به گزارش سارنا به نقل از مهر، متن زیر جلسه شصت و هفتم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است.
انتظار به لحاظ لغوی به معنی چشم به راه بودن است. یعنی انتظار کشیدن چشم به راه بودن آن حقیقتی است که هنوز محقق نشده است.
معنای اصطلاحی انتظار به معنای چشم به راه بودن برای ظهور واپسین ذخیره الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است.
انتظار یک حالت روحی روانی است و به دورن انسان باز می گردد. برای اینکه این انتظار ایجاد شود یک مولفه هایی باید کنار هم قرار بگیرد.
یکی از این مولفه ها این است که هرکس باید نسبت به وضع موجود قانع نباشد و نسبت به آن گلایه و شکایت داشته و نسبت به آن معترض باشد. برخی ادعیه هم بر این معنا تأکید دارد که «اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا، صلواتک علیه و اله، و غیبه ولینا، و کثره عدونا، و قله عددنا و شده الفتن بنا، و تظاهر الزمان علینا». این شکایت به دو جهت است یا به جهت انسانی است یا اجتماعی.
اوضاع اجتماع ظلم است و جور و نامطلوب است. اوضاع انسانی چطور است؟ ما وقتی به محضر قرآن می رویم قرآن در سوره بقره آیه ۳۰ می فرماید «انی جاعل فی الارض خلیفه» من در روی زمین جانشین قرار خواهم داد. من باید با خود حساب کنم که من با جانشینی که خدا می خواهد قرار دهد، چقدر فاصله دارم. یعنی من از وضعیت خودم باید ناراضی باشم. من جایگاه این معنا را دارم که خلیفه الله باشم؟ می توانم به اینجا برسم؟
قرآن می فرماید «و لقد کرمنا بنی آدم» به راستی فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم. ما باید با خود محاسبه کنیم که با این کرامت انسانی چقدر فاصله داریم. من در مسیر کرامت الهی هستم؟ قرآن در مورد برخی می فرماید «اولئک کالانعام بل هم اضل» یعنی با تمام ویژگی هایی که به آنها دادیم اما از حیوان پست تر هستند.
دومین رکنی که می تواند انتظار را در ما ایجاد کند، این مسئله است که به رسیدن و دستیابی به وضعیت مطلوب امید داشته باشیم. امیدوار بودن به وضعیت مطلوب در آینده ای تحت عنوان آخرالزمان، یک قانونی است که در تمام دوره ها با بشر همراه بوده و انسان ها همواره چنین اعتقادی را داشته اند. ادیان هم بر این اعتقاد تأکید داشته اند و از آن تحت عنوان موعود آخرالزمان و مصلح بزرگ جهانی یاد کرده اند. حتی یهودی ها و مسیحی ها نسبت به آخرالزمان بحث دارند.
اجماع و اتفاق بین همه مردم جهان نسبت به ظهور و بروز یک مصلح در آخرالزمان همواره وجود دارد اما اینکه این فرد چه شخصیتی است در آن اختلاف است.
باید امید داشت و در این امید یقین داشت. باید یقین داشته باشیم و هیچ گونه تردیدی در آمدنش نداشته باشیم. در این صورت قطعاً آن حالت انتظار در ما ایجاد می شود.
در تعالیم رهبران آسمانی ما در منابع سنی و شیعی از اکثر ۱۴ معصوم نسبت به آن آینده مطلوب با عبارت های خاص تعبیر شده است که دو چیز را مطرح می کند. اولاً خواهد آمد و ثانیاً حتماً خواهد آمد. یعنی می خواهد یقین را برای ما ایجاد کند.
در منابع اهل سنت از عبدالله ابن عمر نقل شده که «قال رسول الله (ص): یخرج فی آخرالزمان رجل من ولدی اسمه کاسمی، و کنیته ککنیتی، یملأ الارض عدلا کما ملئت جورا» یعنی رسول الله(ص) فرمود: در آخرالزمان مردی از فرزندانم که اسم او مانند اسم من و کنیه اش مثل کنیه من است خروج می کند و زمین را پر از عدل و داد نماید همچنانکه پر از ستم شده باشد.
در سنن ابی داود باز بر همین مسئله تأکید می شود «لو لم یبق من الدهر الا یوم لبعث الله رجلا من اهل بیتی، یملاها عدلا کما ملئت جورا» یعنی اگر از روزگار باقی نماند به جز یک روز البته خدا مردی از اهل بیت(ع) مرا مبعوث فرماید که زمین را پر از عدل و داد کند چنانکه پر از ظلم و جور شده باشد.
این عبارت و تأکیدهای آن به این اشاره دارد که این اتفاق یقیناً رخ خواهد داد.
عبارت سوم باز در منابع اهل سنت است که از پیامبر آمده «لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلک الیوم حتی یبعث الله رجلا منی او من اهل بیتی یواطی ء اسمه اسمی و اسم ابیه اسم ابی یملاء الارض قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و جورا».
ما این نوع روایات را در بین فرمایشات معصومین اکثراً داریم. آینده مطلوب خواهد آمد و این مسئله قطعی است و توسط فردی از فرزندان رسول خدا که معصوم است، رخ خواهد داد.
سومین مسئله این است که فرد تحقق ظهور را در زمان نزدیک بداند. به همین دلیل است که در روایات ما آمده که جمعه روزی است که توقع ظهور در آن می رود، اما اینکه کدام جمعه باشد معلوم نیست. ما باید ظهور را نزدیک بشماریم. حضرت فرمود کار ولی عصر در شب اصلاح می شود. یعنی هر جمعه ممکن است این اتفاق بیفتد.
وقتی به ما می گویند برای ظهور، زمان تعیین نکنید یعنی به نزدیکی آن امیدوار و منتظر آن باشید. اینکه چه زمانی دقیقاً رخ می دهد، ظاهراً این را خود پروردگار عالم می داند و خود حضرت هم نمی داند.
چند روایت عرض می کنم در مورد وضعیت مطلوبی که امام عصر پدید خواهد آورد.
پیامبر فرمود «إِذَا قَامَ قَائِمُنَا اضْمَحَلَّتِ الْقَطَائِعُ فَلاَ قَطَائِعَ» یعنی هنگامی که قائم ما قیام کند، دیگر قطائعی نیست. قطائع زمین مزروعی یا غیر مزروعی که از اموال بیت المال است و حکومتها آن زمینها را به نزدیکان خود میدهند. این معنای همان زمین خواری است که در دوره ظهور از بین می رود. هیچ واگذاری زمین به طور نامشروع وجود نخواهد داشت.
تا آنجا عدالت حضرت ولی عصر محقق خواهد شد که به کسانی که در طواف هستند یا سعی بین صفا و مروه هستند، گفته می شود کسانی که بار دوم و سوم است که مشرف می شوند بروند و جا را به کسانی بدهند که حق واجب بر گردن دارند.
نفوذ عدالت ولی عصر در سطح خانه و خانواده خواهد بود. پیامبر فرمود «ان قائمنا اذا قام اتی الناس و کلهم یتاول علیه کتاب الله، و یحتج علیه به» یعنی قائم ما که قیام کند به نزد مردم می آید در حالی که همه آنان آیه های قرآن را تأویل و توجیه می کنند و با کتاب خدا بر علیه او دلیل می آورند.
یعنی مردم با قرآن با امام عصر محاجه می کنند و می گویند ما طور دیگری قرآن را می فهمیم! و حرف خود را می زنند.
حضرت ادامه می دهند «ثُمَّ قَالَ أَمَا وَ اَللَّهِ لَیَدْخُلَنَّ عَلَیْهِمْ عَدْلُهُ جَوْفَ بُیُوتِهِمْ کَمَا یَدْخُلُ اَلْحَرُّ وَ اَلْقُرُّ» یعنی بدانید به خدا سوگند که موج دادگستری او بدان گونه که گرما و سرما نفوذ میکند تا درون خانههای آنان راه خواهد یافت».
به هر صورت باید نسبت به تحقق اوضاع مطلوب یقین داشته باشیم.
نظر بدهید