به گزارش سارنا به نقل از الف، هنوز سه سال نشده است که از "وقوع سیل و زلزله" به دلیل "انرژیهای منفی حاصل از شعار مرگ بر آمریکا" رسیده ایم به "سرزمین نفرین شده" به دلیل "نخریدن واکسن از انگلیس و آمریکا". به نظر می رسد ما طی این مسیر درخشان! را مدیون فهم عمیق سلبریتی های کشورمان از مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هستیم. فهمی که گویا هر سمتش را بگیری آخرش به "آمریکا" ختم می شود. همان بهشت موعودی که برخی از همین سلبریتی هایمان تابعیتش را گرفته اند و با همین ثروتی که در ازای توجه مردم ایران بدست آورده اند، در ایالت کالیفرنیایش، کاخ های چشم نوازی خریده اند.
یکبار دیگر تصویر ایران را از دریچه فهم سلبریتی هایمان مرور کنید. یک سرزمین مصیبت زده و نفرین شده، آن هم فقط بخاطر "آمریکا". بخاطر همین آمریکایی که کشته های کرونایش متاسفانه به بیش از پنج هزار نفر در روز رسیده است. همین آمریکایی که چند ماه است درگیر شورش های ناشی از مسئله نژادپرستی است. همین آمریکایی که حداقل یک سوم جمعیتش معتقدند در آخرین انتخابات تقلب صورت گرفته است. همین آمریکایی که شکاف داخلی در آن روز به روز گسترده تر میشود و آخرین شاهدش همین حادثه اخیر اشغال کنگره است. همین آمریکایی که گرچه به دلیل کرونا، رشد اقتصادی اش امسال منفی شده و بیکاران و فقرایش افزایش یافته اند ولی ثروت میلیاردرهایش چند برابر شده است! همین آمریکایی که در همین سه سال اخیر، مساحتی بیش از سه استان شمالی ما از جنگل هایش در آتش سوخته است.
ما اکنون گرفتار نفرین همین آمریکا شده ایم! آمریکایی که فریاد علیه جنایت هایش عقوبت ماورایی دارد و نخریدن محصولاتش عقوبت مادی! البته این فقط دیدگاه برخی از سلبریتی های ما است. سلبریتی هایی که در ایران پول درمی آوردند ولی در آمریکا خرج می نمایند. نطق های میهن پرستانه شان را در ایران ایراد می کنند ولی فرزندانشان را در آمریکا و کانادا به دنیا می آورند.
"سلبریتی" یک کالاهای فرهنگی تمدن غربی است. کالایی که مثل بیشتر دیگر کالاهای فرهنگی غرب، نه تنها یک پیوست فرهنگی بومی به آن الصاق نشده بلکه حتی آن پیوست فرهنگی غربی خود را نیز با خود نیاورده است. شاید برای همین است که سلبریتی های ما تبدیل شده اند به آزادترین سلبریتی های دنیا. به کسانی که با مزایای موقعیت اجتماعی خویش خوش می گذرانند ولی به الزامات چنین جایگاهی پایبند نیستند.
حتی در همان بهشت غرب، سلبریتی ها موظف اند شأن جایگاه خویش را در ابعاد مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی رعایت کنند. از تعهد به ارزش های اجتماعی و احترام به قانون گرفته تا پرداخت مالیات. همه مواردی که در ایران، ولنگاری در آن سبب شده تا به هیچ وجه از این سرزمین نفرین شده! به عنوان محل کسب درآمدشان دست نکشند.
حالا اگر فی المثل به همان آمریکایی که اینقدر سنگش را به سینه می زنند نگاه کنیم می بینیم چگونه وقتی کسی حتی همچون دونالد ترامپ که نه تنها یک سلبریتی پرطرفدار بلکه نماینده قانونی مردم خویش است پایش را از چارچوب ها فراتر می گذارد، با وی برخورد می شود. مواردی از این دست را در بین بازیگران و فوتبالیست های غربی به وفور میتوان یافت. اینگونه نیست که مثل هنرمندان ما بتوانند با نقض پروتکل های بهداشتی، در جشنواره های هنری یکدیگر را در آغوش بکشند و از آنطرف بجای نهادهای حاکمیتی و تخصصی در خصوص محل خرید واکسن اظهار نظر کنند.
به نظر می رسد فقر آگاهی در خصوص مسائل کلان سیاسی و اجتماعی سبب شده تا بخشی از سلبریتی ها ما در داخل به ابزار دست صاحبان ثروت و قدرت و از خارج به اسباب بازی دشمنان مردم ایران تبدیل شوند. مسئله ای که با توجه به اثرگذاری ایشان بر برخی از گروه های اجتماعی، می تواند آسیب هایی را متوجه میهن کند. چگونه می توان هدایت افکار عمومی را به دست سلبریتی هایی رها کرد که چهار سال پیش، شعار "با روحانی تا 1400" سر می دادند ولی هنوز 1396 تمام نشده از قطار روحانی پیاده شده و دوباره طلبکار شدند!؟ به دست افرادی که اینگونه مسحور جادوی تبلیغاتی رسانه های فارسی زبان انگلیسی و سعودی هستند.
این جماعت اکنون که آمار مرگ و میر کرونا در ایران کمتر از یک دهم بهشت های آمریکایی و اروپایی شان هست اینگونه ضجه می زنند اگر خدای نکرده وضعیت برعکس بود می خواستند چه کنند!؟ نکند دستور خودکشی دسته جمعی صادر میفرمودند!؟ هیچ بعید نیست اگر برای آموزش و کنترل سلبریتی های کشور اقدامی نشود و اگر یک پیوست فرهنگی بومی برای این کالای فرهنگی غربی تدوین نگردد، در آینده نه چندان دور به چنین اقدامی هم دست بزنند.
نظر بدهید