به گزارش سارنا به نقل از تسنیم، سرانه مطالعه در هر کشوری از شاخصهای توسعه یافتگی محسوب میشود، در ایران اما عادت به مطالعه و کتاب و کتابخوانی هنوز در مردم نهادینه نشده است، حذف تدریجی کتاب از سبد خانوار در سالهای گذشته از سویی و جایگزین شدن شبکههای اجتماعی در اوقات فراغت بیمهری به کتاب و کتابخوانی را بیش از گذشته نمایان کرده است.
در این میان مسئولان فرهنگی کشور و در رأس آنها مقام معظم رهبری بارها بر لزوم افزایش سرانه مطالعه تاکید کردهاند. رهبر انقلاب در سالهای اخیر با معرفی آثار مفید و اشاره به ویژگیهای برخی از عناوین موجود در بازار نشر، بارها توجه مخاطبان و علاقهمندان به کتاب را به برخی از آثار جلب کرده و از سوی دیگر، در دیدارها و مناسبتهای مختلف تذکراتی راجع به حوزه کتاب و نشر دادهاند که بازخوانی این مطالبات میتواند در هدایت مسیر فرهنگ در دولت آینده مفید و مؤثر باشد.
رهبر انقلاب چندین توصیه کاربردی در مورد کتابخوانی داشتهاند که عمل به این توصیهها میتواند برای هر علاقهمند به کتاب و کتابخوانی مفید باشد.
بخشی از این توصیهها به شرح ذیل است:
نیمساعتها!
کتابخوانی را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم. به فرزندانمان هم از کودکی عادت بدهیم کتاب بخوانند؛ مثلاً وقتی میخواهند بخوابند، کتاب بخوانند. یا وقتی ایام فراغتی هست، روز جمعهای هست که تفریح میکنند، حتماً بخشی از آن روز را به کتاب خواندن اختصاص دهند. در تابستانها که نوجوانان و جوانان محصل، تعطیلاند حتماً کتاب بخوانند. کتابهایی را معین کنند، بخوانند و تمام کنند. افرادی که کار روزانه دارند مثلاً کارمند اداری، کارگر، کاسب و یا کشاورز هستند وقتی به خانه میآیند، بخشی از زمان را گرچه نیمساعت برای کتاب خواندن بگذارند.
چقدر کتابها را در همین نیمساعتها میشود خواند! بنده دورههای بیست جلدی و بیست و چند جلدی کتاب را در همین فاصلههای ده دقیقه، بیست دقیقه و یک ربع ساعته خواندهام. پشت این کتابها را هم یادداشت میکنم که معلوم باشد. شاید صدها جلد کتاب را همینطور در این فاصلههای کوتاه ده دقیقهای خواندهام. بسیاری از افراد را هم میشناسم که این گونهاند. «بیانات در مصاحبه صدا و سیما، در ششمین «نمایشگاه بینالمللی کتاب 1372/02/21»
پیش از خواب!
در منزل خود من، همه افراد، بدون استثنا، هرشب در حال مطالعه خوابشان میبرد. خود من هم همینطورم. نه اینکه وسط مطالعه خوابم ببرد. مطالعه میکنم، تا خوابم میآید، کتاب را میگذارم و میخوابم. همه افراد خانهی ما، وقتی میخواهند بخوابند حتماً یک کتاب کنار دستشان است. من فکر میکنم که همه خانوادههای ایرانی باید اینگونه باشند. توقع من، این است. باید پدرها و مادرها، بچهها را از اول با کتاب، محشور و مأنوس کنند. حتی بچههای کوچک باید با کتاب انس پیدا کنند. مصاحبه در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب 1374/02/26»
فرصتهای اندک
من میخواهم خواهشی از مردم بکنم و آن این است: کسانی که وقتهای ضایع شوندهای دارند؛ مثلاً به اتوبوس یا تاکسی سوار میشوند، یا سوار وسیله نقلیه خودشان هستند و دیگری ماشین را میراند، یا در جاهایی مثل مطب پزشک در حال انتظار به سر میبرند و به هرحال اوقاتی را در حال انتظار به بیکاری میگذرانند، در تمام این ساعات، کتاب بخوانند. کتاب در کیف یا جیب خود داشته باشند و در اتوبوس که نشستند، کتاب را باز کنند و بخوانند. وقتی هم به مقصد رسیدند، نشانی لای کتاب بگذارند و باز در فرصت یا فرصتهای بعدی آن را باز کنند و از همانجا بخوانند.
بنده خودم چند جلد قطور از یک عنوان کتاب را در اتوبوس خواندم! قضیه مربوط به قبل از انقلاب است که چند روزی برای انجام کاری از مشهد به تهران آمده بودم... وضعیت و فضای اتوبوسهای آن روزگار برای ما خیلی آزاردهنده بود و نمیتوانستیم تحمل کنیم. دلم میخواست سرم پایین باشد و خواندن کتاب در چنین وضعیتی بهترین کار بود. ساعتی را که به این حالت میگذراندم احساس نمیکردم ضایع میشود. آن وقتها تقریباً یکساعت طول میکشید تا آدم با اتوبوس از جایی به جای دیگر میرفت. بعضی وقتها این جابجایی کمتر یا بیشتر هم طول میکشید. بههرحال چنین یکساعتهایی را احساس نمیکردم که ضایع میشود؛ چون کتاب میخواندم. مصاحبه در پایان بازدید از نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران 1375/02/22»
بهجای آگهی تلویزیونی
گاهی میبینید یک نفر پای تلویزیون نشسته و منتظر یک فیلم است. تلویزیون آگهی تبلیغاتی پخش میکند و گاهی پخش تبلیغات بیست دقیقه طول میکشد. یکوقت است کسی به آن تبلیغات احتیاج دارد؛ اما کسی که احتیاج ندارد آگهیهای تبلیغاتی را ببیند، این بیست دقیقه را چرا بیکار بنشیند!؟ یک کتاب دمِ دستش باشد؛ بردارد و بیست دقیقه مطالعه کند. اگر مردم ما عادت کنند که از این وقتهای ضایعشونده برای مطالعه کتاب استفاده کنند، جامعه خیلی پیش خواهد رفت و فرهنگ کشور، خیلی ترقی خواهد کرد.
نظر بدهید