مهدویت، ظهور عقل الهی در تاریخ است/ مهدویت، الهیات امید و کرونا


علیرضا قائمی نیا گفت: ظهور عقل الهی در تاریخ است که شیطان را زمین می‌زند و بشر از آن عقل دنیوی دست بر داشته و نوعی عقل معنوی پیدا می‌کند و مهدویت ظهور این عقل در تاریخ است.

4/8/2020 1:25:44 PM
کد خبر: 3951

به گزارش سارنا به نقل از مهر، حجت‌الاسلام علیرضا قائمی‌نیا در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، با اشاره به فرارسیدن ایام ولادت حضرت ولی عصر (عج) و نیمه شعبان اظهار کرد: مهدویت از ارکان مهم در تفکر اسلامی و شیعی و بلکه در تفکر بین الادیانی است. فرهنگ مهدوی بیانگر امیدی است که روایتگر بهتر شدن نهایت تاریخ است و اینکه بالاخره، خیر بر شر پیروز خواهد شد، ایده‌ای که در میان همه ادیان الهی و ابراهیمی به شکل‌های مختلف وجود دارد، اما این ایده در تفکر شیعی جایگاه خاصی دارد، لذا برخی متفکران غربی گفته‌اند که تفکر شیعی دو رکن دارد: یک رکن که محرک تاریخ بوده و آن قضیه عاشورا و شهادت امام حسین (ع) است و دیگری ایده پایان تاریخ که با مهدویت ارتباط دارد.

مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی اظهار کرد: نکته دیگر اینکه اندیشه مهدویت، با یک نوع امید و دید مثبت به پایان تاریخ همراه بوده و بخشی از الهیات امید (Theology of hope) در اسلام محسوب می‌شود، متکلمان ما روی الهیات امید چندان کار نکردند، اما از ایده‌های اسلامی و روایات و گوشه کنار می‌بینیم که اشاراتی به این بحث شده است که امید به پایان خیر و نیک تاریخ داشته باشیم که همانا خود از ارکان ایمان است، چنانچه در حدیث آمده است « «أفضل الأعمال انتظار الفرج» (بهترین اعمال انتظار فرج است)؛ مضمون اصلی این حدیث این است که ایمان صرفاً اعتقاد نیست، بلکه در کنار ایمان باید انتظاری هم وجود داشته باشد تا گشایش رخ دهد.

وی گفت: با این وصف انسان علاوه بر اعتقاد باید نگرش مثبت به خدا داشته و همواره صبر داشته باشد و انتظار بکشد تا این ایمان جایی ثمره خودش را نشان دهد، لذا انتظار در واقع رکنی از ایمان در اسلام به شمار می‌رود. ایمان بدون انتظار شکوفا نمی‌شود، بلکه باید گرایش خاصی هم در این ایمان متبلور شود تا آن را کامل کند. این گرایش خاص امید است. در اسلام دو نوع امید داریم، یک نوع همان است که پیامبر (ص) اشاره در این حدیث اشاره کرده‌اند؛ یعنی انتظار فرج و امید داشتن به خداوند است. کنار ایمان باید انتظار و امید باشد.

حجت‌الاسلام قائمی نیا افزود: نوعی امید دیگر هم در اسلام وجود دارد که می‌توانیم آن را «امید تاریخی» بنامیم؛ بدین معنا که هرچه در ظاهر تاریخ می‌بینیم، از جمله ظلم و حق‌کشی‌ها در صحنه اجتماعات بشری، روزی به پایان می‌رسد و خداوند وارد تاریخ می‌شود به این معنا که با حضور شخصیتی که وعده ظهورش در تاریخ داده شده است، روزی حکم خدا روی زمین اجرا می‌شود و مستضعفان به حکومت می‌رسند. در قرآن آمده: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُنَ‏ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثینَ» (القصص :۵) یعنی کسانی که برای حکومت در تاریخ انتخاب شده بودند، اما این حق از آنان سلب شد و طبق روایات ما این افراد همان ائمه (ع) هستند. بنابراین در اسلام دو امید داریم: یکی امید به عنوان رکن مقوم ایمان که حضرت رسول (ص) در حدیث (افضل الاعمال انتظار الفرج) به آن اشاره کرده اند و دیگر، ایمان تاریخی که از تطبیق همان حدیث بر تاریخ بشر پیدا می‌شود؛ به این معنا که پایان تاریخ با خیر و نیکی رقم می‌خورد.

وی در بخش دیگری از مباحث خود اظهار کرد: نکته دیگر اینکه برخی از کسانی که ادعای روشنفکری دارند، تفاسیر اشتباهی از مسأله مهدویت ارائه کردند، به ویژه بعد از انقلاب کسانی که ایده‌های سکولار داشتند اقدام به طرح این ایده کردند که مهدویت به معنای تغییر تاریخ نیست، بلکه مهدویت بر تجارب دینی بشر تأکید دارد و به معنای احیای این نوع تجارب است. این قبیل ادعاها بیراهه رفتن است؛ قرآن صراحتاً بر این ایده اشاره می‌کند و روایات نیز تأکید داشتند که این قضیه صرفاً حالت تجربه دینی خوش داشتن نیست، بلکه بشر از نظر عقلی رشد می‌کند و دست به سوی آسمان می‌برد. مهدویت ایده عینی در تشیع است، ذهنی نیست، امید توخالی نیست، امیدی است که همواره در تاریخ شیعه به آن اشاره شده، هرچند که زمان تحقق آن نامعلوم است.

وی افزود: بنابراین باید تفاسیر نادرست را کنار گذاشت؛ تفسیر مهدویت همواره در طول تاریخ مواجه با افراط و تفریط‌هایی شده است؛ از جمله اینکه کشت و کشتار می‌شود و حضرت با شمشیرش چنین و چنان می‌کند. در حالی که طبق روایات اولین کاری که امام زمان (عج) بعد از ظهور انجام می‌دهد آن است که دست بر روی سر انسان‌ها می‌گذارد. (وَ یَضَعُ یَدَهُ عَلَی رُءُوسِ اَلْعِبَادِ فَلاَ یَبْقَی مُؤْمِنٌ إِلاَّ صَارَ قَلْبُهُ أَشَدَّ مِنْ زُبَرِ اَلْحَدِیدِ).

وی با اشاره به اینکه پس از ظهور حضرت حجت (عج) تا رسیدن به وضعیت مطلوب قطعاً نزاع‌ها درگیری‌هایی اتفاق می‌افتد، افزود: با این وجود، ایده مهدویت همراه با جنگ و کشت و کشتار نیست. ظهور عقل الهی در تاریخ است که شیطان را زمین می‌زند و بشر از آن عقل دنیوی دست بر داشته و نوعی عقل معنوی پیدا می‌کند که به دنبال آن مهندسی اجتماعی شکل گرفته و اتوپیا و جامعه آرمانی بشر تحقق می‌یابد. مهدویت هم ظهور این عقل در تاریخ است؛ به معنای رشد عقل بشر به دست آن حضرت است.

مدیر قطب علمی فلسفه دین اسلامی اظهار کرد: از سوی دیگر اکنون وضعیت جهان با گذشته تفاوت چشمگیری دارد، وضعیت اسف بار کنونی که ناشی از همه‌گیری کرونا در جهان اتفاق افتاده شرایطی است که تا پیش از این در چنین قالبی وجود نداشت، هرچند که بیماری‌هایی نظیر طاعون و وبا در برهه‌ای از تاریخ در برخی کشورها شیوع یافتند. کرونا ویروس شایعی که این روزها جهان را درنوردیده و چهره جامعه بشری را تغییر داده به گونه‌ای که از بعد از پایان این همه‌گیری شاهد تغییر نظام‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در جهان خواهیم بود.

وی اظهار داشت: اکنون بیشتر مردم در کشورهای مختلف دست به دعا شده‌اند. حتی کسانی که انسان‌هایی مذهبی نبودند، این جنبه مثبت قضیه است که بشر دارد به این نقطه می‌رسد که قدرت‌های ظاهری پوشالی هستند و باید به خداوند ایمان داشت. مدرنیسم هم که به معنای کنار نهادن آسمان و زمینی شدن کامل عقل بشر است، دیگر شکست خورده است. دوران پساکرونا در حقیقت دوران پسامدرنیته است؛ دنیای جدید با همه مظاهرش به زمین خورده است و عقل خودبنیاد دیگر جایگاه خودش را از دست داده است.

وی گفت: از سوی دیگر، بسیاری این اتفاقات را مقدمات ظهور می‌دانند که در این مورد چند نکته را مطرح می‌کنم؛ نخست آنکه به صورت قطعی نمی‌توان گفت شیوع این بیماری با ظهور ارتباط دارد، اما ممکن است به عنوان یکی از مقدمات محسوب شده و به این قضیه ختم شود و ضرورتاً نمی‌شود این ادعا را مطرح کرد. با این وجود داشتن این روحیه خوب است که در طول تاریخ هر اتفاق خارق‌العاده‌ای که رخ داد از سوی مؤمنان به مؤلفه ظهور نسبت داده شد. این رویکرد از جهتی یک حُسن به شمار می‌رود چراکه انتظار مومنانه را به تصویر می‌کشد، اما نمی‌شود به صورت قطعی مدعی این مسأله شد که چنین اتفاقی که اکنون جهان با آن دست و پنجه نرم می‌کند، نشانه‌ای قطعی از ظهور است.

حجت‌الاسلام قائمی‌نیا در بخش دیگری از مباحث خود با بیان اینکه تاریخ و جامعه صحنه عدم تعین (indeterminacy) است، گفت: این بدان معناست که هیچ‌وقت نمی‌توانید با نگاه به وضعیت فعلی جامعه و تاریخ، فردا را پیش بینی کنید. در علوم اجتماعی و فلسفه تاریخ از این عدم تعین بحث شده است.

وی افزود: بنابراین تاریخ و جامعه صحنه عدم تعین است و از سوی دیگر، بنا به الهیات امید جایی که خداوند خود را نشان می‌دهد همین دو عرصه تاریخ و جامعه است. اتفاقاتی در تاریخ می‌افتد که اصلاً قابل پیش بینی نیستند. تاریخ جایی است که عدم تعین حکومت می‌کند و بشر نمی‌تواند آینده را تشخیص دهد، اما می‌تواند امیدوار باشد و باید دعا کند، در روایتی از حضرت حجت (عج) آمده است: «أَکْثِرُوا الدُّعَاءَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ فَإِنَّ ذَلِکَ فَرَجُکُم» (در تعجیل فرج زیاد دعا کنید که تعجیل فرج، گشایش کار خود شما است). کثرت دعا برای تعجیل خود فرج است. چرا که این دعا در دل خود هم الهیات امید را در بر دارد و هم به طور ضمنی این اعتقاد را در بردارد که تاریخ قابل پیش بینی نیست و با بدای الهی پیش می‌رود. ظهور حاصل بدای الهی است. خود این دعا دو عنصر مهم از تفکر اسلامی را به نمایش می‌گذارد: یکی الهیات امید و دیگر، بدای الهی در صحنه تاریخ و جامعه. خدا با بداء تاریخ و جامعه را تغییر خواهد داد.

وی ادامه داد: در مورد قضیه شیوع کرونا نیز ماجرا مستثنی نیست. ما نمی‌توانیم بگوییم چه پیش می‌آید، اما اینکه چنین ماجرایی منتهی به ظهور شود مسأله‌ای است که نمی‌توان اظهار نظر قطعی در موردش داشت. البته که این ماجرا عقل بشر را رشد می‌دهد و بعد از این همه‌گیری نظام‌های مختلفی تغییر می‌کنند، اما امید داریم که ظهور حضرت حجت (عج) به زودی اتفاق بیفتد.

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.