همزمان با چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اقدام به ارائه آمار و ارقام قابل تاملی درباره وضعیت نشر کتاب و نویسندگی در ایران در چهار دهه گذشته کرده است.
به گزارش سارنا به نقل از مهر، این آمار از آن جهت قابل توجه است که میتوان به عنوان یکی از معدود گزارشهای آماری از نشر ایران طی چهار دهه گذشته به آن استناد کرد و از سوی دیگر پس از بسته شدن بخش ارائه آمار در پایگاه اطلاع رسانی موسسه خانه کتاب که به طور معمول محل رجوع برای پژوهشگران و اصحاب رسانه بود، انتشار این آمار میتواند برای افرادی که تمایل دارند تا درباره فراز و فرودهای نشر ایران به روایت آمادر اطلاعاتی را به دست بیاورند، قابل توجه باشد.
در این زمینه البته جای توجه به یک نکته نیز خالی از لطف نیست و آن اینکه بررسیهای آماری موضوعی است کمی و در کیفیت اتفاقات رخ داده در صنعت نشر ایران تاثیری ندارد. به عنوان مثال توسعه و رونق تعداد موسسات نشر در کشور شاید از منظر آمار یک اتفاق قابل اعتنا باشد اما در مقام رجوع به کیفیت رویداد، این اتفاق سرمنشاء بسیاری از اتفاقات بد و ناخوشایند در بازار نشر ایران طی سالهای اخیر است.
با وجود اینکه انتظار میرفت در انتشار این آمار دقت و ظرافت بیشتری به کار گرفته شود و به عنوان مثال در نخستین صفحه از جداول منتشر شده آن با نموداری روبرو نشویم که مشخص نیست قرار است آماری از چه مسالهای را بازگو کند، در دومین صفحه از این گزارش اما آماری درباره پدیدآورندگان کتاب در ایران طی چها دهه اخیر ارائه شده است که به شرح زیر است:
|
||||||||||||
جدول آماری پدیدآورندگان کتاب در چهار دهه پس از انقلاب |
این آمار گرچه میتواند خوشآیند به نظر برسد اما باید به این نکته نیز توجه کرد که چه تعداد از افراد حاضر در این فهرست پدیدآور کتاب به معنای واقعی کلمه هستند و تنها یک اسم برای کتابسازی ناشر و یا گردآوردنده برخی مطالب در قالب یک کتاب به شمار نمیروند. شاید اگر در این زمینه امکان پژوهشی دقیقتر فراهم بود به برخی از پاشنهآشیلهای صنعت نشر ایران در حال حاضر پی میبردیم.
در بخشی دیگر از گزارش منتشر شده، بررسی مقایسهای میان چاپ اول و تجدید چاپ مورد توجه قرار گرفته است. این آمار به شرح زیر ارائه شده است:
|
||||||||||||||||
جدول آماری میزان چاپ کتاب در چهار دهه پس از انقلاب |
بر اساس این آمار گرچه در دهه اول نسبت تالیف به ترجمه و در نتیجه نسبت تولید به تجدید اندیشه در کشور تقریبا دو برابر است اما همین مساله در دهه دوم انقلاب معکوس میشود و نسبت تولید به تجدید معکوس میشود. به عبارت دیگر تحت شرایطی در دهه دوم انقلاب اسلامی مولفان بیش از تولید و انتشار اثر جدید دل به تجدید چاپ آثار سابق خود میبندند. این آمار زمانی قابل اعتنا میشود که متوجه میشویم که نسبت چاپ اولی ها در دهه دوم نسبت به دهه اول دو برابر میشود اما نسبت تجدید چاپیها در این دو دهه تقریبا پنج برابر رشد پیدا کرده است.
در دهه سوم جهش انتشار چاپ اولیها کمی بیش از چهار برابر را نسبت به دوره قبل نشان میدهد و جهش تجدید چاپ کمی بیش از سه برابر را و البته در این دهه بار دیگر نسبت چاپ اول نسبت به تجدید چاپ افزایش پیدا میکند که نشان از نوعی پوست اندازی در تفکر وتولید محتوا در داخل کشور دارد.
در دهه چهارم اما نسبت به دهه سوم تقریبا با رشد دوبرابری انتشار آثار چاپ اول روبروییم و و با رشد تقریبا دو برابری تجدید چاپیها. مقایسه این آمار با آمار دهه سوم انقلاب در همین زمینه حاکی از آن است که نوعی ثبات در زمینه انتشار آثار با چاپ نخست نسبت به تجدید چاپ کتاب در این دو دهه حاکم بوده است.
چالش بعدی در این آمار ارائه تعداد عناوین منتشر شده در کشور است. این آمار به این شرح ارائه شده است:
|
||||||||||||
جدول آماری تعداد عناوین کتاب در چهار دهه پس از انقلاب |
در دهه نخست پس از پیروزی انقلاب، ایران از انتشار ۲۹۴ کتاب در سال ۱۳۵۷ به انتشار ۴۴۹۸ عنوان کتاب در سال ۶۶ میرسد که رشد تقریبی بیست برابری را نشان میدهد
در دهه دوم اما از انتشار ۳۷۰۱ کتاب در سال ۶۸ به انتشار ۱۵۴۱۴ کتاب در سال ۷۶ منتهی میشود که رشدی نزدیک به پنج برابر را نشان میدهد و این یعنی کاهش شیب انتشار کتاب در دهه دوم انقلاب نسبت به دهه اول
در دهه سوم اما از انتشار ۱۷۳۲۴ کتاب در سال ۱۳۷۷ به انتشار ۵۶۸۱۷ عنوان کتاب در سال ۱۳۸۶ میرسیم که رشد تقریبا سه برابری را نشان میدهد و این باز نیز نوید کاهش شیب تولید تعداد کتاب نسبت به دهه قبل را میدهد.
در دهه چهارم انقلاب اسلامی نیز آمار نشر تعداد عناوین از ۵۷۱۵۵ در سال ۸۷به ۹۹۱۱۴ در سال ۹۶ میرسد که رشدی کمتر از دو برابر را نشان میدهد.
به عبارت دیگر با وجود افزایش تعداد عناوین منتشر شده طی سالهای اخیر در کشور، شیب انتشار عناوین در این دههها نسبت به دهه قبل کاهشی بوده است که نشان از بیمیلی و ناتوان ماندن مولفان و ناشران کشور در انتشار کتاب است.
در بخشی دیگر از آمار ارائه شده نشان داده میشود که تعداد مولفان مرد از شاخص ۲۸۸ نفر در سال ۱۳۵۷ به رقم ۶۰۰۳۳ نفر در سال ۱۳۹۶ رشد داشته است. اما این میزان در مقاطعی در دولت چهارم و هفتم و نهم و دهم شیب کاهشی سالیانه را نیز تجربه کرده است و البته بیشترین جهش را نیز باید در این بخش در فاصله سالهای۹۵ تا ۹۶ دید که که بیش از ۷ هزار نفر به آمار مولفان مرد افزوده شده است.
در بخش مولفان زن نیز این آمار تعداد یازده مولف زن را در سال ۵۷ ثبت کرده و در سال ۱۳۹۶ تعداد ۲۸۲۳۹ نفر را ارائه میدهد. در این زمینه نیز در مقاطعی در دولت هشتم تعداد مولفان زن با شیب کاهشی همراه بودهاند و در دولت دهم و یازدهم در خلال سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ بیشترین رشد را دارا بوده است
در حوزه نسبت تالیف به ترجمه آمار منتشر شده به شرح زیر است:
|
||||||||||||||||
جدول آماری تعداد عناوین تالیفی نسبت به ترجمه |
طبق این آمار تنها در دهه سوم از انقلاب اسلامی نسبت تالیف به ترجمه همواره معکوس بوده است و فاصله آنها با یکدیگر در دهه اول تقریبا دو برابر، در دهه دوم نزدیک به سه برابر، در دهه سوم بیش از سه برابر و در دهه چهارم بیش از چهار برابر بوده است.
با این همه در این میان و در تمامی دههها در مقاطعی نسبت تالیف به ترجمه معکوس بوده است که مهمترین فراز آن را باید در دولت دهم و یازدهم و فاصله سالهای ۹۰ تا ۹۱ جستجو کرد.
آخرین جدول از آمار ارائه شده نیز به تفکیک موضوعات منتشر شده در چهار دهه اخیر اختصاص پیدا کرده است که به به این شرح ارائه شده است:
|
||||||||||||||||||||||||
جدول آماری موضوعات کتاب در چهار دهه پس از انقلاب اسلامی |
نکته قابل توجه در این جدول را میتوان به تغییر ذائقه ناشرانو مخاطبان کتاب در ایران برای خرید اثر ربط داد و البته حجم کم انتشار آثاری که انتشار آنها نشان از تولید علم در ایران دارد. این موضوع به ویژه وقتی فقر خود را نشان میدهد که متوجه شویم جدول بالا به صورت تجمیع میزان تالیف و ترجمه است و در همین بضائت کم نیز تولید تالیفی تنها بخشی از عدد ارائه شده را شامل میشود.
در یک نگاه کلی گرچه آمار نشر در ایران طی چهار دهه پس از انقلاب با شیبی صعودی در همه بخش طی سالها خود را به نمایش کشیده است اما دقیق شدن در آن راوی دردهای بسیاری بر پیکر نحیف نشر در ایران است که نیاز به درمان بلند و کوتاه مدت دارد.
نظر بدهید