به گزارش سارنا به نقل از تسنیم، حجتالاسلام و المسلمین سیدمهدی توکل، کارشناس و محقق حوزوی بهمناسبت ایام ولادت حضرت زهرا علیها السّلام در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم درباره ارتباط بین حضرت زهرا علیها السّلام با امام زمان عجّل الله تعالی سخن گفت که در ادامه مشروح آن را میخوانید:
با مرور معارف مربوط به حضرت زهرا سلام الله علیها به این حقیقت دست مییابیم که ارتباط عمیقی بین آن بانوی بزرگوار با حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه از جهت معرفتی وجود دارد، این ارتباط را هم میتوان از آیات قرآن به دست آورد و هم سیره فاطمی؛
در بخش اول سراغ قرآن میرویم و عرضهای به مخاطبان خواهیم داشت، خداوند در دو آیه از قرآن درباره علم و کلمات خودش صحبتی دارد، در آیه 109 کهف میخوانیم: «قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبِّی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً؛ بگو: «اگر دریا براى کلمات پروردگارم مرکّب شود، پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد، قطعاً دریا پایان مىیابد، هرچند نظیرش را بهمدد [آن] بیاوریم.»، همچنین در آیه 27 لقمان میخوانیم «وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ و اگر آنچه درخت در زمین است قلم باشد و دریا را هفت دریاى دیگر به یارى آید، سخنان خدا پایان نپذیرد، قطعاً خداست که شکستناپذیر حکیم است.» امام حسن عسکری علیه السلام پس از این دو آیه میفرماید «هَذَا عِلْمُ الْقُرْآنِ وَ مَعَانِیهِ.» مراد از کلمات خدا علم قرآن و معانی عمیق آن است، «وَ مَا أَوْدَعَ مِنْ عَجَائِبِهِ؛ و آنچه از عجایب آن ودیعه نهاده است.»؛ یعنی اگر حقیقت قرآن استخراج و تفسیرش نوشته میشد، بهقدری عظیم بود که هفت برابر دریاها و اقیانوسها مرکّب میشدند، توانایی نوشتن تفسیر آن را نداشتند.
از امام هادی علیه السلام سؤال شد که "کلمات خدا چیست؟"، فرمود «نَحْنُ کَلِمَاتُ اللَّهِ الَّتِی لَاتَنْفَدُ وَ لَاتُدْرَکُ فَضَائِلُنَا»؛ یعنی «ما همان کلمات الله هستیم که پایان نمیپذیریم و نه فضائل ما درک شود.»، بنابراین کلمات خدا در یک جا تفسیر به قرآن شده و در جای دیگر تفسیر به خود اهلبیت علیهم السلام شده است، حداقل این مسئله ذهن ما را به این سمت سوق میدهد که تطبیقی بین علم قرآن و معارف اهلبیت وجود دارد و هر دوی اینها در گروی شناخت ثقل دیگر است، همچنین این نکته برداشت میشود که ظرف ما بسیار محدود و ظرف اهلبیت گسترده است و پایانی ندارد، نه کنه علمشان و نه کنه فضیلتشان قابل شناخت است، در عین حال علمشان با هم برابری میکند.
اتصال معرفت فاطمی با معرفت مهدوی(عج)
حال اگر از این باب بخواهیم اتصالی بین حضرت زهرا و امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه برقرار کنیم، به این صورت خواهد بود که هردوی این بزرگواران مصداق کلمات الله هستند و از باب معرفت به این انوار مقدس است که میتوان به معارف قرآن دست یافت و مسیر رشد را پیمود، همچنین فردی که سراغ معرفت فاطمی رود، از معرفت مهدوی سر در میآورد و مؤمنی که به فضائل مهدوی بپردازد، از شاخه معرفت فاطمی سر در میآورد و همه اینها مانند شاخههای یک شجره به یکدیگر متصلند، این اتصال را در معارف مربوط به سوره قدر میبینیم که به آن اشاره میشود.
امام عصر(عج) از ثمرات کوثر حضرت فاطمه(ع) هستند
نکته دیگر اینکه یکی از ویژگیهای حضرت زهرا سلام الله علیها کوثر بودن است. خداوند این کوثر را بهعنوان عطای ویژه به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ذکر میکند. کوثر خیر کثیری است که پیوسته ادامه دارد و قطع نمیشود. مهمترین مصادیق خیرهای کثیر، خود وجود مقدس اهلبیت وحی هستند که از نسل فاطمه زهرا سلام الله علیها تا امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه تداوم دارد، با این نگاه، امام عصر از ثمرات کوثر حضرت فاطمه سلام الله علیها است که خداوند به پیامبر هبه داده است و پیامبر نیز این مسئله را بارها به حضرت زهرا یادآور شدند که در ادامه به مواردی اشاره میکنیم.
بشارتهای رسول خدا به حضرت فاطمه درباره ظهور امام عصر
اولین مورد اینکه نقل است زمانی که پیامبر اسلام در بستر بیماری بودند، حضرت زهرا را غمگین یافتند، در این شرایط بشارت دادند به اینکه روزی حضرت حجت ظهور میکند، این مسئله سبب تسکین حضرت زهرا شد. علیبن هلال از پدرش نقل میکند؛ بر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله داخل شدم و آن حضرت در حالتى بود که طی آن رحلت فرمود، و فاطمه سلام الله علیها نزد سر مبارک وى بود و گریه میکرد، چنانچه صدای محزونش بلند شد، پیامبر سر مبارکش را بهطرف فاطمه کرد و فرمود که «اى حبیبه من فاطمه، چهچیز ترا میگریاند؟»، گفت «از فتنه بعد از تو میترسم». آن حضرت پس از بیان فضائلی از پنج تن آلعبا، فرمود «اى فاطمه، بهحق آنکه مرا به خلق فرستاد که از ایشان (فرزندان امام حسین) مهدى این امت است؛ هرگاه که دنیا دچار هرجومرج شود و فتنهها ببارد و راهها بریده شود و مردم اموال یکدیگر را غارت کنند و بزرگ بر کوچک رحم نکند و کوچک، بزرگ را تعظیم نکند، خداوند کسى را برانگیزد که قلعههاى ضلالت و دلهاى قفلزده را بگشاید و اساس دین را در آخرالزمان استوار کند، چنانکه من در آخرالزمان (دوره نبوت) پایدار کردم و زمین را پر از عدل کند چونان که از ظلم پر شده باشد...»، بر این اساس میبینیم در این شرایط بود که حضرت زهرا سلام الله علیها لبخند زدند و شاد شدند بهواسطه این موهبتی که خداوند عطا کرده است.
دومین مورد اینکه در کاملالزیارات روایتی دیگر به این صورت میخوانیم که امام صادق فرمود «رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود؛ «جبرئیل به من خبر داده که امّتم عنقریب حسین را مىکشند، پس فاطمه سلام الله علیها بهشدت گریست. رسول خدا صلى الله علیه و آله که حال ایشان را مشاهده کرد، به آن بانو خبر داد که یکى از فرزندان این مولود، مالک امور میشود و از قاتلین انتقام خواهد گرفت، پس از این خبر، فاطمه خشنود و نفس مبارکش آرام شد.»
بنابراین همان زمان هم که حضرت زهرا سلام الله علیها بهخاطر ماجرای امام حسین علیه السّلام به گریه افتاد، رسول خدا ایشان را با ظهور حضرت حجت آرام کرد.
حتی خود آن بانوی بزرگوار نیز بارها در خطبهها و سخنانشان به امام عصر عجّل اللّه تعالی فرجه اشاره کردند، محمودبن لبید میگوید؛پس از وفات رسول الله یک روز فاطمه زهرا را کنار قبر حمزه دیدم، یکی از سؤالاتی که پرسیدم این بود؛ "بانوی من، پس چرا امیرالمؤمنین سکوت کرد و برای گرفتن حق خویش قیام نکرد؟"، حضرت زهرا در پاسخ فرمود؛ «ای اباعمر، رسول خدا فرمود؛ مَثَلِ امام (مثل علی) همانند کعبه است که مردم بهسراغ آن میروند، نه آنکه کعبه بهسراغ مردم بیاید.»، سپس ادامه داد؛ «آگاه باش، به خدا سوگند، اگر حق را به اهلش واگذار و از عترت رسول خدا اطاعت میکردند، دو نفر هم با یکدیگر اختلاف نمیکردند، و امامت همان گونه که پیامبر خدا معرفی فرمود، از علی تا قائم ما، فرزند نهم حسین، از جانشینی به جانشینی دیگر به ارث میرسید.»
در پایان به دو نکته و تذکر ضروری متناسب با این ایام اشاره میکنم:
تمام اهلبیت، طهارت کامل دارند و قرآن هم میفرماید؛ «...إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَالْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیرا»، این آیه برای ما دو پیام دارد؛
اول اینکه، ای مردم، تا جایی که میتوانید پاک شوید، طهارتِ اهلبیت استثنایی است، اما شما تا جایی که میتوانید به این منابع نورانی نزدیک شوید، چقدر خوب است که در این ایام این عهد را ببندیم که گناه را کنار بگذاریم، تا کی انسان گناه و بعد توبه کند؟ عمر میگذرد و اجل هم خبر نمیکند، خداوند میفرماید؛ «أَلَمْیَأْنِ لِلَّذینَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَق»؛ آیا براى کسانى که ایمان آوردهاند، هنگام آن نرسیده است که دلهایشان بهیاد خدا و آن حقیقتى که نازل شده است نرم [و فروتن] شود؟ وقتی اهلبیت طاهرند، حداقل تا جایی که میتوانیم طاهر شویم.
دوم اینکه، کاملاً به در مکتب اهلبیت برویم، ایشان طاهرند و هیچ انحرافی در اندیشه آنها وجود ندارد. یکی از کارهایی که میکنیم، این باشد که هر روز احادیث آن بزرگواران را مطالعه کنیم، قرآن هم که عِدل اهلبیت است، مطالعه کنیم، اینها دو ثقل متصل به هم هستند که هرکدام به دیگری دعوت میکند؛ قرآن به عترت و عترت به قرآن. راه فهم قرآن هم در گروی معرفت به آن انوار مقدس و بهره از معرفت ایشان است.
نور حضرت زهرا(ع) عامل تطهیر روح است
وقتی این زمینهها در ما فراهم شود، میتوانیم ادعای زمینهسازی ظهور داشته باشیم، وقتی به طهارت و معرفت نرسیدیم، ظهور برپا نمیشود، وقتی این معرفت نباشد، چگونه میتوانیم به این درک برسیم که امام عصر توانایی برپایی ملک و حکومت حقه الهی در پهنه کل عالم را خواهد داشت، توانایی سرکوب کردن ظالمان و مفسدان را خواهد داشت؟ این طهارت نیز با بهره از نورانیت یا وجه زهراییات حضرت فاطمه سلام الله علیها تسهیل میشود، نور آن بانوی بزرگوار وجود انسان را تطهیر میکند و یکی از راههای آن، درک محضریت و حس حضور در محضر ایشان است.
نظر بدهید