دوره امام عسکری، عصر تدوین آثار شیعه است/ توجه امام به مناسک شیعه


حجت الاسلام کاشانی گفت: اهل بیت خیلی به مناسک جمعی ما توجّه داشتند، این قدرت ایجاد می‌کند. لذا یکی از کارهایی که حضرت عسکری (ع) مدیریّت کردند، مناسک شیعه بود.

12/16/2018 2:49:04 PM
کد خبر: 569

به گزارش سارنا به نقل از مهر، دوران امامت امام عسکری(ع) به نوعی در میان شیعیان مهجور مانده است و اطلاعات زیادی از آن دوران در ذهن شیعیان وجود ندارد. از این رو بازخوانی شرایط حاکم بر آن دوران و اقدامات امام می تواند درک بهتری از وضعیت آن عصر به ما دهد. در این مجال در گفتگو با حجت الاسلام کاشانی به مناسبت ولادت امام عسکری(ع) به بررسی اقدامات آن حضرت در مدت امامتشان پرداختیم که در ادامه می خوانید؛

*دوران امامت امام عسکری شرایط پیچیده ای است از این منظر که آن حضرت تحت مراقبت به سر می برند و ارتباط با ایشان بسیار دشوار است، در این شرایط مسئله غلات و مسئله کسانی که ادعا داشتند وکیل امام اند، مشکلاتی را برای شیعه به وجود می آورد، با نگاهی به شرایط امام عسکری، چالش های این دو گروه برای شیعه را تبیین بفرمایید؛

رفتار حکومت با دو امام قبل از حضرت حجّت (عج) رسماً رفتار با یک زندانی است. چون امام رسماً مقابل حکومت ایستاده و تحرّک سیاسی دارد، لذا این‌ها را به سامراء آورده و در یک پادگان زندگی می‌کنند. تقریباً ارتباط شیعه با این‌ها قطع شد. وقتی ارتباطات شیعه قطع می‌شود چه چیزی قوّت پیدا می‌کند؟ رانت ارتباطی. یعنی چه؟ یعنی هر کسی با امام عسکری و امام هادی نمی‌تواند ارتباط بگیرد. هر کسی ارتباط داشته باشد، در واقع یک رانتی دارد. و حالا این ارتباط با امام هادی یا امام عسکری ارتباط با یک شخصیتی است که مردم او را شناختند، از اهل بیت پیغمبر است، ولایت تکوینی دارد، عصمت دارد، لذا این فرق دارد با امام حسین که مردم فکر نمی‌کردند حتّی مرجع دینی است. لذا امام هادی یا امام عسکری شناخته شده است، شخصیت او قابل احترام است.

دوران امام هادی و امام عسکری کسی جرأت نمی‌کرد با دشنام به امام در فضاهای درون شیعه رشد بکند، او را تکه تکه می‌کردند. امّا یک عدّه‌ای بودند که این‌ها می‌خواستند اسلام را از بین ببرند، دو گروه این کار را کردند، یک گروه رسماً از طرف حکومت، یک گروه هم افرادی که به دنبال ریاست خود بودند.

 آن گروهی که از طرف حکومت بودند، چند ویژگی داشتند. یکی اینکه به اهل بیت (ع) نسبت الوهیت می‌دادند. چرا؟ یکی این بود تبلیغ اهل البیت در جامعه محدود بشود. وقتی شما می‌بینید ممکن است شما را به الوهیت نسبت بدهند، نقل فضایل با احتیاط صورت می‌گیرد و این فضایل آن روز کارکرد داشت. چون جریان تشیّع به شدّت رو به گسترش بود. یعنی جمعیت شیعه در دوران امام عسکری قابل قیاس با دوران امام صادق نیست. از مصر، خراسان، از آفریقا تا هند شیعه داریم. جمعیت زیاد است. لذا این‌ها برای این‌که امام را تخریب بکنند و در بین اهل سنّت امام را بد نام بکنند، به امام نسبت الوهیت می‌دادند.

کار دیگری که می‌کردند این بود که برخی که خود را به عنوان وکیل امام جا می زدند، برای این‌که بتوانند رقابت بکنند، خدمات می‌دادند. مثلا می گفتند اگر حبّ امام عسکری را داشته باشی نیاز نیست نماز بخوانی. لذا می‌گفتند: اگر من وکیل یا باب امام باشم، نماز تعطیل است. لذا فتنه‌ی عظیمی در شیعه ایجاد کردند. در این شرایط مردم نمی‌دانستند آیا این فرد نماینده‌ی امام است یا نیست.

*در این شرایط، ارتباط امام با مردم چگونه انجام می شد و امام برای خنثی سازی این فتنه چه کردند؟

در شرایط امام عسکری، تبلیغ مشکل است، ارتباط مردم قطع است. راهکاری که برای امام بود، این بود که اوّل سعی می‌کردند نامه بدهند و مردم را مطّلع بکنند و این‌ها را لعن بکنند. ولی این خیلی اثر نداشت. چرا؟ چون نامه‌ای که می‌آمد، لزوماً به دست خط امام نبود، چون دوران تقیّه است. مردم نمی‌دانستند این نامه‌ی امام است یا به اسم امام جعل شده است.

در چند نمونه امام هادی و امام عسکری بعد از این‌که دیدند تخریب و تبلیغ علیه غلات فایده‌ای ندارد، دستور اعدام این‌ها را صادر کردند. البتّه به این ترور نمی‌گویند، این اعدام مهدور الدّم است منتها چون امام بسط ید ندارد، حکومت در اختیار او نیست، اینگونه عمل می شود.

 نکته‌ی بعد این است که برای این‌که شیعیان بتوانند در این خفقان زندگی بکنند، اتّفاقی افتاد که اهمیت این اتّفاق از ایجاد مکتب فقهی امام صادق در دوران امام صادق کمتر نیست. ما در مبانی تشیّع دو سنخ بحث داریم، یک سنخ احکام و عقاید است، یک سنخ مناسک است. یک سنخ تئوری است، یک سنخ عملی است. اگر این مناسک نباشد، آن تئوری‌ها از بین می‌رود. شما الآن در دور افتاده‌ترین روستاهای ایران تشریف ببرید، امام حسین را می‌شناسند. چون از نظر عملی در محرّم با امام حسین آشنا است. هر قومی به شیوه‌ی خود. این در حفظ مهم است. لذا شما می‌بینید که یک دستور هوشمندانه‌ای توسّط اهل بیت صادر شد، آن هم این بود که مرکزیّت اصلی اسلام که در کوفه بود از لحاظ علمی به قم منتقل شد.

البتّه نه این‌که شیعیان فقط در قم باشند، شیعیان امام عسکری (ع) در کوفه، در سامره، در بغداد، در نیشابور هم بودند ولی مرکز اصلی قم شد. به این دلیل که قم از مرکزیّت حکومت فاصله داشت.

در دوران این دو امام پایانی امکان ارتباطی با شیعیان کم شده و ارتباط‌گیری نزدیک به محال بود. جز موارد خاص، نمی‌شد به امام دسترسی داشت. لذا ائمّه‌ی ما دستور دادند که به قم مهاجرت بکنید.

قم یک مرکزیّتی برای ایجاد مناسک شیعه شد. آن دوران امام هادی برای روز غدیر زیارت غدیریه صادر فرمودند، در قم مجلس گرفتند. سرور و شادی و عزاداری درقم برپا شد. کم کم جامعه‌ی شیعه به چشم آمد. تا قبل از این شیعیان در تقیّه‌ی مطلق بودند، مردم در خیابان راه می‌رفتند، نمی‌فهمیدند این شیعه است یا نیست. یعنی دوران ضعف بود. ولی در دوران امام هادی و امام عسکری دستور دادند شیعیان در قم تظاهر به تشیّع بکنند.

با این توضیح امام برای اینکه مردم بتوانند اظهر تشیع کنند و این مسئله ایجاد قدرت در تشیع کند چه توصیه هایی داشتند؟

بعضی از شعارها را علم کردند مثلا التَّخَتُّمِ بِالْیَمِین،ِ تا قبل از این‌که اگر کسی انگشتر در دست راست خود می‌کرد، طرف مورد را هجمه قرار می‌دادند. لذا مظاهر تشیّع در قم به چشم آمد. مثلاً «الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ» تا قبل از این شیعیان می‌خواستند بین اهل سنّت نماز بخوانند، بسم الله را، بلند نمی‌گفتند. چون دچار آسیب می‌شدند، ولی الآن نماز جماعت شیعه با جمعیت زیاد برپا می‌شد. جالب است که روی عبادات دست گذاشتند و بعد می رسیم به زیارت اربعین.

شما می‌بینید دستور به زیارت اربعین رسید. یعنی زیارت در روزهای خاص. وقتی شما زیارت در روزهای خاص را ایجاد می‌کنید، مردم به جای این‌که در طول سال به زیارت بروند، در چند روز خاص دعوت می‌شوند، این‌طور جمع شیعه دیده می‌شود.

 اهل البیت خیلی به مناسک جمعی ما توجّه داشتند این قدرت ایجاد می‌کند. فرصت ایجاد می‌کند. بسیاری از ابواب فقهی تازه مطرح می‌شود. لذا یکی از کارهایی که حضرت عسکری (ع) مدیریّت کردند، مناسک شیعه بود.

می‌خواهم بگویم در این دورانی که ارتباط سخت است، غلات سر کار هستند، یکی از اهداف عمده‌ی اهل البیت، به ویژه‌ی حضرت عسکری (ع) حفظ مناسبک و انسجام شیعه است. شما می‌بینید در شهرهای مختلف عالم شهر قوّت پیدا کرد. در هر شهری با توجّه به جمعیت آن شهر حضرت وکیل داشت که ارتباط بگیرد. این یکی از ویژگی‌ها است.

ویژگی دیگری که حضرت عسکری (ع) خیلی به آن توجّه کرد و این از این جهت شبیه به امام صادق است، دوره‌ی تدوین آثار شیعه است. در دوران حضرت عسکری (ع) حضرت تشویق جدی فرمود برای این‌که آثار شیعه تدوین بشود. از نوشته‌های پراکنده مثلاً شاگردان امام صادق (ع) یا امام باقر، این‌ها متعدّد بود. حضرت تشویق کردند که این‌ها به شکل کتاب در بیاید، تدوین بشود. کتب زیادی در این عصر نوشته شد. مثل بصائر الدّرجات، مثل نوارد حسین بن سعید که این‌ها بعداً منابع کافی شدند، منابع من لا یحضر، منابع تهذیب. یعنی این عصر، عصر تدوین است و به شیعه نظام دادند. آدم اصلاً باور نمی‌کند که در دورانی که یک فرد در پادگان محبوس است، این‌قدر پیش برود.

*در این بین چه خطراتی در این دوره متوجه شیعیان بود و امام برای مصون ماندن شیعیان از این خطرات چه توصیه هایی داشتند؟

بله خطراتی هم بود. خطرات از این جهت بود که حکومت تا زمانی که امام رسماً مقابله نکرده است، او هم سعی می‌کند رسماً مقابله به مثل نکند. اما به شدّت روی شیعیان فشار بود. به گونه‌ای که حضرت عسکری وقتی در سامرا زندگی می‌کرد، دستور داد «أَلَا لَا یُسَلِّمَنَّ عَلَیَّ أَحَدٌ» هیچ کسی حق ندارد به من سلام بکند. یعنی امام ما در یک شهری زندگی می‌کرد که صبح تا شب شاید با کسی فرصت حرف زدن پیدا نمی‌کرد. حتّی فرمود: کسی به من اشاره نکند. گاهی حضرت برای هواخوری بیرون می‌آمد با این مراقب‌های حکومتی نمی‌توانست با کسی حرف بزند.

یعنی حکومت به این‌جا رسیده بود که باید حرمت امام عسکری را حفظ بکند، با او مدارا بکند، او را محدود بکند. سعی بکند ارتباطات را قطع بکند. حضرت به شیعیان فرمود «إِنَّمَا هُوَ الْکِتْمَانُ أَوِ الْقَتْلُ» یا باید کتمان بکنید با من هستید، یا قتل شما حتمی است.

دوران زندگی امام عسکری از این جهت مظلوم‌ترین دوران امامت ما است، از این جهت که امام در منطقه‌ای زندگی می‌کند که یا شیعه نیستند که قدر او را بدانند یا شیعیان جرأت نمی‌کنند محضر امام را درک بکنند. و حضرت در سخت‌ترین شرایط ارتباطی به سر می‌برد.

 در این شرایط امام زمان (عج) به دنیا آمدند و مخفی هستند. حضرت عسکری (ع) به صورت کاملاً مخفیانه برای بعضی از وکلای خاصّ خود پول فرستادند یا نامه فرستادند که گوسفندی برای فرزند من عقیقه بکن. این یعنی آن موعود به دنیا آمده است. امّا به گونه‌ای مخفیانه که حتّی بعضی از کنیزهای داخل خانه نفهمند.

 یکی از کارهایی که دشمنان می‌کردند این بود که دعوای زرگری در شهر سامرا راه می‌انداختند. یک لاتی به امام ناسزا می‌گفت، ببیند چه کسی می‌ایستد دفاع می‌کند. حضرت فرمود: وظیفه‌ی شرعی شما این است که مجاوبه نکنید. یک وقتی به یک بنده‌ی خدایی یک چوبی داد، حضرت گفت: این چوب دستی را بگیر و تا فلان‌جا ببر، به فلان شخص بده. در راه با یکی از لات های حکومتی دعوا کرد. او یک توهین به امام عسکری کرد، این هم چوب را برداشت و بر کمر طرف کوبید چوب که شکست دید وسط آن یک نامه است. به سرعت نامه را پنهان کرد و فرار کرد. حضرت فرمود: من به شما گفتم که مجاوبه نکنید، یعنی جواب این‌ها را ندهید، شرایط مشکل است. این برای چه بود؟ برای این بود که حضرت می‌خواست یک نامه‌ای به یک جایی برساند. یعنی خود حامل نامه هم نفهمیده بود در داخل این چوب نامه است، بعد گفت: حالا که فهمیدی این نامه را ببر و برسان. این شرایط حضرت است. در این شرایط واقعاً حیرت انگیز در دوران حضرت، صدها کتاب با مدیریّت حضرت تدوین شده و مناسک شیعه تبیین شده است.

اواخر عمر شریف حضرت عسکری، مراقبت‌های شدیدتر شده است، حکومت به شدّت می‌ترسد که نکند امام فرزندی داشته باشد. خود حضرت فرمود: این‌ها همه‌ی تلاش خود را کردند که من را بکشند، این نسل قطع بشود و اگر هم می‌بینید عجله کردند به این دلیل بود که فکر می‌کردند، امام هنوز فرزندار نشده است و گفتند او را بکشیم که این نسل قطع بشود.

جعفر کذاب بی‌انصاف به همراه یک عدّه‌ای آمدند و به خانه‌ی امام عسکری (ع) حمله کردند. یک عدّه سرباز به این جعفر کذاب ملعون دادند، این‌ها وارد خانه‌ی حضرت شدند، کارگر امام می‌گوید: این‌ها شروع به غارت کردند. خانه را گشتند. گفتند: هیچ چیزی از اموال خانه‌ی ما نبود، الّا این‌که غارت شد. عدّه‌ای شهادت دادند که امام عسکری فرزندی ندارد، مادر امام زمان را یک سال زندانی کردند، خیال کردند نکند باردار باشد، خبر از به دنیا آمدن حضرت ولی عصر نداشتند.

*کارهایی که امام برای خنثی سازی فشار بر شیعیان انجام می دادند چه بود؟

عرض کردیم حضرت عسکری (ع) از مصر تا ماوراء النّهر پیرو دارد. در این دوران حضرت وقتی می‌خواهد شیعیان را اداره کند شرایط او به گونه‌ای است که با هر کس ارتباط بگیرد و ارتباطات او لو برود به زندان می‌رود. در این شرایط حضرت عسکری (ع) چند کار انجام داده و چند مظلومیّت داشت.

یکی از کارهایی که امام عسکری (ع) می‌خواست انجام دهد این بود، اوّلاً پشت پرده با مردم صحبت می‌کرد. باید یاد بگیری از حجّت اطاعت کنی، لزومی ندارد من را ببینی، به دستور عمل کن. شخصی از خراسان می‌آید می‌گوید: این وجوهات خدمت شما، حضرت می‌فرماید: برگرد به نماینده‌ی من بده، یعنی چه باید حتماً به خود او بدهم؟ چون حضرت می‌داند که این چه کار خطرناکی است. اطاعت‌پذیری ما مهم است، وگرنه جامعه تضعیف می‌شود. جامعه‌ی شیعه باید جامعه‌ای باشد اگر کسی حجّت را بخواهد تضعیف کند این‌قدر این کار برای او قبیح باشد جرأت نکند این کار را انجام بدهد. حضرت می‌فرماید برگرد، پول را ببر به همان کسی که من گفتم بده، یعنی چه پول را آوردی به خود من بدهی؟ به دستور عمل کن.

یکی دیگر از درس‌های حضرت عسکری (ع) توجّه به وضع محرومین است. حضرت در دورانی زندگی می‌کند که وجوهات زیاد شده، شیعه‌ها خیلی زیاد شده‌اند، لذا حضرت را گرفتند و محصور کردند. شما نگاه می‌کنید در این دوران حضرت به چند کار دستور می‌دهد، در روایات نگاه کنید توجّه به وضع محرومین زیاد است.

حضرت صادق (ع) فرمودند: کاری انجام نده عرق شرم به صورت یک فقیر بنشیند بیاید خواهش خود را به تو بگوید. «لَا تُلْجِئُهُ أَنْ یَسْأَلَکَهَا» او را وادار نکن مدام به در خانه‌ی تو بیاید و برگردد. تا قبل از این‌که او را خوار کنی برو به او کمک کن.

یکی از ویژگی‌های حضرت عسکری (ع) این بود، حضرت دستورات اقتصادی زیاد دارد، آن زمان شیعه‌ها از امام معصوم (ع) دور هستند، پول زیاد شده، بلاد مختلف هستند، مردم باید به فکر هم باشند.

یکی دیگر از اقدامات حضرت عسکری (ع)، توجّه به ظواهر است. نمی‌گویم ظواهر اصل است، ولی در جامعه‌، بچّه‌ شیعه‌ها باید حسّاس باشند به این‌که دین به راحتی زیر پا گذاشته می‌شود. این به این معنی نیست که مدام برویم یقه‌ی جوان‌ها را بگیریم، این با عمل درست می‌شود. این‌ است که می‌بینید حضرت عسکری (ع) به سنّت‌ها پایبند است. زیارت اربعین، انگشتر به دست راست و... از این موارد است.

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.