روزنامه نگاران، شبکه های اجتماعی و تعامل با مخاطبان


در حالی که سرویس های خبری همچنان کار دشواری در اتخاذ این تصمیم دارند که بهترین راه احیای اعتماد جامعه نسبت به گزارش هایشان چیست، آنها نباید فرصت هایی را که تعامل با مخاطب برایشان به وجود می آورد، همچنین خطرات و چالش های ناشی از این کار را از نظر دور بدارند.

3/7/2021 8:42:04 AM
کد خبر: 6024

به گزارش سارنا به نقل از فارس، سازمان های خبری به امید افزایش دادن اعتبار حرفه ای و تضمین بقای دراز مدت خود، می کوشند در برقراری ارتباط با مخاطبانشان عملکرد بهتری داشته باشند.
برای رسیدن به این هدف، تعداد فزاینده ای از سرویس های خبری سال هاست که می کوشند مقوله ای موسوم به «تعامل با مخاطب» را در دستور کار خود قرار دهند؛ اصطلاحی با تعریفی نه چندان قانونمند که معمولا به تلاش هایی اشاره دارد که برای افزایش ارتباط بین روزنامه نگاران و مردمی که امیدوارند صدایشان را به آنها برسانند به کار گرفته می شوند.
این تلاش ها شکل های مختلفی دارد و از اشکال آنلاین- مثل استفاده از شبکه های اجتماعی برای تعامل با خوانندگان درباره یک گزارش خاص بعد از انتشار آن- تا ارتباطات آفلاین – مثلا جلسات بین روزنامه نگاران و اعضای یک اجتماع خاص برای بحث و گفتگو درباره گزارشی که مشغول تهیه آن هستند- را در برمی گیرد.
در بهترین حالت این تعامل به مخاطبان نشان می دهد که روزنامه نگاران انسان هایی واقعی هستند، با آموزش ها و مهارت های لازم برای تامین اطلاعات موثقی که می توان به آنها اعتماد کرد. این تعاملات همچنین فرصتی در اختیار مردم قرار می دهد تا نظراتشان را در این باره مطرح کنند که مسائل اجتماعاتشان چگونه باید پوشش داده شود و به مصرف کنندگان اخبار نقش بزرگ تری در شکل دهی به گزارش های روزنامه نگاران می دهد.
این نتیجه به خصوص برای اجتماعات رنگین پوست اهمیت دارد که مدت ها نادیده گرفته شده اند یا سرویس های خبری که به طور تاریخی عمدتا از سردبیران و گزارشگران سفیدپوست طبقه متوسط تشکیل شده اند، به درستی آنها را نمایندگی نکرده اند. اما تمام این تلاش ها به نتایج مطلوب دست نیافته اند.

موانع تعامل با مخاطب
گاهی اوقات تعامل با مخاطب این تاثیر را در روزنامه نگاران می گذارد تا به نسبت گذشته، احساس بدتری در مورد خوانندگانشان پیدا کنند. همانطور که من در کتاب جدیدم «مخاطبان خیالی: درک و مطالبه روزنامه نگاران از اجتماع» توضیح داده ام، وقتی پای تلاش های روزنامه نگاران برای تعامل با مخاطبانشان پیش می آید، چگونگی گوش دادن روزنامه نگاران به صدای مخاطبانشان و اصولا وسعت این مخاطبان، دو عاملی است که بیشترین اهمیت را دارد.
من در بخشی از تحقیقاتم با روزنامه نگارانی از شیکاگو تریبیون مصاحبه کرده ام که بسیاری از آنها مخاطبین این روزنامه را گسترده و وسیع توصیف کرده اند. آنها گفتند که از طریق ایمیل و پلتفرم های شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک و توئیتر سخنان مخاطبانشان را می شنوند. به گفته آنها این تعاملات نوعا گفتگوهای معنادار و سازنده ای نبوده اند بلکه بیشتر تخاصم آمیز، خشمگینانه و حتی تهدید کننده بوده اند.
یک روزنامه نگار درباره اظهارنظر خوانندگان در مورد گزارشگران می گوید: «آنها برای اینکه درباره گزارش های روزنامه نگاران نظر دهند با آنها ارتباط برقرار نمی کنند بلکه فقط قصد دارند مثلا به آنها بگویند خیلی عوضی هستی، بدترکیبی، جهت گیری داری و چقدر موهای نکبتی داری.»
این نوع بازخورد مخاطب به شکل روزافزونی در حال گسترش است و شاخصی است از چیزی که تورستن کوآندت محقق مطالعات روزنامه نگاری، آن را «مشارکت تاریک» می نامد و آن را «روی منفی تعامل شهروندی» تعریف می کند. همچنین این رفتارها معمولا بیشتر متوجه روزنامه نگاران زن می شود تا همتایان مرد آنها.
آن هلن پیترسون روزنامه نگار «باز فید» در گزارشی برای «بازنگری روزنامه نگاری کلمبیا»، می گوید که در شبکه های اجتماعی هدف چنین سخنانی قرار می گیرد: «برو به درک. تو یک عوضی هستی. اگر بی ریخت نبودی که این قدر دیوانه نبودی.»
وقتی از یکی از ستون نویسان شیکاگو تریبیون درباره ترول های اینترنتی که اغلب با آن مواجه می شوند پرسیدم جواب داد: «وقتی همه آنها با هم به سمتتان هجوم می آورند، یک جورهایی پشت آدم می لرزد.»

فقدان راهنمایی های سازمانی
همانطور که در تحقیقاتم متوجه شدم، این واقعیت که روسای آنها  راهنمایی چندانی در مورد بهترین روش برخورد با این موقعیت ها در اختیارشان قرار نمی دهند، خشم و ناراحتی روزنامه نگاران از قرار گرفتن در چنین موقعیت هایی دو چندان می شود.
یکی از ستون نویسان شیکاگو تریبیون توضیح داد که خط مشی روزنامه غیر رسمی است و اغلب بعد از وقوع یک مورد از این حوادث در مورد آن فکر می شود. او می گوید: «اگر ایمیلی دریافت کنم که واقعا حالم را بگیرد، جوابی از همان نوع به آن خواهم داد. یک بار ایمیلی از سردبیرم دریافت کردم که نوشته بود «لطفا با خوانندگان درگیر نشو.»
نبود خط مشی های مشخص در مورد نحوه تعامل با مخاطب در رسانه های خبری بزرگی که مخاطبان گسترده ای دارند، اندک اندک موجب بروز اختلافاتی بین روزنامه نگاران وسردبیرانشان در این باره شده است.
برای مثال ژانویه گذشته واشنگتن پست فلیسیا سونمز گزارشگر خود را به این دلیل که تنها چند ساعت بعد از مرگ کوب برایان ادعاهایی را درباره تعرض جنسی او توئیت کرد به حالت تعلیق درآورد. مارتین بارون سردبیر اجرایی این روزنامه همزمان در ایمیلی به سونمز نوشت: «با توئیت کردن درباره چنین مسئله ای فقدان قضاوت واقعی خود را نشان دادید.» با این حال کارکنان واشنگتن پست در دفاع از این گزارشگر راهپیمایی کردند و در نامه ای از این رفتار تحت عنوان «انعکاسی از نقص های اساسی در  سیاست دلبخواهی و بی در وپیکر در مورد شبکه های اجتماعی» نام بردند. سونمز از این اتهام تبرئه شد و به سر کار بازگشت.
راهنمایی هایی که روزنامه نگاران از مدیرانشان دریافت می کنند، در سرویس های خبری مختلف با هم فرق می کند، همانطور که میزان آزادی عمل آنها در ابراز نظراتشان در شبکه های اجتماعی فرق می کند.
بن اسمیت ستون نویس رسانه های نیویورک تایمز می گوید برخی شبکه های خبری وقتی پای ارتباط روزنامه نگاران با مخاطبان خود از طریق شبکه های اجتماعی نظیر توئیتر به میان می آید، بیشتر از دیگران رفتاری تشویق گرانه دارند.
اما اسمیت می افزاید: «اما کسانی که این وسط گرفتار مانده اند، برخی رسانه های خبری بزرگ آمریکایی – نیویورک تایمز، واشنگتن پست، سی ان ان و ان بی سی- هستند که در آنها مدیران بین  ارسال ایمیل های تند و تیز و گاز گرفتن زبان خود در تردید هستند و روزنامه نگاران مات و مبهوت از این مسئله شکایت دارند که چه کسانی از اتفاقاتی که در توئیتر برایشان رخ می دهد جان به در می برند و چه کسانی به مشکل می افتند.»
به گفته امیلی بل مدیر مرکز روزنامه نگاری دیجیتال تاو در دانشگاه کلمبیا، چیزی که مسئله را گیج کننده تر می کند این واقعیت است که به سختی می توان در مورد سیاست های شبکه های اجتماعی برای روزنامه نگاران چیزی پیدا کرد و اگر هم چیزی باشد، قدیمی و ناکافی است. او چنین نتیجه گیری می کند که «گزارشگران خواهان خط مشی های بیشتری در مورد نحوه تعامل خود با شبکه های اجتماعی هستند.»
این مسئله سئوال مهم دیگری را مطرح می کند: روزنامه نگاران باید چگونه و به چه طریقی با جامعه تعامل برقرار کنند که روزنامه نگاران را عصبانی نکند یا با مدیرانشان درگیر نشوند.

زمان شفافیت است
تمام رسانه های خبری با این مسئله درگیر نیستند. من در تحقیق خود متوجه شدم وقتی روزنامه نگاران به جای گروه های واحد و گسترده از مخاطبان با گروه کوچک و مناسبی از آنها تعامل برقرار می کنند، این تعاملات برایشان کمتر ناراحت کننده است و معتقدند مزایای بیشتری از آن به دست می آورند. بعلاوه وقتی این تعاملات به شکل جلسات رو در رو انجام می شوند نه به شکل فردی و همراه با موضعگیری های متغیر آنلاین از نوعی که روزنامه نگاران شیکاگو تریبیون توصیف کردند، روزنامه نگاران ارزش بیشتری به آنها می دهند.
اما این نوع تعامل برای رسانه های خبری بزرگ تری که مخاطبانی گسترده تر دارند که در سراسر کشور یا جهان پراکنده اند امکان پذیر نیست. در این رسانه ها از جمله شیکاگو تریبیون، نیویورک تایمز و سایرین که از مزیت مخاطبین گسترده و پراکنده برخوردارند، اگر روزنامه نگاران به پیگیری تعاملات بیشتر با مخاطبان تشویق شوند، ممکن است «مشارکت تاریک» - یا در واقع آزار و اذیت- بیشتری را تجربه کنند.
از این گذشته  سازمان های خبری باید در توصیف اینکه روزنامه نگاران چگونه باید با مخاطبین خود تعامل برقرار کنند، چگونه نباید این کار را کنند و شاید مهم تر از همه از این تعامل انتظار چه نتایجی را باید داشته باشند، شفاف تر عمل کنند.

چه فایده ای دارد؟
در حال حاضر برای سازمان های خبری و محققین روزنامه نگاری دشوار است تعیین کنند که تعامل با مخاطب چه ارزشی دارد؛ نه به این دلیل که نفس این تعامل ارزش پیگیری ندارد، بلکه به این دلیل که تعریف قانونمندی از این عبارت وجود ندارد و به شکل جامع و یکپارچه ای به کار گرفته نمی شود.
این مانع از آن نشده که رسانه های خبری کوچک تر و جمع و جور تر هر چه می گذرد به سمت چیزی روی نیاورند که آندریا ونزل محقق روزنامه نگاری آن را یک رویکرد «اجتماع محور» می نامد. اما بزرگ ترین رسانه های خبری جهان ممکن است این رویکرد را برای دنبال کردن مخاطبان وسیع و از نظر جغرافیایی پراکنده خود مناسب ندانند.
در حالی که سرویس های خبری همچنان کار دشواری در اتخاذ این تصمیم دارند که بهترین راه احیای اعتماد جامعه نسبت به گزارش هایشان چیست، آنها نباید فرصت هایی را که تعامل با مخاطب برایشان به وجود می آورد، همچنین خطرات و چالش های ناشی از این کار را از نظر دور بدارند.
نویسنده: جاکوب نلسون (Jacob L. Nelson) استادیار تعامل دیجیتال با مخاطب در دانشگاه ایالتی آریزونا
منبع: https://b2n.ir/g81620

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.