میرکیانی: انتقال تجربه کهنسالان در شب یلدا، موجب پایداری فرهنگی می‌شد


نویسنده کتاب‌ «قصه‌های شب چله» می‌گوید: نسل‌های گذشته در شب‌نشینی‌ها به خصوص شب یلدا، تجربه‌های سخت‌یاب خود را به نسل بعد منتقل می‌کردند. آداب، رسوم، سنت‌ها و باورها از این طریق به جوانان منتقل و همین باعث پایداری فرهنگی می‌شد.

12/18/2019 9:55:06 AM
کد خبر: 3291

به گزارش خبرنگار فرهنگ عمومی، روزی روزگاری، هنوز فضای مجازی این قدر ما را به خود مشغول نکرده بود و گروه‌های فامیلی و دوستان در قالب گروه‌های شکل نگرفته بود. محفلی وجود داشت که شب‌ها بعد از صرف شام، اغلب در سرسرای خانه‌ها و گاه در محافل دیگر از سوی اهالی فامیل یا دوستان برگزار می‌شد و ضمن گفت‌وگوی چهره به چهره، با فعالیت‌های مفرح و هنری همراه بود. سنتی کاملاً ایرانی که ما را یاد بزرگ‌ترها و در کنار آن، گرمای کرسی و تنقلات خاص آن روزها می‌اندازد و ابیات شاهنامه و قصه‌ها و مثل‌ها را برایمان تداعی می‌کند؛ سنتی به نام شب‌نشینی.

به گزارش سارنا به نقل از فارس، چند وقت قبل محمد میرکیانی نویسنده کتاب‌ «قصه‌های شب چله» مهمان فارس بود. البته در آن گفت‌وگو از «حکایت‌های کمال» گفت و درباره کتاب و سریالی به این نام صحبت کرد. ما در کنار آن مصاحبه، با او درباره سنت شب‌نشینی جامعه و از مراسم «قصه‌گویی» به عنوان یکی از سرگرمی‌های رایج در شب‌نشینی در کنار کتابخوانی، خاطره‌گویی، پرسش و پاسخ، چیستان‌های رایج، بافندگی پوشاک زمستانی و غیره هم صحبت کردیم تا همزمان با جشنواره قصه‌گویی کانون و در آستانه شب یلدا، تقدیم شما کنیم.

آقای میرکیانی! چرا سنت‌ شب‌نشینی این سال‌ها رنگ باخته است؟

چرایی این امر به گسترش زندگی شهری باز می‌گردد. این روزها ارتباطات در کلانشهرها و شهرهای بزرگ دشوار شده است و خانواده‌ها دسترسی آسانی به هم ندارند. به همین دلیل هم رنگ و بوی شب‌نشینی و قصه‌گویی دیگر به مشام نمی‌رسد.

چرا قدیمی‌ها در شب‌نشینی‌ها اصرار به قصه‌گویی داشتند؟  

یکی از اتفاقات مهمی که در قصه‌گویی می‌افتاده، انتقال فرهنگ بین نسلی بوده است. نسل‌های گذشته در این شب‌نشینی‌ها فرهنگ خود را به نسل های بعدی منتقل می‌کردند. آداب و رسوم، سنت‌ها، رسم‌ها، علایق و باورها از این طریق به همدیگر منتقل و همین باعث پایداری فرهنگی می‌شده است.

نکته دیگر هم پربار شدن گنجینه واژگان کودکان و نوجوانان بوده است. نسلی که به اندازه کافی واژه در اختیار داشته باشد، در ارتباطات کلامی و بین فرهنگی دچار مشکل نمی‌شود. الان نسل فرزندان ما گرفتار فقر واژگان فرهنگی است. به همین دلیل وقتی گنجینه واژگانی گسترده نداشته باشیم، این فقر رخ می‌دهد.

خب! فضای مجازی می‌تواند این کار را برای نسل جوان انجام دهد.

فضای مجازی نمی‌تواند در این پربار کردن گنجینه واژگان به ما کمک کند. علتش هم این است که وقتی در شب‌نشینی‌ها برای هم قصه‌ می‌گوییم، کلمات به زبان می‌آید و احساس و عاطفه هم به مخاطب منتقل می‌شود. احساس و عاطفه همان چیزی است که ما در زندگی امروزی بدان نیاز داریم. در نظر داشته باشید ارتباط و بیان عواطف در این شب‌ها دو سویه بوده و کسی که صحبت می‌کرده و کسی که می‌شنیده، در تعامل هم بودند؛ یعنی احساس و عواطفشان به بهانه قصه و شب‌هایی که در کنار هم سپری می‌شده، تبادل صورت می‌گرفته است.

متأسفانه زندگی امروز شهری این موهبت‌ را از ما گرفته و فضای مجازی انسان را به سمت و سویی می‌برد که شب‌نشینی و قصه‌گویی‌ها از نوع کهن با بیان عواطف را به فراموشی می‌برند و این بسیار خطرناک است. اگر این ادامه پیدا کند در حقیقت چیزی غیر از فرهنگ ما جایگزین ذهن کودکان و نوجوانان می‌شود.

آیا قصه‌گویی عوایدی برای پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها داشته یا دارد؟

 قصه‌گویی برای کسی که این کار را بر عهده گرفته، پدر، مادر و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها فقط گذران وقت نیست. خود قصه‌گو هم احساس آرامش می‌کند. بنابراین تفاوت بین فضای مجازی و قصه‌گویی، در چهره به چهره بودن است. هم کسی که آن را می‌شنود، لذت می‌برد و هم کسی که قصه را تعریف می‌کند، احساس خوبی پیدا می‌کند. توجه داشته باشیم ابزار قصه‌گویی یک هنر کاملاً کم‌هزینه و بومی با تأثیرات اخلاقی و فرهنگی گسترده و ماندگار است. خانواده‌ها می‌بایست با مطالعه و تمرینات مستمر و پیگیر این سنت را در کشور احیا کنند. اگر مدتی این اتفاق بیفتد به طور قطع، ثمرات این تلاش فرهنگی هم دیده خواهد شد.

در این شب‌نشینی‌ها بیشتر چه قصه‌هایی گفته می‌شد؟

بیشتر قصه‌های مذهبی و شاهنامه گفته می‌شده؛ از نبردهای امیرالمؤمنین (ع) تا دیگر متون مذهبی مثل آثار شیخ عباس قمی که بافت و ساختار داستانی داشته و در کنار این‌ها قصه‌های عامیانه، فولکلور، قرآن و... بوده که به نوعی بنا بر سلیقه و توانمندی قصه‌گو صورت می‌گرفته است.

کدام قسمت قصه‌ها از مخاطب بیش‌تری برخوردار بوده است؟

قصه‌های عامیانه و فولکلور معمولاً مورد توجه مخاطبان قرار می‌گرفته است.

نقل شیوه قصه‌گویی در این شب‌نشینی‌ها به چه صورتی انجام می‌گرفته؟

خانواده‌ها مخصوصاً شب‌های پاییز که بلند بوده، دور هم برای صله رحم جمع می‌شدند. شامی ساده می‌خوردند، میوه و تنقلات میل می‌کردند و در کنار آن، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها قصه می‌گفتند. گاهی حتی خاطرات روزمره خود را برای هم تعریف می‌کردند. بسیاری از این خاطرات منبع تجربیات زندگی است. جوانان را نصحیت، مشکلات زندگی را مطرح و کنار اینها گره‌گشایی و راهنمایی می‌کردند.

انتهای پیام/

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.