به گزارش سارنا به نقل از تسنیم، قلب و روح انسان همچون جسم و بلکه بیشتر از آن، نیاز به تغذیه دارد؛ به ویژه در عصر حاضر و به واسطه گسترش تکنولوژی، اسباب غفلت از یاد خدا بیشتر از گذشته فراهم شده است. در چنین فضایی، یکی از مهمترین اسباب بیداری قلبها، گوش دادن یا خواندن نصایح و توجه داشتن به تذکر خوبان است. خداوند نیز در قرآن، تذکر را مایه منفعت مؤمنان معرفی کرده، میفرماید «وَ ذَکِّرْ فَإِنَّ الذِّکْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنین». با این منظر، خود متن قرآن شریف و در کنار آن، احادیث پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی برترین متن برای تذکر انسان مؤمن و بیداری قلبهای خفته است.
به عنوان نمونه کتاب پر بار نهجالبلاغه نوشته سید رضی که در بردارنده مجموعهای از خطبهها، نامهها و حکمتهای امیر مؤمنان است، جلوهای دیگر در بین سایر احادیث و مجموعههای حدیثی اهل بیت دارد. از مشهورترین بیانات آن حضرت که با کمی اختلاف متن در سایر منابع روایی آمده، حکمت 147 است که طی آن، امیر مؤمنان اندرزهایی را به کمیل ارائه میدهند.
نقل است کمیل بن زیاد نخعى میگوید شبی امیر مؤمنان دست مرا گرفت و از شهر بیرون برد. چون به صحرا رسیدم، آه بلندى کشید و فرمود: به راستى که این دلها به مانند ظرفهایند و بهترینشان جادارترین آنهاست. آنچه به تو میگویم حفظ کن: مردم سه دستهاند: عالم ربانی، آموزنده راه نجات و احمقان فرومایه که در پى هر بانگى میدوند و با هر بادى به سویى روند؛ (بادی به هر جهت). نه به نور دانش روشنى یافتند تا راه برند و نه به سوى دژى استوار شتافتند تا نجات یابند؛ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا احْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ لَکَ النَّاسُ ثَلَاثَةٌ عَالِمٌ رَبَّانِیٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِیلِ النَّجَاةِوَهَمَجٌ رَعَاع أَتْبَاعُ کُل نَاعِقٍ یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ فَیَهْتَدُوا وَ لَمْ یَلْجَئُوا إِلَى رُکْنٍ وَثِیقٍ فَیَنْجُوا.
طبق این حدیث، دسته اول انسانها که تعداد آنها در هر زمان اندک است، عالم ربانی هستند؛ یعنی عالمی که هم خود تحت ربوبیت خداوند تعلیم و تربیت شده و هم توان تربیت دارد؛ لذا دسته دوم، افرادی هستند که مورد تعلیم آن عالم ربانی قرار دارند تا به این وسیله بر مسیر نجات و رستگاری حرکت داده شوند. با این توضیح، دو نکته حائز اهمیت است:
اول اینکه بر اساس این فراز از حدیث، اگر توانایی دسته اول را در خود نمییابیم، حداقل جزو دسته دومی باشیم که به دنبال عالمان ربانی هستند و در این مسیر، کوتاهی ندارند. در چنین شرایطی انسانها اگر به مخاطره هم بیفتند، درصد نجاتشان از فتنهها و مصائب دنیا بالاتر از دیگران است.
دوم اینکه متولیان دینی و فرهنگی کشور باید جامعه را از وادی دنیازدگی و مظاهر دنیا بهسوی این مهم رهنمون کنند که راه نجات و رستگاری از گذرگاه دل دادن به عالمان ربانی عبور میکند؛ بر این اساس حتماً خداوند حجتهایی را در هر عصر قرار میدهد تا افراد با پیروی از منویات او مسیر نجات را بپیمایند.
اما اگر انسانها غیر از این طریق را طی کنند، به طور حتم جزو دسته سوم هستند که امیر مؤمنان از آنها با عنوان هَمَجٌ رَعاع یاد میکند. کلمه "هَمج" به معنای مگس ریز است که حضرت به جهت حقارت و بى ارزشى براى این دست افراد استعاره آورده است تا تنبهی برایشان باشد. آنان را به سادهلوح بودن و تازهکارى، معرفى کرده، زیرا این دو صفت ممکن است از نادانى سرچشمه گرفته باشد. یا "پیرو هر صدایى بودن"، به ملاحظه شباهت داشتن به گوسفندان در غفلت و نادانى است. همچنین با این توصیف که "آنان با هر بادى روانند" (یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ)، از ناتوانى ایشان در ثبات و پایبندى به یک مذهب و مرام کنایه آورده است. آنجا که فرمود آنان از پرتو علم روشنى نمىگیرند، یعنى ایشان در تاریکى جهل به سر مىبرند. از دیگر ویژگیهای آنان، عدم تمایل به پناه بردن به پایههای محکم ومعتمد (رکن وثیق) جهت نجاتشان است؛ در واقع آنجا که متعلمین به دنبال راه نجات به عالمان ربانی پناهنده میشوند، این عده با بیتفاوتی به زندگی دنیوی خود میپردازند بدون آنکه دغدغه رشد و تکامل برایشان مطرح باشد و یا به فکر قبر و قیامت خود باشند.
نهایت اینکه در اوج عالمان ربانی، اهل بیت عصمت و طهارت و در عصر ما امام زمان عجل الله تعالی فرجه است؛ هرچند در غیبتند، اما دلها را با نور خویش هدایت میکنند.
منابع:
(شرح ابنمیثم بحرانی (ترجمه محمدی مقدم) )
نظر بدهید