به گزارش سارنا به نقل از فارس، پنجمین نشست هماندیشی علم دینی با موضوع «روششناسی علم دینی و دلالتهای آن در علوم انسانی» با حضور حجتالاسلام حمید پارسانیا عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی برگزار شد.
بخش قابل توجهی از فقه، علم اجتماعی است
حجتالاسلام پارسانیا با اشاره به ویژگی تجویزی فقه که مطابق با طبقهبندی متفکران مسلمان از جمله فارابی در ذیل علم مدنی قرار میگیرد، ابراز داشت: بخش قابل توجهی از فقه، علم اجتماعی است و در تاریخ تحولات جهان اسلام و خصوصاً در ایران، همواره به عنوان یک بخش فعال از علم اجتماعی ایفای نقش کرده است و فیالمثل زمانی که در قدیم گفته میشد به علما باید رجوع کنیم و باید و نباید امورمان را از آنها بپرسیم، منظور فقها بودهاند.
وی افزود: دانش فقه در قرن بیستم در ایران آن قدر در عرصه اجتماع فعال است که به گونهای بینظیر در جهان اسلام عمل کرده است و در کمتر از یک سده دو انقلاب، یعنی انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی را رقم زده است. این در حالی است که معمولاً فاصله بین دو انقلاب زمانی بیش از یک سده را میطلبد.
این استاد حوزه با تأکید بر اینکه در جهان اسلام، فقه دانش تجویزی و کلام، دانش ترویج فقه و عقاید در جامعه و فرهنگ است، اظهار داشت: به همین خاطر کلام تابع فرهنگ و جامعهای است که در آن به ترویج عقاید و مبانی فقه میپردازد و متناسب با زمانها و مکانهای مختلف شیوههای کلامی متفاوتی شکل میگیرد.
وی ادامه داد: ویژگی تجویزی علوم اجتماعی مدرن نیز مخصوصاً زمانی که از رویکردهای پوزیتیویستی فاصله میگیرد، کاملاً آشکار میشود. با این حال مبنای تجویزی بودن این علوم و فقه کاملاً متفاوت است. علوم اجتماعی تجویزی مدرن محصول اراده خودبنیاد انسانی بوده و برساخته است و اصولاً ذاتی برای معنا قائل نیستند.
فقیه با عقل و نقل حکم خداوند را مییابد
حجتالاسلام پارسانیا بیان داشت: در حالی که فقه حاکی از ذات و معنای ذاتی است و محصول اراده تشریعی خداوند است. فقیه با عقل و نقل حکم خداوند را مییابد. دانش فقه از یک سو آن قدر در جهان اسلام و ایران حضور قدرتمندی دارد که در مواقعی میتواند بنیاد دانشگاه مدرن را زیر سؤال ببرد.
وی گفت: اما در مقابل رویکرد تجویزی علوم اجتماعی مدرن نیز این ظرفیت را داشته که مخصوصاً به واسطه اتصال و روابط با قدرت سیاسی، فقه را ابژه علم خود قرار میدهد و گاهی رسمیت آن را منوط به امضاء خود میکند.
عضور شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه بحث «فقه نظام» که در این روزها در میان علمای حوزوی مورد چالش قرار گرفته است، ابراز داشت: فقه موجود در بخشهایی موضوع حکمش فرد و رفتار او است که البته در این حالت هم احکام اسلام تبعات اجتماعی دارد و مثلاً «نماز» معنابخش به تمام عرصه زندگی معرفی شده است.
وی افزود: با این حال بخش قابل توجهی از فقه درباره امور و وظایف اجتماعی است که اگر چه در موارد زیادی تکلیف اجتماع را ناظر به کنشگران بیان کرده، لکن اسلام در ذیل همین احکام، نظامات خود را تبیین میکند، مانند نظام خمس، بحث وقف، بحث امام و بحث انفال و نظایر آنها. البته کسی که این تفکیک را مورد توجه قرار داد، شهید صدر بود. آن هم در بحث نظامات اقتصای برای مقابله با نظام اقتصادی مارکسیستی. اینها در واقع فقه حکومت است.
فقها در تدوین قانون اساسی در خیلی موارد بر اساس فقه حکومتی عمل کردند
استاد دانشگاه با اشاره به اینکه فقه حکومتی است که متفاوت از فقه حکومت است، بیان داشت: این فقه و پرسش از آن با قرار گرفتن فقها در جایگاه حکومت و اداره جامعه مطرح شد، این فقه اگر چه در عناوین درسی وارد نشده است ولی حضور دارد و مثلاً در تدوین قانون اساسی، فقها خیلی از موارد را بر اساس فقه حکومتی بیان کردهاند و باید این قبیل فعالیتهای فقهای ما که در صد سال اخیر رخ داده است تحلیل شود و بعداً مورد تدریس قرار گیرد.
وی ادامه داد: فقه نظامات و فقه فردی ما شامل احکام اولیه و ثانویه است؛ احکام کلی است. اما حالا خود اینکه حاکم چه کسی باشد این جزء احکام کلی است. اما حکمی را که حاکم میدهد این فقه حکومت نیست، فقه حکومتی است.
حجتالاسلام پارسانیا تصریح کرد: حتماً قدر متیقنش این است که حاکم باید فقه نظامات را بداند، اما حکمی که میدهد دقیقاً خروجی فقه نظامات نیست. از یک طرف احکام فقه، از یک سو اداره نظام و تزاحمهای بین اینها و پیشگیری برخی موارد در میان است.
همه این انواع فقه، علم اجتماعی جهان اسلام و بیانگر تطورات آن هست
وی افزود: میدانیم که ممکن است خیلی از این مواردی که در نظام بانکی وجود دارد شرعی نباشد، اما اینکه چگونه تغییرش دهیم که نظام اقتصادی فرو نپاشد، مسأله خیلی مهمی است. اینجا است که احکام حکومتی نقش ایفا میکند و باید وضعیت موجود را بشناسد؛ وضعیت مطلوبی را که فقه حکومت بیان میکند بداند و مسیر عبور را تعیین کرده و اینجا حکم بدهد.
این استاد حوزه علمیه اظهار داشت: همه این انواع فقه، علم اجتماعی جهان اسلام و بیانگر تطورات آن هستند. به لحاظ تاریخی نیز طبقهبندی فارابی در صدرا نه تنها دگرگون نشد، بلکه تحکیم شد.
نظر بدهید