امیر قلعه نویی بعد از شکست مقابل استقلال، خودش را به عنوان مقصر اصلی این اتفاقات غرق کرد و از مردی که شش ماه قبل گزینه اصلی مربیگری تیم ملی بود، فرسنگها فاصله گرفت.
به گزارش سارنا به نقل از ایسنا، چه کسی فکرش را می کرد که امیر قلعه نویی با آن همه موفقیت کوچک و بزرگ و در فصلی که تیمش یکی از بختهای اصلی قهرمانی بود، به استعفا از تیمش رضایت دهد؟ قطعا خودش هم چنین خیالی نداشت که پیشنهاد مربیگری تیم ملی را هم رد کرد. کسانی که امیر قلعه نویی را میشناسند، میدانند که هنوز هم خودش را قربانی اتفاقات جام ملتهای ۲۰۰۷ میداند و منتظر فرصتی است که دوباره تواناییهای خود را به عنوان یک مربی ایرانی در دفتر افتخارات تیم ملی بنویسد.
بعد از چند فصل موفقیت آمیز در اصفهان به عنوان سرمربی ذوب آهن و سپاهان، قلعه نویی اسبش را برای قهرمانی زین کرده بود و تیم قدرتمند او که به گفته خودش ارزان تر از پرسپولیس، استقلال و تراکتور بسته شد، از ابتدای فصل برای کسب ششمین قهرمانی خودش و سپاهان میتاخت.
نتایج عالی سپاهان و هفتهها بدون باخت و حتی گلخورده در شرایطی که استقلال، پرسپولیس و تراکتور سینوسی پیش میرفتند، قلعه نویی به بخت نخست قهرمانی تبدیل کرده بود و به واسطه همین نتایج بود که پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی بعد از ۱۲ سال روی میز ژنرال قرار گرفت.
چه چیزی برای یک مربی حتی در قواره برانکو عزیزتر از پیشنهاد سرمربیگری تیم ملی است؟ قطعا هیچ چیز مگر اینکه پای یک موفقیت بزرگ در میان باشد. سوالی که پیش می آید این است که چرا امیر این پیشنهاد را رد کرد؟
جدایی استراماچونی و کالدرون از استقلال و پرسپولیس و احتمال افت این دو تیم، آمادگی بالای سپاهان وهزینه هنگفت این باشگاه برای موفقیت و نبود جانشینی برای قلعه نویی؛ فرصتی بزرگ را برای کسب ششمین جام برای هر دو طرف فراهم کرد و امیر به گفته خودش معرفت را فدای پست و مقام نکرد تا نیمکت تیم ملی به یک مربی کم تجربهتر برسد و او در اصفهان رویای خود را دنبال کند.
ادامه فصلی که دستخوش کرونا و توقف مسابقات قرار گرفت، با یک اتفاق کابوسوار برای قلعه نویی و سپاهان همراه بود. اتفاقات بازی پرسپولیس و سپاهان بارها گفته شده ولی اکنون که ماهها از آن بازی کذایی و باخت سه بر صفر طلاییپوشان میگذرد، همه سپاهان را نه به عنوان یک قربانی بلکه به عنوان یک گناهکار نگاه میکنند چرا که استقلال و تراکتور هم بر این باور هستند که آن سه امتیاز باعث جدایی پرسپولیس از جدول شده است.
با این تفاسیر و اتفاقاتی که در درون باشگاه رخ داد، سپاهان آن تیم سابق نشد که نشد و رفته رفته بحران را در آغوش گرفت تا هم خودش و هم سرمربی تیم قربانی شوند. حمله عصبی به امیر قلعه نویی هم از آن اتفاقات تلخ در ماههای اخیر بود که قرمز و آبی برای آن نگران شدند و همه پیگیر احوال مربیای بودند که خوب یا بد، تبدیل به یکی از جذابیتهای فوتبال ایران شده است.
آخرین پرده از سلسله اتفاقات تلخ برای سپاهان هم اتفاقات دو دیدار با استقلال بود که همانند بازی رفت دو تیم در اصفهان، اشتباهات داوری در آن تاثیرگذار ظاهر شد. باخت در لیگ در بازی شش امتیازی آرامش این تیم را بر هم زد ولی جام حذفی برای تیمی که هوادارانش دنبال قهرمانی هستند، جایگاه بالاتری داشت.
شکست و حذف از جام حذفی، پایان یک فصل پر فراز و نشیب برای سپاهان بود و در نتیجه امیر قلعه نویی با یک پیام کوتاه و با اندکی گلایه و در نهایت عذرخواهی از اصفهانی های مهمان نواز، حکم تیر خلاص را به خودش وارد کرد و راه جدایی را انتخاب کرد.
شاید به نظر برسد قلعه نویی راه اشتباه را انتخاب کرده که به تیم ملی نرفته چرا که اگر نیمکت ایران را انتخاب می کرد، به خاطر کرونا فعلا در معرض آزمون و خطا هم قرار نمی گرفت و همچنان داشت بازی ها را آنالیز می کرد اما قلعه نویی ماند تا رویای خودش و سپاهان را بعد از چند فصل ناکامی دنبال کند. اینطور به نظر می رسد که او اشتباه کرده ولی هیچ کس بهتر از قلعه نویی نمی تواند درباره این اتفاقات صحبت کند و بگوید که کجای راه را اشتباه رفته که به اینجا رسید؟
نظر بدهید