به گزارش سارنا به نقل از تسنیم، هنر متعالی همواره در طول تاریخ رسانهای برای انتقال مفاهیم و اندیشههای ناب معرفتی است و در میان تمام هنرها، شعر در جامعه ایرانی همواره بزرگترین رسالت را در این زمینه بر دوش داشته است. گواه آن هم میتواند ابیاتی باشد که واقعهای را در دل تاریخ زنده نگاه میدارند و با ترسیم حقیقت، جبهه حق و باطل را مشخص میکنند. شاعرانی که اینگونه شعر را باور کردهاند، همواره میکوشند از قریحه خود در حساسترین مواقع به بهترین نحو بهره ببرند و آثاری خلق کنند که بجا و تأثیرگذار باشد. نمونهای از این دست از شاعران در خیل کاروان شعر و ادب این سرزمین کم نبوده و نیستند؛ شاعرانی که صداقت و حقیقت را به ثمن بخس معاوضه نکردند.
در طول تاریخ شعر فارسی، کم نبودند شاعرانی که با این نگاه پا در میدان سخن نهادند. در این میان، بخش قابل توجهی از روشنگری بر عهده شاعران آیینی بوده که با الهام از مکتب حسینی، زبان را در خدمت گسترش معارف اهل بیت(ع) قرار دادند. مرحوم حبیبالله چایچیان متخلص به «حسان» از جمله این شاعران بود که نامش با قطعه «آمدم ای شاه پناهم بده» پیوند خورده است؛ قطعهای که سرنوشت شاعر و خوانندهاش را تغییر داد و برای همیشه در ذهن و زبان مردم، ماندگار کرد.
مرحوم حسان خود در گفتوگویی ماجرای سرودن این قطعه را اینطور تعریف کرده است: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم(ع) را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که اینگونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!»
او در ادامه به ارادت مادرش به حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) اشاره و اضافه کرد: به هر حال دکتر راهی شد و من خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ایشان گفت آرزوی من این است که یکبار دیگر حضرت رضا(ع) را زیارت کنم. این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند یواش یواش حرکت کند. با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمیدانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم یقیناً مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود، گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی زیارت است. گفت: «ما قدیمیها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمیچسبد.» گفتم: دل چسبیاش به این است که حضرت جواب بدهد. هرچه کردم، دیدم مادر قبول نمیکند.
خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همینطور به سمت ضریح حرکت میکردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجهام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود، دادم. دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید. وقتی شعر به «تخلص» رسید، دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمیتواست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را میبوسید و من هم ضریح را بوسیدم و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است:
آمدم ای شاه پناهم بده
خط امانی ز گناهم بده
ای حرمت ملجأ درماندگان
دور مران از در و راهم بده
ای گل بیخار گلستان عشق
قرب مکانی چو گیاهم بده
لایق وصل تو که من نیستم
اذن به یک لحظه نگاهم بده
ای که حریمت مَثل کهرباست
شوق و سبک خیزی کاهم بده
تا که ز عشق تو گدازم چو شمع
گرمی جانسوز به آهم بده ...
شعر مرحوم حسان، با صدای محمدعلی کریمخانی ماندگار شد. مرحوم کریمخانی که شب گذشته دار فانی را وداع گفت، این شعر را به پیشنهاد آریا عظیمینژاد اجرا کرد. به گفته او، چندین قطعه به صورت آزمایشی اجرا شد، اما در نهایت قطعه «آمدم ای شاه پناهم بده» مورد قبول واقع شد.
مرحوم کریمخانی که بیش از 30 سال مداح اهل بیت(ع) بود، در گفتوگویی درباره چگونگی ورودش به این عرصه گفت: 15 سالم بود، با هر مکافاتی که بود به مشهد رفتم. در آنجا یکی از مداحان مشهور مشغول خواندن بود و مردم نیز گوش میدادند. در همان حال و هوا، نجوایی با امام رضا(ع) کردم و گفتم که یا امام رضا(ع)! میشود من هم یک روز در ایوان شما مداحی کنم؟!
او درباره قطعه «آمدم ای شاه پناهم بده» و تأثیر معنوی که این اجرا بر زندگی او گذاشته است نیز توضیحاتی داد و افزود: قطعه امام رضا(ع) معروفترین کار من است. شاید 30-40 بار شعرهای دیگری را خواندم، اما در نهایت این شعر انتخاب شد. این قطعه زندگی من را دگرگون کرد. وقتی نگاه اهل بیت(ع) همراه کاری باشد، آن کار هیچگاه کهنه نمیشود.
مرحوم کریمخانی همچنین به اقبال مردم به این قطعه اشاره و اضافه کرد: کار من بعد از این اجرا، فقط اجرای قطعه امام رضا(ع) است. حتی عروسی هم میروم، مردم از من میخواهند که آن را اجرا کنم. میگویند ما اصلاً این مهمانی را برگزار کردیم که شما این سه خط را برای ما بخوانی.
به گفته مرحوم کریمخانی؛ ما همین شعر را در دستگاههای مختلف خواندیم و کار مناسبی از کار درنیامد. در دستگاه شور هم خواندم ولی باز هم نشد، تا اینکه در نهایت بهسراغ دشتی رفتیم. انتخاب دست خود امام رضا علیه السلام بود. این غلط است که من ادعا کنم که این کار را انجام دادهام. اگر خود امام رضا علیه السلام عنایتی نداشته باشند، من که سهل است، بزرگتر از من هم نخواهند توانست کاری انجام دهند و خدمتی به این آستان کنند. تعیین برنامه و تصمیمگیری باید با خود اهلبیت علیهم السلام باشد؛ چون قرار است برای خود ایشان کاری انجام بدهی، خودشان باید اجازه بدهند و فرصتی برای خدمت تو فراهم کنند.
رسول رهو، خواننده و مدرس، در گفتوگویی درباره ویژگیهای هنری قطعه «آمدم ای شاه پناهم بده» گفت: حس و حال عجیب شعر و آشنایی خواننده اثر با موسیقی دستگاهی، اصلیترین علت ماندگاری این کار درخشان است. هم شعر پیام خوبی دارد، هم خواننده دارای صدایی است که این صدا هم حس و حال عجیبی دارد و هم اینکه از جمله صداهای مرغوب و کمنظیر است. از سوی دیگر، قرار گرفتن آگاهی از موسیقی در کنار دیگر موارد، اثری درخشان خلق میکند که روح و جان مخاطب را تسخیر میکند.
نظر بدهید