محمدکاظم کهدویی میگوید: اگر بخواهیم با شیوهای که از سال گذشته در پیش گرفته شده و به سبب تخصیص نیافتن ارز و... توجهی شایسته و بایسته به زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور صورت نگرفته است، عمل کنیم، اوضاع زبان و ادبیات فارسی که هویت ملی ماست، به کلی دچار دگرگونی و ضعف خواهد شد.
به گزارش سارنا، این استاد اعزامی وزارت علوم به خارج از کشور در گفتوگو با ایسنا، پیرو نگرانیهایی که درباره تعطیلی کرسیهای زبان فارسی در خارج از کشور وجود داشت و بعدا از اختصاص بودجه برای حفظ آنها خبر داده شد، درباره اهمیت برگزاری این کرسیها در ترویج زبان و ادبیات فارسی اظهار کرد: کرسیهای زبان فارسی دروازۀ ورود هویت زبان و ادبیات فارسی و ایرانی به سرزمینهای دیگر است و بهترین مسیر برای ورود به فرهنگهای دیگر و آشنایی آنان با فرهنگ، زبان و تمدن ایران. دروازهای که نه در آن تبلیغ سیاست است و نه دین و نه آیین خاصی، بلکه بیانگر یک هویت چندهزارساله است و مردمان بهراحتی با آن ارتباط برقرار میکنند. در سالهای گذشته، بویژه حدود ۲۵ سال اخیر، کرسیهای زبان فارسی نقش بسیار مهمی داشته و نگاه مردم نیز به آنها بسیار مثبت شده است. به عنوان نمونه، سال ۱۳۷۳ که خود من به دانشگاه داکا در بنگلادش آمدم، تنها سه دانشجو در دوره کارشناسی درس میخواندند و امروزه در سه دانشگاه داکا، راجشاهی و چیتاگونگ، حدود ۱۰۰۰ نفر دانشجو در دورههای کارشناسی، کارشناسی ارشد، پیشدکتری، و دکتری زبان و ادبیات فارسی تحصیل میکنند و قریب به ۳۰ نفر استاد و دانشیار و استادیار کار تدریس را به عهده دارند.
او با اشاره به اینکه کشورهای دیگر نیز برای گسترش و توسعه زبان خود فعالیتهای گستردهای انجام میدهند، گفت: جدا از انگلیسی که بریتیش کانسیل در کشورهای مختلف با جدیت تمام فعالیت دارد و مردم نیز خود در پی فراگیری آن زبان هستند، سایر کشورها نیز برای گسترش زبان خود، اعم از آلمانی، اسپانیولی، فرانسوی، چینی، ژاپنی، عربی، ترکی، هندی و غیره فعالیتهای گستردهای دارند و در کشورهای هدف، ساختمانهای بزرگ و مجزا مخصوص آموزش زبان خود ایجاد کردهاند. هرساله تعدادی را برای آموزش زبان ترکی از بنگلادش به ترکیه میبرند و علاوه بر هزینههای آنان، ماهانه بورسیه هم به آنها میدهند. بنیاد کنفوسیوس هم از سوی کشور چین در کشورهای مختلف دایر شده و به شدت پیگیر آموزش زبان چینی هستند.
کهدویی افزود: دستاندرکاران زبان فارسی در ایران نیز در حد توان کوشیدهاند و پیشرفتهایی نیز حاصل شده که لازم بوده ولی کافی نیست. اما متأسفانه از سال گذشته، کرسیهای زبان فارسی به سبب تخصیص نیافتن بودجه ارزی دچار مشکل شده و قریب به اتفاق استادان اعزامی به کشور بازگردانده شدهاند و این ضربهای بزرگ در جهت گسترش زبان فارسی خواهد بود و ممکن است در بعضی کشورها هم ادامه داشته باشد، اما فقط نامی از زبان فارسی باقی خواهد ماند؛ مثل دپارتمان زبان فارسی، در حالیکه استاد و دانشجو هیچکدام قادر به تکلم فارسی نباشند.
این استاد اعزامی به دانشگاه داکای بنگلادش در پاسخ به این سوال که چه فعالیتها و تبادلهای فرهنگیای بین دانشگاههای ایران و دیگر کشورها میتواند در گسترش زبان و ادبیات فارسی تاثیرگذار باشد، بیان کرد: در این خصوص البته به دلایل مختلف اعم از فرهنگی و زبانی، بهراحتی نمیتوان پاسخ داد و ناتوانی در تبادلات دوجانبه نیز مانع از اجرای تبادلات فرهنگی به مفهوم واقعی خواهد بود. مثلا اگر کشوری امکاناتی برای استاد اعزامی فراهم میکند، این امکانات را دانشگاه متعهد همکاری در ایران، نمیتواند به طور کامل و متقابل انجام دهد. بعضی از دانشگاهها با دانشگاههای دیگر کشورها موافقتنامههای همکاری در زمینههای مختلف، بویژه زبان و ادبیات فارسی امضا کردهاند، ولی متأسفانه جامۀ عمل نپوشیده و در همان مرحلۀ حرف باقی مانده است. بنابراین بهترین کاری که به نظر میرسد، یکی ایجاد شبکههای مجازی با توانمندی بالا، به فارسی و انگلیسی، همراه با برنامههای متنوع فرهنگی میتواند باشد. دیگر اینکه تقریباً به همین شیوههایی که تاکنون اجرا میشده، و تا حدودی موفق هم بوده عمل شود، مانند اعزام استاد به کشورهای هدف و مقصد، ایجاد کرسیهای جدید و حفظ کرسیهای موجود، که به صورت مستمر باشد، نه اینکه یک سال استاد باشد و دوباره اعزام نکردن و دوباره مدتی کوتاه کسی برود و... .
محمدکاظم کهدویی سپس با بیان اینکه باید برای گسترش زبان، فرهنگ و ادب خود، علاوه بر ایجاد و حفظ کرسیهای زبان فارسی، با توسل به جنبههای مختلف ادبی، فرهنگی، هنری و بومی ایران جایگاه خود را در دیگر کشورها حفظ کرد و یا به دست آورد، گفت: دانشگاهها میتوانند برای بعضی از کشورها خدمات متقابل داشته باشند، مثلاً استاد و دانشجو از یک دانشگاه کشور مقصد به یک دانشگاه در ایران بیایند و دورههای بازآموزی و دانشافزایی و یا تدریس انجام دهند و متقابلاً از ایران نیز به آن کشور اعزام شوند. البته کمتر موردی ممکن است شیوۀ دوم را بپذیرد و یا آماده باشد جمعی از استادان و دانشجویان ایرانی را بپذیرد، مگر اینکه همۀ هزینهها را ایران بپردازد. البته تنها همین مطالب نیست و نیاز به نشستها و برنامهریزیهای مختلف و عملیاتی با حضور استادان اعزامی است آن هم کسانی که با تمام وجود کار کرده و با زیروبم کارها آشنا هستند. اگر بخواهیم با شیوهای که از سال گذشته در پیش گرفته شده و به سبب تخصیص نیافتن ارز و... توجهی شایسته و بایسته به زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور صورت نگرفته، عمل کنیم، اوضاع زبان و ادبیات فارسی که هویت ملی ماست، به کلی دچار دگرگونی و ضعف خواهد شد و لازم است دولت جمهوری اسلامی ایران به این مقوله، با نگاهی هویتی و ملی و جهانی نگاه کند نه به عنوان آموزش یک درس سادۀ فارسی.
او در پایان با خواندن این بیت «من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم/ تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال» افزود: حضور نداشتن مداوم و فعال استاد زبان فارسی، بهویژه در کشورهای خاورمیانه، راه را برای توسعۀ بعضی زبانهای منطقه باز خواهد کرد و به سرعت شاهد عقبافتادگی خود و گسترش بیش از حدّ آنها خواهیم بود. پس ما نیز باید از هیچ کوششی فروگذار نکنیم. بیایید فرصتها را بیشتر دریابیم و آن را مدیریت کنیم نه اینکه بسوزانیم.
نظر بدهید