به گزارش سارنا به نقل از مهر، متن زیر جلسه سی و پنجم از سلسله مباحث مهدویت است که توسط حجت الاسلام سیدمحمدباقر علوی تهرانی ایراد شده است.
برای این که ما به ضرورت پژوهش پیرامون امام زمان علیهالسلام برسیم در سه جلسه تفضیلاً بیان کردیم:
۱ـ دین برای ما امری است لازم این را ثابت کردیم؛ ۲ـ به ما دستور دادند دینتان را حفظ بکنید؛ ۳ـ دلیل آن را هم این قرار دادند که دینداری در عصر غیبت کبری امری است بسیار سخت
ما بدو عامل سخت بودن دینداری اشاره کردیم:
۱ـ شرایط طوری قرار میگیرد که آدم ناخودآگاه بیدین میشود و این ناخودآگاه بیدین شدن هم در سنوات نیست به یک صبح تا شب است به یک شب تا صبح است بر اساس روایتی که خواندیم.
۲ـ اساساً یک عدهای هستند مترصد این معنا هستند که دین را از مردم بگیرند یعنی مردم را بیدین بکنند.
ـ گروه اول که خیلی راحت بیدین میشوند کسانی هستند که دینشان مستند نیست ارثی است، شرایط و دوره امروزی ما تدیّن ارثی را اقتضا نمیکند بلکه تدین باید درسی باشد.
۲ـ گروه دوم کسانی هستند که اساساً در شئون زندگی انسانی خودشان دین محور زندگی نیست.
یعنی چه دین محور زندگیشان نیست؟ یعنی این که پای دین میایستند مادامی که منافع دینایشان را تأمین بکند. مادامی که با منافع دینویشان تعارض نداشته باشد؛ ۱ـ اگر تامین نکرد؛ ۲ـ اگر تعارض داشت، اینها کافر نمیشوند بلکه دین را تحریف میکنند، به نحوی که بتوانند دیناشون را تأمین بکند مثال بارزش اینست که به ابن سعد گفتند تو میخواهی حسین بن علی علیهالسلام را بکشی؟ خوب حسین بن علی علیهالسلام پسر فاطمه الزهرا و پسر امیرالمومنین سلامالله علیهم اجمعین است نوه پیغمبر صلّیالله علیه و آله است، کشتن او که عاقبت بخیری ندارد. گفت ما حسین علیهالسلام را میکشیم حکومت ری را میگیریم بعد آنجا آنقدر انفاق میکنیم و .... اینها توجیه است.
حالا این دینی که ما راجع بهش صحبت میکنم اجزایش چیست؟ چکار بکنیم متدین هستیم؟ ارکان تشکیل دهند دین چیست؟
ببینید دین من درآوردی نیست، خود ساخته نیست، خدا ساخته است.
بنابر این هر عملی که من فکر میکنم به حسب ظاهر هم زیبا باشد آن رفتار رفتار دینی نیست.
ـ قال رسول الله صلّیالله علیه و آله: لا یُقبَل قَولٌ اِلاّ بِعمَلَ هیچ گفتهای پذیرفته نمیشود مگر منجر به عمل بشود. وَ لا یُقبَل قَولاً وَ عَملاً اِلّا بِنّیهَ هیچ قول و عملی پذیرفته نمیشود مگر در سایه یک نیت درست، وَلا یَقبَلُ قَولاً وَ عَملاً وَ نیَتُه اِلّاِ باصِابَهِ السُّنَه. هیچ گفتار و عمل و نیتی پذیرفته نمیشود مگر منبعث از یک روش صحیح وحیانی باشد. نه این که خودم تشخیص داده باشم.
من اگر میخواهم انفاق بکنم باید منبعث از دین مقبول باشد، اگر میخواهم نماز بخوانم باید منبعث از دین مقبول باشد آن دین مقبول کدام است؟ حضرت ارکان را بیان فرمودند: ۱ـ شهادتُ اَن لا اِلَه اِلّا الله وَحدَهُ لا شَریکَ لَه اول در حوزه اعتقاد است توحید؛ ۲ـ و ان محمد عبده و رسوله شهادت به رسالت و بندگی رسول گرامی صلّیالله علیه و آله بنده بودن رسول گرامی اینست که من ملک نیستم پادشاه نیستم این بحث مهمی است؛ ۳ ـ وَ تَقّرِبِما جآءَ مِن عِندِالله آنچه رسول خدا صلّیالله علیه و آله آورده است از ناحیه خداست الفاظش مال کیست؟
۴ـ وَالوِلاَیُه لَنا اَهلَ البیَت سر پرستی ما را بپذیرد؛ ۵ـ وَ البَرائَه مِن عَدُّوِنا و زاویه داشتن با دشمنان ما ، برائت داشتن از دشمنان. ۶ـ وَ التَّسلیُم لِاَمِرنا و ششمین چیزی که دین دارد تسلیم بودن در امر ماست. تسلیم لِاَمِرنا تا کجا؟ تا کجا باید با ما باشید؟ داوود رقّی آمده خدمت امام صادق علیهالسلام حضرت میگوید داوود تا کجا بامائی؟ میگوید یبن رسول الله (ص) آن اناری که در دست شماست اگر نصف کنی بگوئی نصفش حلال و نصفش حرامه نمیگویم چرا؟ میگویم صادق فرموده نصفش حلال، نصفش حرام. این خیلی کار سختی است. تسلیم بودن است و به این سادگیها انفاق نمیافتد.
۷ـ هفتیمن رکن از ارکان دین ورع است. ورع خودش بحث دارد. از ما تدّین را شکل ورع میخواهند. ورع یعنی جوری رفتار کردن با احتیاط در واقع محتاطانه زندگی کردن که هرگز به صفحه گناه نکشد نه این که با گناه مواجه نشویم جوری زندگی کند که با آن صفحه گناه مواجه نشویم؛ ۸ ـ هشتیمن میشود تواضع ؛ ۹ـ نهمین آن به فرمایش امام باقر علیهالسلام میشود و اِنِتظارُ قائِمِنا بنابر این یکی از ارکان دین انتظار قائم علیهسلام است.
بنابر این میخواستم اثبات بکنم که پژوهش در مهدویت ضرورت دارد چون یکی از ارکان دین ما هست.
اما ما دیندار هستیم؟
حقیقت مطلب اینست که ما از توحید چه میدانیم؟ ما ۲۲ مرتبه توحید داریم، در مقابل ۲۲ مرتبه توحید ۲۲ مرتبه شرک وجود دارد، این را اطلاع داریم که ببینیم اصلاً موحّد هستیم یا نه؟ فرض کنید ما آن ۲۲ مرتبه را داریم هر چیزی یک علامتی دارد. من میگویم موّحدم علامت تو چیست؟ چرا فکر میکنی موّحدی؟ اشهد ان لا اِله اِلّا الله الهاً واحداً، اَحداً فرداً این توحید است؟ بنابر این توحید یک علامت دارد.
ـ امام صادق علیهالسلام میفرمایند: من قال لااِله اِلّا الله مُخلصاً دَخَل الجّنه کسی که لا اِله اِلّا لله را مخلصاً بگوید بهشت میرود وَ قال ما اِخلاصَها مراد از اخلاص چیست؟ اَن تَحجَزَهُ عَن مَحارِم اِلله هر گاه مواجه با گناه شدی گناه را ترک کنی، (این که باعث بشود تو طرف گناه نروی. بنابر این برادر و خواهر عزیز که قائل به لا اِله اِلّا الله هستی میخواهی ببینی چقدر موحّدی ببین چقدر از گناه دوری، هر چقدر در زندگیات گناه نقش دارد، به همان میزان از توحید دوری، هر چیزی علامتش را بخواهیم بگیریم کار سخت میشود.)
و کار سخت است. کسانی که مترصد این معنا هستند دینداری را کار آسانی جلوه بدهند این کار، کار کار تبشیریهاست (مسحیت تبشیری) ما حق نداریم مردم را مأیوس از دین بکنیم، مأیوس نمیکنیم ولی این حق هم نداریم مردم را مغرور به تدین ظاهری خودشان بکنیم.
اگر من بخواهم ببینم در مسیر رسول خدا صلّیالله علیه و آله هستم باید ببینیم علامتی را که او ترسیم کرده دارم یا ندارم؟ مواجهه من با قرآن قرائت قرآن است؟ استخاره قرآن است؟ حفظ قرآن است؟ تبرک قرآن است؟ یا عمل به قرآن است؟ ما حاملان قرآن نیستیم، زندگی ما قرآنی نیست.
نظر بدهید