همچنین وی در مصاحبهاش عنوان کرد که به عنوان طراح عروسک دارا و سارا قصد مقابله با باربی را نداشتم. دارا و سارا برای یک نیاز بدیهی دختربچهها و پسربچههای ایرانی طراحی شدهاند و منفک از ورود هر عروسک بیگانهای مثل باربی و عروسکهای دیگر بود.
چرا دارا و سارا به بن بست رسید؟
پس از انتقادهای بسیار از عروسکهای دارا و سارا در همان سال ۹۲ نشستی با عنوان «دلایل بنبست تولید دارا و سارا در ایران» برگزار شد. در این نشست مجید قادری به عنوان صاحب ایده عروسک دارا و سارا در این نشست مفصل به مشکلات این حوزه پرداخت.
وی افزود: علت پرفروش بودن عروسک باربی را مورد بررسی قرار دادیم، برای اینکه بتوانیم عروسکهای «دارا و سارا» را در کشور تولید کنیم به عروسکساز نیازمند بودیم به همین منظور از کمکهای «فرزانه بابایی» بهرهمند شدیم، یعنی اگر این فرد نبود هیچگاه به تجربه عروسکسازی در ایران نائل نمیشدیم. عروسک باربی در واقع عروسکی است که نماد زن و فرهنگ آمریکایی است نه غربی، چرا که خود غربیها و حتی انگلیسیها که جزو همپیمانان رسمی حوزه سیاست و فرهنگ با آمریکا است در مقابل عروسک «باربی»، عروسکی به نام «سندی» تولید کرد یعنی «باربی» بلوند و دارای چشم آبی و «سندی» دارای مویی مشکی و چشمی قهوهای بود، در نهایت عروسک «سندی» در رقابت با «باربی» شکست خورد و نتوانست در برابر باربی مقاومت کند به همین منظور حذف شد.
این کارشناس حوزه اسباببازی گفت: خیلی دنبال عروسک «سندی» گشتم که یک نمونه از آن را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نگهداری کنم اما حتی یک دانه از آن نیز در کشور ما یافت نشد که این نشان از حذف این عروسک در رقابت با عروسک باربی بود، اما باید گفت که این عروسک از شکل ظاهر و آناتومی همانند عروسکهای انسانی نیمهرئالی بود که بالاتر از گروه سنی مخاطب هستند.
وی ادامه داد: متأسفانه برخی از خبرنگاران با توجه به اینکه بنده آنها را توجیه میکردم که بحث، بحث عروسک باربی نیست چرا که این عروسک به صورت بدل با عناوین مختلف در سراسر دنیا تولید شده است حتی برخی از آنها نیز از نازلترین مواد اولیه و حتی مواد زائد درست شدهاند. درنهایت خبرنگاران از من سوال میپرسیدند که چرا عروسک دارا و سارا گران است ولی عروسک «باربی» ارزان است؟ اما باید گفت که باربی در آن زمان نیز با بیش از ۱۵ هزار تومان فروخته میشد در صورتی که عروسک «دارا و سارا» هر کدامشان با قیمت ۱۲ هزار و ۵۰۰ تومان فروخته میشد.
قادری گفت: تولید عروسکهای دارا و سارا به بنبست اجرایی رسید آن هم در شرایطی که دربان کانون از بنده سوال میکرد عروسک دارا و سارا چی شد؟ تا دفتر مقام معظم رهبری که از مدیرعامل کانون درباره تولید این عروسک سؤالهایی میپرسیدند. ما به لحاظ فنی و اجرایی به بنبست رسیدهایم، این در حالی بود که تمام دنیا داشتند اخبار دارا و سارا را دست به دست میچرخاندند.
وی افزود: در آن سالها تازه اینترنت داشت راه میافتاد و به نوعی یک فرهنگ جاری میشد که ما در کانون نسبت به مراکز دیگر زودتر به این تکنولوژی دست یافتیم، به همین منظور، پیامها و ایمیلهای متعددی به ما میرسید که برخی از آنها ایرانی و مسلمانان خارج از کشور بودند که تقاضای عروسکهای دارا و سارا داشتند و برای ما نیز بسیار عجیب بود، به گونهای که اکثر ایرانیان خارج از کشور عروسکهای دارا و سارا را میشناختند، در حالی که در کشور کسی عروسک دارا و سارا را به این شکل نمیشناخت؛ یعنی اولین خبر این عروسکها به صورت مستقیم از خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران انتشار یافت که اسباب شرمندگی رسانهای آن زمان بود.
این کارشناس حوزه اسباببازی گفت: مقام معظم رهبری فرمودهاند که علت شکست عروسکهای «دارا و سارا» به دلیل نبود پیوست فرهنگی بوده است، اما بنده باید بگویم در آن زمان اینگونه نبود، یعنی زمانی که بنده با مقام معظم رهبری یک جلسه خصوصی داشتم گفتم که عروسک «دارا و سارا» به دلیل عدم پیوست فرهنگی شکست نخورد، بلکه این عروسک به دلیل سوءمدیریت شکست خورد، چرا که ما در همان دوران که حدود ۱۰، ۱۵ سال پیش است، پیوست فرهنگی آن را نوشته بودیم و ۱۲ جلد از کتاب آن را منتشر کردیم و حتی شبکه دوم نیز سریال آن را ساخت و لوازمالتحریر آن نیز تولید شد، اما به دلیل اینکه سوءمدیریت در پروژه «دارا و سارا» انجام شد، در این پروژه شکست خوردیم.
رونمایی از نسل سوم در مرداد سال ۹۴
در مرداد ۱۳۹۴ از نسل سوم عروسکهای دارا و سارا رونمایی شد. در ساخت این عروسکهای جدید، تغییراتی صورت گرفته که حرکت مفاصل آرنج و زانو، از مهمترین تفاوتهای نسل جدید با عروسکهای پیشین است. همچنین در ساخت این سری، از بهترین مواد اروپایی استفاده شد و حتی در شکل و جنس چشم عروسک نیز تغییرهایی ایجاد شدهاست.
چرا عروسکهای دارا و سارا گران عرضه شد؟
فرزانه بابایی طراح عروسکهای دارا و سارا در سال ۹۷ در گفتگو با خبرنگار مهر مطرح کرد که این سوال را باید از مسئولان و مدیران وقت پرسید که چرا عروسکهای «دارا و سارا» گران عرضه شد! به اعتقاد من عروسکها گران تولید نشد بلکه گران عرضه شد. این سیاستهای مدیران آن دوران بود که چنین تفکری را پیاده کردند تا عروسکهای دارا و سارا گران به مخاطبان عرضه شود. من فقط مدلساز و طراح بودم، کسی که این عروسکها را تولید کرد باید به مدیران درباره سنگین بودن عروسکها گوشزد میکرد عروسکی که آرماتور درونش دارد و گوشتی تولید میشود قاعدتاً سنگین است و حتی حرکت و انعطاف خاصی هم ندارد.
وی ادامه داد: در عروسکهای سری سوم دارا و سارا جنس خوب طلب کردیم، تمام اجزا عروسک کیفیت خوبی دارند پوست، مو، رنگ آن جنسش خوب است و بویی ندارد، تولیدکننده همان قیمتی که تولید کرد عروسک را به مخاطبان عرضه کرد. کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان عروسکهای سری سوم را با قیمت مناسب ۳۲ هزارتومان به فروش رساند و عروسکهای دارا و سارا از آن بحث رویاگونه که شما گفتید خیلی از کودکان دهه هفتاد رؤیای عروسکها را داشتند، بیرون آمد. هرچند همین عروسکهای نسل سوم را هم خیلی از خانوادهها نتوانستند خریداری کنند.
بابایی گفت: حتی وزیر آموزش و پرورش هم به این موضوع اشاره کرد و میگفت که عروسکهای دارا و سارا شکست خورده و کودکان این عروسکها را دوست نداشتند. من به آقای بطحائی گفتم: اگر شما میگوئید شکست خورده و کودکان دارا و سارا را دوست نداشتند پس چرا ما برای فروش حتی یک نمونه هم نداریم؟ او هم گفت قرار است جلسهای بگذاریم و صحبت کنیم من هم منتظرم که جلسهای گذاشته شود. این را هم بگویم، تبلیغات دروغین شد که عروسکهای دارا و سارا شکست خورد و این شایعه همهجا پخش شد. در حال حاضر خیلی از مخاطبان و مشتریان به دنبال دارا و سارا هستند اما محصولات تمام شده و برای عرضه چیزی نداریم.
این طراح گفت: خیلیها میگفتند که عروسکهای دارا و سارا شکست خورده است درحالیکه که نسل سوم عروسکهای دارا و سارا طراحی و عرضه شد و در حال حاضر یک نمونه برای فروش باقی نمانده است، اگر شکست خورد پس چرا یک عدد از این عروسک نمانده است؟ مسئله مهم دیگر اینکه این عروسکها در تقابل با عروسکهای باربی ساخته نشد ما در دنیا هزاران عروسک میبینیم که طراحی و ساخته میشوند یعنی همه آنها میخواهند با عروسکهای باربی بجنگند؟ به اعتقاد من باربی یک نوع عروسک است با انواع و اقسام اهداف فرهنگی سازندگان غربی، دارا و سارا هم با اهداف فرهنگی کشورمان ساخته شده است تا کودکان این اهداف فرهنگی ایرانی را بیاموزند و برای دیگران هم تعریف کنند تا این فرهنگ نسل به نسل به کودکان منتقل شود. تولید و طراحی عروسک وظیفه و کار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نبود بلکه کاری بود که بر دوش کانون گذاشته شد و متأسفانه نیمه رها شد. در کنار کانون باید مؤسسهای خصوصی تأسیس شود و اگر این موضوع دغدغه است ادامه پیدا کند اما به شکل دولتی بسیار مشکل است و موانع زیادی بر سر راه آن وجود دارد.
چرا تولید به بخش خصوصی واگذار نشد؟
برخی از کارشناسان بر این باور بودند که تولید عروسک دارا و سارا باید به بخش خصوصی واگذار میشد درحالی که بخش دولتی وارد میدان شد و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به اجرای این پروژه پرداخت.
البته فرزانه بابایی طراح عروسکهای دارا و سارا در تیرماه سال ۱۴۰۱ در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: ما خیلی دوست داریم که این کار دوباره انجام شود، حتی تولیدکننده داخلی هم پیدا کردیم که بدون مشکل میتوانیم با آنها کار کنیم. اما بحث اصلی امروز ما بحث بودجه است. ما برای ادامه کار باید بودجه لازم را داشته باشیم. قیمتها ثبات ندارند و مدام در تغییر است. برای مثال میخواهیم به یک شرکت سفارش کار با مواد اولیه درجه یک را بدهیم که به هیچ عنوان بو ندهد، اما قیمتها روز به روز تغییر میکند و همین مسئله مانع از انجام کار میشود.
وی ادامه داد: در تولید عروسک و اسباببازی مواد اولیه اهمیت زیادی دارد. وقتی یک اسباببازی بوی پرتقال، شکلات یا هر بوی دیگری میدهد به این خاطر است که مواد اولیهاش مرغوب نبوده و بوی نفت میداده و تولیدکننده برای مخفی کردن بوی نفت از اسانس استفاده کرده است. همین بوی نفت، یا اسانس وقتی در عروسک باشد، به دلیل اینکه کودک عروسک را بغل میکند و با آن میخوابد ممکن است به ریه کودک آسیب بزند. از این جهت کیفیت برای من بسیار مهم است، از طرفی ما در یک مرکز دولتی کار میکنیم و موظف هستیم جنس درجه یک دست مردم بدهیم.
موجودی نداریم
حدود شش ماه بعد لیلا بابایی مدیر فعلی سرگرمیهای سازنده و بازیهای رایانهای در ۱۳ فروردین سال ۱۴۰۲ از عروسکهای دارا و سارا به عنوان پروژه خوب یاد کرد و گفت: دارا و سارا زمانی تولید شدند که ما در کشور دانش فنی تولید این نوع عروسک را نداشتیم. به همین جهت در آن مقطع تصمیم گرفتیم عروسکی با هویت ملی معرفی کنیم و در نهایت این اتفاق مبارک در کانون پرورش فکری افتاد که تا امروز بیش از ۱۵۰ هزار عروسک دارا و سارا تولید شده و به فروش رفته است.
وی ادامه داد: ما در موجودی انبار هیچ عروسک دارا و سارایی نداریم و بسیار علاقمندیم شرایط تسهیل شود تا بتوانیم دور بعدی عروسکها را تولید کنیم. این موضوع یکی از خواستههای جدی کانون پرورش فکری است. زمانی که ۱۵۰ هزار عدد از یک عروسک که به شکل صنعتی تولید شده و به فروش رفته است، یعنی کانون در این زمینه ریل گذاری کرده است تا نمونههای بعدی بیایند و این چرخه را تکرار کنند تا شخصیتها و عروسکهای جدید به کودکان و نوجوانان معرفی شوند.
بابایی گفت: قراردادن دارا و سارا در مقابل یک عروسک خارجی بیش از آنکه به معرفی دارا و سارا کمک کند به معرفی آن عروسک خارجی منجر شد. واقعیت این است که این صنعت در کشورمان نوپاست. ما محصول صنعتی در این حوزه نداشتیم که با این تیراژ تولید شده و به فروش رفته باشد. ما خودمان باید به خودمان کمک کنیم تا چنین اتفاقاتی تکرار شود. یکی از دلایلی که پروژه دارا و سارا ادامه نیافت، جو منفی رسانهای بود که در مورد این پروژه به راه افتاد. نقدهای بی رحمانه ای که درباره عروسکهای دارا و سارا انجام شد. جو عمومی منفی که نسبت به عروسکهای دارا و سارا ایجاد شد که با یک جریان رسانهای درست میتوانست این محصول در اوج خودش با همان اهدافی که طراحی شده بود، جایگاه خود را حفظ کند و این مسیر ادامه یابد.
البته شنیدهها حاکی از آن بود که مدیران اسبق کانون پرورش فکری ضربه اصلی را به پروژه دارا و سارا زدند و نگذاشتند نسلهای بعدی این عروسک تولید شود.
اما بابایی در پاسخ به این شنیدهها گفت: نگاههای متفاوتی به این حوزه بود؛ در سالهای ابتدایی تولید عروسکهای دارا و سارا بر اساس تفاهم نامه میان کانون و صدا و سیما، تبلیغات عروسکهای دارا و سارا و ملزومات جانبی آن با تعرفههای پایین انجام میشد. از دورهای به بعد این اتفاق نیفتاد؛ برای مثال محصولی که آنقدر برایش تبلیغ شد و جای خود را در جامعه باز کرده بود، به یکباره با تغییر تعرفه از تبلیغات حذف شد و این موضوع ادامه تولید این عروسکها را تحت تأثیر قرارداد. فعالیت رسانهای در این حوزه واقعاً مهم و به شدت نیاز است و چون در گامهای نخستین هستیم، باقیات صالحات کسی است که وارد میدان شود کار ماندگار را پایه ریزی کند تا برایش خیر و برکتهای بسیار نصیب شود.
بابایی در این مصاحبه که مربوط به ۱۳ فروردین سال ۱۴۰۲ بود مطرح کرد که تجدید تولید عروسکهای دارا و سارا از برنامههای کانون پرورش فکری است و امیدواریم این اتفاق به زودی محقق شود. عروسکهای دارا و سارا برند کانون پرورش فکری در حوزه عروسک است. یعنی یک برند ایرانی قابل اتکا و اعتنا شده و حیف است که ادامه نیابد. ضمن اینکه در کنارش نیازمندیم شخصیتهای دیگر هم طراحی و تولید کنیم.
کرونا اولین دلیل توقف تولید عروسکهای دارا و سارا
در نیمه دوم سال ۱۴۰۲ یعنی ۱۵ مهر محمدرضا کریمیصارمی معاون تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در گفتگو با مهر گفت: کرونا اولین دلیل توقف تولید عروسکهای دارا و سارا بود اما مهمترین دلیل آن نوسانات اقتصادی دلار بود؛ چراکه تأمین مواد خام این عروسکها بسیار هزینه بر بود و باید به مرحلهای میرسیدیم تا آنچه که تولید میکنیم، از نظر اقتصادی برای همه خانوادهها قابل دسترس باشد.
البته کریمی صارمی در ادامه افزود که به زودی نسل جدید عروسکهای دارا و سارا در خط تولید قرار میگیرد؛ ابعاد این عروسکها کوچکتر میشود. مفاصل عروسکهای نسل جدید انعطاف پذیرتر و بومیتر است. ما پیش از ورود به تولید نسل جدید عروسکها، نیازسنجی را از مخاطبان داشتیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که مخاطبانمان دوست دارند که مفاصل عروسکهای نسل جدید خیلی حرکت کند و حتی صدا داشته باشد. به هر حال تحقق همه این نیازهای مخاطبانمان نیازمند یک تکنولوژی پیچیدهتری بود.
او اظهار امیدواری کرد که در نسل آینده عروسکهای دارا و سارا شاهد این خواهیم بود که عروسکها صدا داشته باشند اما فعلاً این عروسکها را قدری کوچکتر و منعطفتر از نسل قبلی تولید میکنیم. نمیتوان زمان دقیق را گفت به هرحال ما خودمان در ایران به تنهایی تولیدکننده نیستیم.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا در این سالهای اخیر مدیران کانون پرورش فکری به فکر تولید نسلهای جدید عروسکهای دارا و سارا نبودند، گفت: تولید عروسک بسیار گران قیمت است. اگر از کمکهای دولتی بهره نبریم و بخش خصوصی را وارد میدان کنیم، نمیتوانیم به تولید بپردازیم. ما باید تولیدی را داشته باشیم که هم بتواند با محصولات مشابه در بازار رقابت کند و هم آنکه برای خانوادهها صرفه اقتصادی داشته باشد و هم آنکه شاهد کیفیت مناسبی باشیم.
این معاون کانون پرورش فکری از عروسکهای دارا و سارا به عنوان تجربه خوب در تولید عروسک یاد کرد و گفت: صنعت تولید عروسک، بسیار پیچیدهتر از آن است که تصور میکنیم. حتی تولید عروسک سختتر از تولید گیم و بازیهای رومیزی است. طراح نسلهای جدید عروسکهای دارا و سارا همچون نسلهای پیشین بر عهده خانم بابایی است. انصافاً حیف شد که نتوانستیم در این سالها شاهد تولید نسلهای جدید عروسکهای دارا و سارا باشیم. همچنان استقبال از این عروسکها بسیار است و چیزی در انبار نداریم. البته در برخی از فروشگاهها موجود است.
در آخرین نشست خبری که با حضور حامد علامتی مدیر کانون پرورش فکری به همراه مدیرانش به بهانه هفته ملی کودک در مهرماه برگزار شده بود، مطرح شد که دارا و سارا عروسکهای ایرانی، بهصورت عروسکهای نمایشی در آئین پایانی جشنواره هنرهای نمایشی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رونمایی خواهند شد.
و البته این اتفاق افتاد و این دو عروسک بهصورت دستی و در ابعادی چندین برابر بزرگتر از عروسکهای بازی سارا و دارا ساخته شده بودند و در برنامههای سالنی، تلویزیونی، نمایشهای صحنهای و نمایشهای خیابانی، تماشاخانه سیار کانون و مناسبتهای مختلف از آنها استفاده شد و حتی هم اکنون درحال استفاده است.
این عروسکهای نمایشی که در آئین پایانی نوزدهمین جشنواره هنرهای نمایشی کودکان و نوجوانان و با حضور وزیر آموزش و پرورش دولت چهاردهم رونمایی شدند، با مواد اولیه ابری و روکش سیلیکونی و امکان فکزدن و حرکتدادن لبها ساخته شدهاند.
کانون پرورش فکری اعلام کرده تولید این عروسکهای نمایشی به همراه یک پیوست فرهنگی برای عروسکهایی که سابقهای ۲۳ ساله دارند، بخشی از برنامههای کانون برای بازارپردازی و شخصیتپردازی برای دیگر محصولات مرتبط با کودکان همچون کتاب، فیلم، انیمیشن، تئاتر، اسباببازی، نوشتافزار و…، است که بهتدریج تولید و در اختیار کودکان و نوجوانان قرار میگیرد.
تولید در قالب عروسکهای نمایشی
در همینزمینه، فرهاد فلاح معاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: هم اکنون عروسکهای دارا و سارا در قالب عروسکهای نمایشی تولید شده است و از این نوع عروسکها تنها یک جفت داریم، یعنی این جفت عروسکها برای فروش نیست و صرفاً جهت نمایش در برنامههای مناسبتی است.
وی ادامه داد: هدف از این عروسک نمایشی جهت تعامل با کودکان و اجرا در برنامههای صداوسیما و مناسبتی است. البته گاهی هم این عروسکها را به روستا جهت اجرا خواهیم برد تا بتوانند با کودکان ارتباط بگیرند. بنابراین هم اکنون یک عروسک دارا و سارا جهت اجرای نمایش برنامههای مناسبتی وجود دارد و قابل فروش نیست.
عروسکهای دارا و سارا زمانی تولید شد که برخی معتقد بودند ترویج عروسکهای باربی در میان کودکان و نوجوانان ایرانی نمود تهاجم فرهنگی است و کودکان را از شناخت ویژگیهای فرهنگی خودی دور میکندمعاون فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان گفت: در برنامههای آیندهمان است که عروسکهای مکمل به عروسک دارا و سارا اضافه شود. یعنی ما پروژه کلانی را در دست اجرا داریم که به دنبال تحقق آن هستیم. ما به دنبال تدوین یک سند جامعی در حوزه عروسک دارا و سارا هستیم تا بتوانیم اقدامات لازم را در این زمینه انجام دهیم. باید در این زمینه چرخه تولیدات محصولات مربوط به عروسک دارا و سارا ایجاد شود یعنی به دنبال تولید انیمیشن، فیلم، کتاب و دیگر محصولات در این حوزه باشیم.
فلاح گفت: زمانی که چرخه تولید محصولات مربوط به عروسک دارا و سارا ایجاد شود، کودک به هنگام مشاهده اجرای عروسک نمایشی دارا و سارا میتواند ارتباط بهتری با شخصیت دارا و سارا برقرار کند. یعنی اسباب بازی شخصیتها، فیلم و سریال شخصیتها، بشقاب، لوازم التحریر و دیگر محصولات مربوط به شخصیتهای دارا و سارا باید همزمان با اجرای نمایش عروسکها تولید شود. هم اکنون در حال پیگیری این موضوع هستیم. هم اکنون تمرکزمان روی اجرای نمایشی عروسک دارا و سارا است تا در ادامه این پروژه را به صورت کلان پیش ببریم.
وی با اشاره به تولید عروسک دارا و سارا برای فروش در ایران گفت: ساخت عروسکهای دارا و سارا در ایران با محدودیتهایی همراه است. مو و مواد ساخت عروسک به لحاظ استفاده از مواد شیمیایی در کشور دارای محدودیتهای قانونی هستیم. اما همه این موانع در حال پیگیری است تا انشالله تولید عروسک دارا و سارا را شروع کنیم. اما هم اکنون تمرکزمان روی موضوع اجرای نمایشی عروسک دارا و سارا است.
تولید عروسک ملی؛ نیازمند حمایت مسئولان
به نظر میرسد برای طراحی عروسکهای دارا و سارا ویژگیهای کودک ایرانی، خواستهها، نیاز و علایق او مورد توجه قرار نگرفته بود و در شخصیت دارا و سارا مظهری از ایرانیبودن و یک بچه نیکو و ساعی دیده نمیشد. مسئولانی که میخواهند یک نماد فرهنگی تولید کنند باید باورها و نیازهای این نسل را به خوبی میشناختند تا یک الگوی موفق ایرانی را تولید میکردند. مسئولان مربوطه باید به نحو شایسته از طراحان و تولیدکنندگان عروسکهای دارا و سارا حمایت کنند تا این عروسکها در سطح ملی ترویج پیدا کنند.
نظر بدهید