سلسله مباحث مهدویت (12)

مراحل قیام امام زمان (عج)


در روایات و اخبار زیادی از اهل بیت(ع) درباره مراحل ظهور و قیام امام زمان(عج) سخن به میان آمده است و بسیاری از این روایات، معتبر و قابل استناد می باشند. بدون شک این اخبار حاوی همه جزئیات قیام و تصمیمات امام عصر(عج) در زمان ظهور نیست و منطقی هم نیست که همه موارد در روایان گفته شده باشد، بلکه تنها یک نمای کلی از حرکت انقلابی امام زمان(عج) است.

8/7/2023 2:48:12 PM
کد خبر: 100

گروه تحلیلی-مذهبی سارنا:

 

مقدمه

 در روایات و اخبار زیادی از اهل بیت(ع) درباره مراحل ظهور و قیام امام زمان(عج) سخن به میان آمده است و بسیاری از این روایات، معتبر و قابل استناد می باشند.

بدون شک این اخبار حاوی همه جزئیات قیام و تصمیمات امام عصر(عج) در زمان ظهور نیست و منطقی هم نیست که همه موارد در روایان گفته شده باشد، بلکه تنها یک نمای کلی از حرکت انقلابی امام زمان(عج) است. حالا اینکه چه مزیتی در گفتن برخی جرئیات این حرکت عظیم وجود دارد و چرا اهل بیت(ع) برخی جزئیات قیام امام مهدی(عج) را بیان کرده اند و چرا فقط به کلیات ظهور اکتفا نکرده اند به چند علت می توان اشاره کرد. دلیل اول امید آفرینی در دل شیعیان و مستضعفان عالم در دوران سخت و طاقت فرسای آخرالزمان است. دومین علت هشدار برای آمادگی شیعیان در جهت همراهی امام زمان(عج)  در بزرگترین اتفاق عالم در طول تاریخ یعنی انقلاب مهدی(عج) می باشد. همچنین سومین علت نیز برای ایجاد رعب و وحشت در دل دشمنان می باشد و اطمینان دادن به آنها که اگر هر حیله و نیرنگ و نقشه ای داشته باشند عاقبت کار آنان بدون شک نابودی و شکست خواهد بود و گریزی برای جبهه باطل از شکست نیست.

در این نوشتار سعی شده است به طور اجمالی مراحل قیام و انقلاب امام زمان(عج) از لحظه ظهور تا پیروزی کامل بر روی کره زمین بیان شود. برای مطالعه دقیق تر توصیه می شود به منابع مرجع در حوزه مهدویت رجوع شود.

یک نکته مهم در بحث پیش رو اینست که قرار نیست در این بخش تمام تحرکات و تصمیمات امام(عج) و یارانش را بیان کنیم و حتی اصراری هم بر وقوع همه این اتفاقات نداریم زیرا حتماً اخبار و روایات رسیده درباره مراحل ظهور تنها گوشه کوچکی از اتفاقات مهم دنیا بعد از ظهور است و ما از بسیاری اتفاقات پیش رو بی خبریم که فقط باید آن دوران را درک کنیم تا آگاه شویم. حتی در مورد همین اخبار رسیده هم احتمال بداء وجود دارد.

هدف از این مطالب فقط بیان یک سری کلیات از مراحل ظهور امام زمان(عج) برای علاقه مندان به موضوع مهم و حیاتی مهدویت است.

باز هم تأکید می شود که همه مطالب اعم از مراحل، روزها و وقایع مطرح شده در این نوشتار برگرفته از اخبار و روایات از منابع مرجع و معتبر است و هیچ اصراری از سوی نویسنده بر وقوع حتمی آنها وجود ندارد.

 

شروع ظهور و قیام مخفی امام زمان(عج)

طبق اخبار و روایات رسیده، ظهور حضرت ولی عصر(عج) به یک باره و در یک ساعت مشخص نیست و این امر طی چند ماه به صورت تدریجی و ابتدا به شکل مخفیانه و بعد از چند ماه به صورت علنی اتفاق می افتد.

در بخش های گذشته در مورد علائم حتمی و غیر حتمی ظهور به تفصیل بحث شد و در آنجا بیان شد که خروج سفیانی و صیحه آسمانی دو نشانه از پنج نشانه حتمی ظهور هستند. گویا از وقوع این دو نشانه تا ظهور علنی امام زمان(عج) شش ماه فاصله وجود دارد.

خروج سفیانی در ماه رجب و صیحه آسمانی احتمالاً در شب بیست و سوم ماه رمضان همان سال اتفاق می افتد. از این زمان تا ظهور علنی امام زمان(عج) حدود شش ماه فاصله است که در این فاصله امام زمان(عج) به صورت مخفی شروع به یک سری فعالیت ها می کند. در این دوران امام(عج) با برخی یاران خاص و حتی برخی شخصیت های مهم به صورت مخفیانه دیدار می کند.

بعد از شنیده شدن صیحه آسمانی توسط همه مردم دنیا، حرف و سخن از امام زمان(عج) در تمام دنیا زیاد می شود و مردم با توجه به شرایط سختی که در آن روزگار غیبت دچار شده اند ناگهان به شکل جدی متوجه امام زمان شیعیان می گردند. تحرکات مخفیانه امام(عج) و یارانش فضا و جو دنیا را به سمت توجه ویژه مردم به امام زمان(عج) یا همان منجی آخرالزمان سوق می دهد. دیگر در همه جا سخن از امام دوازدهم شیعیان خواهد بود که البته این موضوع باعث ایجاد حساسیت بسیار زیاد در بین دشمنان امام زمان(عج) از دولت های عربی منطقه گرفته تا سفیانی و دولت یهود و دولت های غربی خواهد شد و یک همکاری شدید برای پیدا کردن مهدی(عج) و کشتن او بین آنها شکل می گیرد.

در یک روایتی که بخشی از نامه امام زمان(عج) به علی بن محمد سمری است آمده است: «در آینده از پیروان من کسانی ادعای مشاهده مرا می کنند. آگاه باشید که هر کس پیش از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعای دیدن مرا بکند، افترا بسته و دروغگوست- بحار 51/361 .

دو نکته از این روایت استخراج می شود:

یکی اینکه این روایت خود بر ظهور مخفی امام زمان(عج) بعد از خروج سفیانی و صیحه آسمانی تأکید می کند. زیرا اگر ظهور ایشان بعد از این دو واقعه علنی باشد دیگر ادعای دیدن حضرت معنی پیدا نمی کند و اصلاً در این روایت صحبتی از ظهور نشده است بلکه تنها به امکان دیدار با امام(عج) پس از این دو نشانه اشاره شده است. پس دیدار با حضرت به صورت مخفیانه بعد از خروج سفیانی و صیحه آسمانی و قبل از ظهور علنی امکان پذیر است، چیزی که قبل از این دو نشانه امکان پذیر نبود.

نکته دوم اینکه این دیدار با تشرفاتی که برخی علما و بزرگان و حتی برخی شیعیان خالص در طول دوران غیبت کبری داشته اند فرق دارد و این روایت نفی کننده تشرفات در غیبت کبری نیست بلکه منظور از این نوع دیدار، ادعای نمایندگی امام زمان(عج) را داشتن و دیدار با حضرت در جهت شروع ظهور و قیام امام زمان(عج) است.

پس از این روایت می توان نتیجه گرفت که دوران کوتاه خروج سفیانی و صیحه آسمانی تا ظهور علنی امام زمان(عج) دورانی شبیه غیبت صغری است که دیدار با امام زمان(عج) به صورت مخفیانه ممکن است و امام(عج) در این دوران در مدینه حضور دارد و زندگی و تحرکات ایشان به صورت مخفیانه خواهد بود. اما نه مخفی به شکل دوران غیبت کبری بلکه امکان دیدار امام(عج) در مدینه و در زمان ظهور مخفی ایشان برای یاران خاص و حتی برخی شخصیت های مهم دنیا امکان پذیر خواهد بود.

این دوره کوتاه تقریباً شش ماهه یعنی تا محرم، دورانی است که بر اثر اقدامات مخفی امام زمان(عج) و یارانش، دنیا برای انقلاب اصلی امام(عج) آماده تر می شود. در این ایام آخرین فرمانروای حجاز کشته شده و عربستان دچار هرج و مرج می گردد که خود این موضوع یکی از عوامل آماده شدن منطقه برای ظهور علنی است. البته اقدامات مثبت محور مقاومت به رهبری ایران و همراهی یمن در مبارزه با محور «عبری-عربی-غربی»، موجی در بین مردم دنیا ایجاد می کند که نیاز عجیبی به رهبری یک منجی کامل را احساس می کنند.

در این دوران، سفیانی با توطئه و فشار یهود و غرب به سمت حجاز و مدینه حرکت می کند. زیرا اخبار حضور امام(عج) و فعالیت های مخفی ایشان و یارانش توسط سرویس های اطلاعاتی «عبری-عربی-غربی» به حاکمانشان مخابره شده و از آنجا که حکومت عربستان بسیار ضعیف و ناتوان است و توانایی دستیابی به امام(عج) را ندارد، سفیانی توسط صهیونیسم و امپریالیسم جهانی مأموریت می یابد که لشکری را به سمت مدینه بفرستد تا امام زمان(عج) را بکشند و یا دستگیر کنند. در این زمان تمام دشمنان برای دستیابی به امام زمان(عج) با هم بسیج می شوند و حضرت وقتی خطر را بسیار نزدیک می بیند برای در امان ماندن از توطئه دشمنان به سمت مکه حرکت می کند.

امام(عج) در مکه به اقدامات مخفیانه خود جهت آماده شدن برای قیام علنی ادامه می دهد اما این بار کمی علنی تر از زمانی که در مدینه بود. همان طور که در بخش های قبل گفته شد بخشی از یاران امام(عج) همراه ایشان وارد مکه می شوند و بقیه هم به طرقی دیگر که قبلاً بیان شد به امام(عج) می پیوندند تا جمع 313 یار اصلی حضرت تکمیل شود.

یکی از اقدامات مهم امام زمان(عج) در مکه، فرستادن جوانی از یارانش برای ابلاغ پیام و بیانیه امام(عج) در مکه است. این اتفاق حدود پانزده شب قبل از ظهور علنی اتفاق می افتد. امام(عج) با این اقدام تصمیم به اتمام حجت با مردم و حاکمان عربستان را دارد. اما این جوان به مجرد خواندن پیام امام(عج) در داخل مسجد الحرام به طرز وحشیانه ای توسط عمال دشمن کشته می شود. این قتل همان قتل نفس زکیه است که از پنج نشانه اصلی ظهور خواهد بود.

بعد از این واقعه حجت بر امام زمان(عج) تمام می شود و مسلمانان به خوی وحشی و درنده حکام حجاز بیشتر پی می برند و شرایط در مکه برای حکام حجاز بحرانی تر و متزلزل تر از قبل می شود.

ظهور علنی امام زمان(عج)

پس از شهادت نفس زکیه توسط عمال حکومت حجاز، 313 یار مخصوص حضرت هر کدام به شکلی به سوی امام زمان(عج) می آیند و در مکانی گرد او جمع می شوند. برخی که همراه خود حضرت هستند، برخی به اذن خدا شب در منزل خود هستند و صبح در محضر حضرت ولی عصر(عج) خواهند بود و بعضی هم با طی الارض خدمت امام زمان(عج) می رسند.

به هر حال پس از جمع شدن 313 یار مخصوص امام(عج) در مکانی معلوم، حضرت برای آنها سخن می گوید و سپس اعلام قیام علنی می کند. در همان شب یعنی شامگاه نهم محرم، امام(عج) به همراه یارانش وارد مسجد الحرام می شود و در کنار جانه خدا برای مردم سخنرانی می کند و به طور رسمی قیام علنی امام زمان(عج) شروع می شود. در همان شب امام(عج) و یارانش بر مکه مسلط می شوند.

در توضیح اینکه چطور به این سرعت امام زمان(عج) بر مکه مسلط می شود باید به نقش نیروهای ایرانی و یمنی و حتی شیعیان حجازی که در مکه حضور دارند و شاید در حکومت حجاز هم نفوذ کرده باشند اشاره کرد. همچنین بعد از شهادت نفس زکیه، مردم از این عمل جنایتکارانه حکام عربستان به خشم آمده اند و اوضاع دیگر تحت کنترل حکومت نیست. البته از نقش پر رنگ رهبری الهی خود حضرت ولی عصر(عج) و مدیریت 313 کارگزار مخصوص حضرت که هر کدام ویژگی های منحصر به فردی دارند هم در فتح سریع مکه نباید غافل شد.

در روز بعد یعنی روز عاشورا، امام(عج) پیام خود را به جهانیان ابلاغ می کند و به صورت عمومی و بین المللی اعلام قیام می کند.

حضرت مدتی در مکه می ماند تا اینکه لشکر سفیانی که برای دستیابی به امام زمان(عج) در راه مکه است، در بیابان به اذن خداوند در زمین فرو می رود. این حادثه که به آن خسف بیدا می گویند یکی دیگر از پنج نشانه حتمی ظهور است. بعد از نابودی بخش زیادی از لشکر سفیانی، دشمنان در شوک بزرگی فرو می روند و با توجه به اینکه خطر بزرگی به نام سفیانی تا حد زیادی برای امام(عج) رفع شده است حضرت پس از گماردن یک حاکم در مکه، به سمت مدینه حرکت می کند.

برخلاف فتح مکه که بدون جنگ و خونریری رخ داد اما در مدینه بین لشکر امام(عج) و مأمورین حکومت حجاز جنگی رخ می دهد که البته امام زمان(عج) پیروز این جنگ خواهد بود و به همین ترتیب کل منطقه حجاز به دست امام زمان(عج) فتح می شود.

پس از فتح کامل حجاز، دشمن احساس خطر بسیاری می کند و به حالت آماده باش کامل درمی آید. سفیانی هم که امید یهود و غرب و حکومت های منطقه بود با نابودی بخش زیادی از لشکرش در حادثه فرو رفتن در زمین، به سمت شام و قدس عقب نشینی می کند.

شتافتن لشکر سید خراسانی و لشکر یمانی برای یاری امام زمان(عج)

بعد از فتح حجاز، قیام وارد مرحله جدی و اصلی می شود. زیرا دشمنان مطمئن می شوند که این همان اتفاقی است که منتظرش بودند و آن ظهور امام دوازدهم شیعیان است. لذا آماده اقدام همه جانبه برعلیه امام(عج) می شوند زیرا دیگر موضوع بر سر حفظ بقایشان است. در این میان لشکر سید خراسانی یعنی ایرانیان از یک سو و لشکر یمانی از سویی دیگر به یاری امام زمان(عج) می شتابند.

نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که سفیانی در مقطعی به ایران حمله می کند و سپاه سید خراسانی به فرماندهی شعیب بن صالح اولین شکست سخت را به سفیانی وارد می کند و او را تا اعماق خاک عراق به عقب می راند. لشکر یمانی هم به داخل عراق می آید و در کنار سپاه سید خراسانی با سفیانی درگیر می شود. اما اینکه این اتفاق قبل از قیام علنی امام زمان(عج) رخ می دهد یا بعد از آن اطلاعی در دست نیست. اما با توجه به اینکه رهبری محور مقاوت با ایران است طبیعی است که با حمله ماجراجویانه سفیانی به منطقه، ایران هم واکنش سختی از خود نشان دهد و این موضوع مسبوق به سابقه هم هست. حتی ممکن است اقدامات ایران در مقابله با سفیانی، در دوران شش ماهه ظهور مخفی امام(عج) و با دستور خود حضرت انجام گیرد.

به هر حال امام(عج) بعد از فتح حجاز همراه یارانش به سمت ایران حرکت می کند و در جنوب ایران سید خراسانی به عنوان رهبر حکومت ایرانیان با حضرت ولی عصر(عج) بیعت می کند. ظاهراً یمانی هم در همین منطقه با امام(عج) بیعت می کند.

ایرانیان در آن دوران دارای حکومتی قدرتمند از لحاظ نظامی هستند که در واقع همان حکومت مشرقی زمینه ساز ظهور است که در روایات آمده و ما قبلاً درباره اش مطالبی را بیان کردیم. این نکته را هم باید اشاره کرد که سفیانی با توجه به شکستی که چندی قبل از سپاه سید خراسانی خورده است و همچنین با توجه به نابودی بخشی از لشکرش در بیابان های حجاز، تضعیف شده و در لاک دفاعی فرو رفته است. اما باز هم مهمترین گزینه محور «عبری-عربی-غربی» برای مبارزه با امام زمان(عج در منطقه است.

البته ایرانی ها و یمنی ها از ابتدا جزء یاران امام زمان(عج) و زمینه سازان ظهور حضرت بوده اند ولی در اینجا به طور رسمی اختیار حکومت خود را به امام زمان(عج) واگذار می کنند. امام(عج) شعیب بن صالح فرمانده نظامی سید خراسانی را به عنوان فرمانده نظامی خود منصوب می کند و بدین ترتیب لشکر قدرتمند امام زمان(عج) به سمت عراق حرکت می کند و در عراق جنگی با لشکر سفیانی رخ می دهد و پس از شکست سفیانی و به عقب راندن او، عراق هم بدست امام زمان(عج) فتح می شود.

از چگونگی فتح کشور های عربی حاشیه خلیج فارس اخباری در دست نیست اما بدون شک پس از فروپاشی حکومت عربستان و تسلط امام(عج) بر کل حجاز و عراق، مقاومتی از خود نشان نخواهند داد. البته  نقش نیروی دریایی قدرتمند ایرانیان هم که حالا دیگر به عنوان نیروی دریایی امام زمان(عج) هستند در تسلیم شدن کشورهای حوزه خلیج فارس بسیار مهم است.

امام زمان(عج) در عراق، شهر کوفه را به عنوان مرکز حکومت و مسجد سهله را به عنوان منزل خود انتخاب می کند و مدتی به سر و سامان دادن اوضاع به هم ریخته عراق می پردازد.

حرکت به سمت شام و قدس

پس از درنگ کوتاه امام(عج) در عراق و رسیدگی به برخی امور، روند پیشروی های سپاه امام زمان(عج) دوباره شروع می شود و حضرت با سپاهی عظیم به فرماندهی  شعیب بن صالح، همان فرمانده ایرانی که حالا دیگر فرمانده سپاه امام زمان(عج) است، به سمت شام حرکت می کند.

یهود و غرب که از پیشروی های امام(عج) دچار ترس شده اند شروع به تقویت سفیانی می کنند. در واقع یهود و غرب که به دلایل مختلفی از رویارویی مستقیم با امام(عج) واهمه دارند سعی می کنند با حمایت و پشتیبانی از سفیانی، وی را برای مقابله با سپاه امام زمان(عج) آماده و تقویت کنند.

از دلایل ترس یهود و غرب برای مواجهه مستقیم با سپاه امام (عج) می توان به دو مورد اشاره کرد:

اول رعب و وحشت دشمن از سپاه عظیم امام(عج) است که حالا با پیوستن ایرانی ها و یمنی ها و عراقی ها و حجازی ها و تقریبا اکثر مردم خاورمیانه، جمعیتی میلیونی پیدا کرده است. با توجه به اینکه دشمن قبلاً هم در مصاف با نیروهای محور مقاومت شیعه شکست های فراوان خورده بود و با توجه به ادوات نظامی و پیشرفته جدیدی که در اختیار سپاه امام زمان(عج) قرار گرفته و با توجه به روحیه بسیار بالای سربازان امام(عج)، دشمن ترس بسیاری از مواجهه مستقیم با سپاه امام(عج) را دارد.

دومین دلیل، به وئقوع پیوستن برخی معجزات از سوی امام (عج) در مقطع زمانی است. رجعت اصحاب کهف و همچنین رونمایی حضرت از نسخه های حقیقی تورات و انجیل بخشی از این معجزات در این ایام است. دشمن از این ترس دارد که با مواجهه مستقیم با سپاه امام(عج) این معجزات بیشتر به گوش مردم دنیا برسد و مردم گرایش بیشتری به امام زمان(عج) پیدا کنند.

به هر حال امام(عج) با سپاهیانش به نزدیکی دمشق می رسد و در آنجا مدتی اردو می زند. علت این درنگ این است که امام(عج) می خواهد حجت را بر سفیانی تمام کند.

حضرت خواستار ملاقات با سفیانی می شود. این ملاقات اتفاق می افتد و سفیانی پس از صحبت با امام(عج) از اقدامات خود پشیمان و با امام(عج) پیمان می بندد که اقدامات خود را متوفق کند و تسلیم حضرت شود. اما پس از اینکه از نزد امام(عج) بر می گردد با تحریک یهود و غرب و نزدیکان خود، از تصمیمش منصرف شده و تقاضای فسخ پیمان می کند. امام(عج) نیز بیعت او را فسخ می کند.

بعد از این اتفاق امام(عج) به سمت دمشق حرکت می کند و شکست سختی بر لشکر سفیانی وارد می کند به طوری که تمام لشکر سفیانی کشته می شوند و سفیانی هم در ناحیه ورودی قدس توسط یاران امام زمان(عج) دستگیر و کشته می شود.

پس از فتح سوریه، امام(عج) به سمت قدس حرکت می کند. یهود و غرب که از نابودی سفیانی غافلگیر شده اند نمی توانند در برابر سپاه امام(عج) مقاومت کنند و حضرت به همراه سپاهیانش وارد قدس می شوند و با فتح باشکوه قدس به دست امام زمان(عج)، آرزوی دیرینه مسلمانان و مظلومان عالم به وقوع می پیوندد و قدس آزاد شده و دولت یهود نابود می گردد.

در پی فتح قدس، لرزه بر پیکر همه دنیای کفر می افتد و دشمنان که دیگر خطر نابودی را بسیار نزدیک به خود احساس می کنند آماده مواجهه مستقیم با سپاه امام زمان(عج) می شوند. غربی ها با آنکه از قدرت بسیار زیاد سپاه امام(عج) با خبرند اما از آنجایی که حیات خود را در معرض نابودی می بینند همگی با هم متحد شده و تصمیم به جنگ مستقیم با امام(عج) با استفاده از همه توان و سلاح های پیشرفته خود برای متوفق کردن پیشروی های حضرت و نجات خود از نابودی می گیرند.

در این زمان بسیار حساس تقابل جبهه باطل با همه توان با جبهه حق، دوباره معجزه ای رخ می دهد که باز تصمیم دشمنان برای مواجهه مستقیم با امام زمان(عج) را دچار سستی می کند، و آن آمدن حضرت عیسی بن مریم(ع) به زمین است.

بازگشت عیسی بن مریم(ع) به زمین

حضرت عیسی بن مریم(ع) یکی از پیامبران اولوالعزم و آخرین پیامبر قبل از پیامبر اسلام(ص) است. زندگی حضرت عیسی(ع) از تولد تا پایان، خود معجزه ای بزرگ است. نحوه به دنیا آمدن، عروج به آسمان و نزول ایشان به زمین در آخرالزمان همگی نشانه زندگی اعجازگونه عیسی بن مریم(ع) است.

مهم ترین مقطع زندگی حضرت عیسی(ع) بازگشت او به زمین در آخرالزمان و همراهی با امام زمان(عج) می باشد. در نظر داشته باشید که این بازگشت غیر از مقوله رجعت است. رجهت در واقع بازگشت کسانی است که از دنیا رفته اند که درباره رجعت در بخشی دیگر مفصل بحث خواهیم کرد. اما بازگشت حضرت عیسی(ع) از جنس رجعت نیست، زیرا ایشان اصلاً وفات نیافته است که بخواهد رجعت کند، بلکه به امر خداوند به آسمان عروج کرده و در وقت مشخص به امر خدا به زمین باز خواهد گشت.

 بر طبق اعتقادات مسیحیان و مسلمانان، حضرت عیسی(ع) به آسمان عروج کرد. اما نگاه مسلمانان با مسیحیان دراین مورد کمی متفاوت است. مسلمانان برطبق آیات قرآن معتقدند که حضرت عیسی(ع) ، نه به صلیب کشیده شد و نه به قتل رسید بلکه خداوند دشمنان را به اشتباه انداخت و آنها فکر می کردند که کسی که به صلیب کشیده شد حضرت عیسی(ع) است، در حالیکه حضرت عیسی(ع) قبل از آنکه به صلیب کشیده شود به آسمان عروج کرد.

با توجه به اینکه خداوند کار بیهوده انجام نمی دهد پس حتماً در پی عروج حضرت عیسی(ع) به آسمان و سپس بازگشت ایشان در آخرالزمان به زمین، حکمت و دلیل مهمی وجود دارد.

در آیه 159 سوره نساء آمده است: «هیچ یک از اهل کتاب (تورات و انجیل) نیست مگر آنکه پیش از مرگ، به او (عیسی) ایمان آورد و او نیز روز قیامت بر آنان گواه باشد.»

امام باقر(ع) درتفسیر این آیه می فرماید: «پیش از قیامت (عیسی) به دنیا فرود آید و هیچ یک از ملت یهود و مسیح نماند مگر آنکه قبل از مرگ به او ایمان آورد و آن حضرت پشت سر مهدی نماز گزارد. بحار14/530»

روایت های فراوان دیگری درباره فرود عیسی بن مریم(ع) به زمین و پیوستن ایشان به امام زمان(عج) وجود دارد. همان طور که قبلاً بیان شد پس از فتح قدس، دشمنان با همه توان آماده حمله به سپاه امام زمان(عج) می شوند. با توجه به اینکه در آخرالزمان بخش زیادی از مردم دنیا مسیحی هستند و دشمنان راه حق هم عمدتاً سردمداران کشورهای غربی و مسیحی می باشند، این حکام با استفاده از رسانه های قوی که در اختار دارند احساسات مردم مسیحی را بر علیه مسلمانان بر انگیخته می کنند و این کار، رساندن پیام امام زمان(عج) به همه مردم دنیا را با مشکل مواجه می کند.

بازگشت عیسی بن مریم(ع) که خداوند او را ذخیره ای برای یاری رساندن به امام زمان(عج) در حیاتی ترین لحاظ قیام امام(عج) قرار داده است و نماز خواندن مسیح(ع) پشت سر مهدی(عج) باعث می شود دل مسیحیان آزاده جهان شاد شود و خود را در قیام جهانی امام زمان(عج) برای اصلاح جامعه شریک بدانند.

عیسی بن مریم (ع) به میان مسیحیان عالم می رود و پیام امام زمان(عج) را به آنها می رساند و مردمان یهودی و مسیحی جهان را با تورات و انجیل واقعی آشنا می کند و آنها را به دین اسلام که در تورات و انجیل به آن وعده داده شده و پیروی از امام زمان(عج) فرا می خواند.

این اقدامات باعث می شود که دشمنان امام زمان(عج) نتوانند از احساسات مسیحیان بر علیه امام زمان(عج) استفاده کنند و با توجه به رغبت مردمان کشورهای غربی به عیسی بن مریم(ع) و آشنا شدن هر چه بیشتر آنها با امام زمان(عج) و دین اسلام، امکان جنگ رو در روی غرب با امام زمان(عج) عملاً از بین می رود. همچنین با توجه به اینکه حکومت صاحب الزمان(عج) روز به روز در حال قوی تر شدن است و حالا هم عیسی بن مریم(ع) به عنوان وزیر و نفر دوم حکوت امام زمان(عج) توسط امام(عج) منصوب شده است، دیگر به صلاح دشمنان نیست که وارد جنگ با سپاه مهدی(عج) شوند. پس تصمیم می گیرند حکومت امام زمان(عج) را به عنوان یک ابرقدرت در جهان بپذیرند.

امام زمان(عج) نیز ترجیح می دهند برای رسیدگی به امور کشورهای تازه فتح شده، کمی از جنگ دور باشند. لذا به عیسی بن مریم(ع) مأموریت می دهند که با غربی ها قرارداد صلحی ببندد. حضرت عیسی(ع) از طرف امام(عج) با غربی ها به مذاکره می نشیند و پیمان صلحی بین امام زمان(عج) با قدرت های غربی بسته می شود.

پس خداوند متعال حضرت عیسی بن مریم(ع) را به آسمان برد تا در روزگاری که قرار است مهم ترین اتفاق عالم یعنی ظهور امام دوازدهم شیعیان بیفتد به یاری صاحب الزمان(عج) بفرستد تا دل های مسیحیان که جمعیت بسیار زیادی در آخرالزمان دارند و دارای قدرت و ثروت فراوانی هم هستند را به وسیله عیسی بن مریم(ع) به سمت امام زمان(عج) متمایل کند.

همچنین حکومت عظیم و جهانی امام زمان(عج) که بزرگ ترین وعده خداوند است و همه پیامبران و اولیای الهی به آن مژده داده اند، همان طور که رهبری چون امام زمان(عج) که انسانی کامل است را نیاز دارد به وزیری چون عیسی بن مریم(ع) که پیامبری اولوالعزم است نیز احتیاج دارد و این چنین انسان های الهی هستند که از عهده اداره جهان در حکومت عدل الهی بر می آیند.

در مورد محل نازل شدن حضرت عیسی(ع) بر زمین، چندین مکان گفته شده است که مشهورترین آنها دمشق و یا قدس می باشد.

عیسی بن مریم(ع) پشت سر حضرت مهدی(عج) نماز می گزارد و به عنوان وزیر امام زمان(عج) و در واقع نفر دوم حکومت جهانی صاحب الزمان(عج) فعالیت خواهد کرد و اداره امور اجرایی حکومت، وظیفه حضرت عیسی(ع) خواهد بود.

مسیح(ع) در طول دوران حیات خود پس از بازگشت به زمین در آخرالزمان، ازدواج می کند و صاحب فرزندانی می شود و پس از چندین سال که بعضی تا چهل سال گفته اند وفات می کند. امام زمان(عج) مراسم تدفین عیسی بن مریم(ع) را برگزار می کند و با این کار به همه عالمیان نشان می دهد که عیسی بن مریم(ع) هم مثل همه بنده های خدا از دنیا رفت و همه اعتقادات انحرافی مسیحیت در دوران قبل از بازگشت مسیح(ع) به زمین، باطل بوده است.

حضرت عیسی بن مریم(ع) ذخیره خداوند برای یاری رساندن به امام زمان(عج) در حساس تریت لحظات دنیا است که با بازگشتش به زمین، کمک بسیار زیادی به قیام امام زمان(عج) در جهت تشکیل حکومت جهانی عدل الهی خواهد کرد. انجام وظایف اجرایی به عنوان وزیر و نفر دوم حکومت، مهم ترین وظیفه عیسی بن مریم(ع) در حکومت امام عصر(عج) است.

همراه کردن مسیحیان دنیا برای یاری امام زمان(عج)، انعقاد پیمان صلح با حکومت های غربی و از بین بردن فتنه دجال از دیگر اقدامات مهم عیسی بن مریم(ع) در دوران حکومت حضرت مهدی(عج) است.

از طرفی با توجه به طول عمر حضرت عیسی(ع) که بیش از دو هزار سال خواهد بود و زندگی اعجاز گونه او از زمان عروج تا بازگشت به زمین، می توان بر طول عمر امام زمان(عج) و غیبت  حضرت استدلال کرد و جوابی خواهد بود برای دشمنانی که با تشکیک در طول عمر امام(عج) سعی در دور کردن مردم جهان از امام زمان(عج) را خواهند داشت.

پیمان صلح با غرب

همان طور که گفته شد پس از بازگشت عیسی بن مریم(ع) به زمین، مسیحیان جهان نسبت به امام زمان(ع) گرایش پیدا می کنند و این یکی از عواملی است که باعث می شود حکام غربی نتوانند اقدامی همه جانبه بر علیه امام زمان(عج) و سپاهیانش انجام دهند. همچنین قدرت بسیار زیاد سپاه امام زمان(عج) و فتوحات متعدد حضرت و نابودی غیر قابل باور حکومت یهود توسط سپاه امام(عج) و فتح قدس توسط حضرت، عامل دیگری بود که غرب را از رویارویی با سپاه ولی عصر(عج) می هراساند و آنها را به این فکر می اندازد که باید حکومت جدید مهدی(عج) را به عنوان یک ابرقدرت جدید بپذیرند.

همچنین امام زمان(عج) هم بعد از فتوحات زیادی که در منطقه انجام داده اند نیاز دارند که با فروکش کردن موقتی جنگها، به اصلاح امور داخلی سرزمین های تازه فتح شده بپردازند.

در ضمن دنیای غرب و مردمان غیر مسلمان هنوز آمادگی پذیرش اسلام و حکومت امام زمان(عج) را ندارند و لازم است ابتدا ار طرق مختلف با مفاهیم اسلامی و ابعاد حکومت امام زمان(عج) آشنا شوند. یکی از افرادی که از طرف صاحب الزمان(عج) وظیفه آشنا کردن مردمان غیر مسلمان با مفاهیم اسلامی و حکومت امام زمان(عج) را بر عهده خواهد داشت، حضرت مسیح(ع) است. لذا امام زمان(عج) با غربی ها قرارداد صلحی می بندد و طبق این پیمان، بین حکومت امام زمان(عج) و حکومت ها و قدرت های غربی صلحی که ظاهراً هفت ساله خواهد بود برقرار می گردد.

اما عمر این پیمان زیاد طول نمی کشد و غربی ها نمی توانند قدرت و پیشرفت روزافزون حکومت امام زمان(عج) را تحمل کنند. پس پیمان را می شکنند و همه با هم متحد شده و آماده حمله ای همه جانبه به حکومت امام زمان(عج) می شوند.

از پیامبر اکرم(ص) روایتی است که فرمود: «بین شما و بنی اصفر (رومی ها یا اروپایی ها) صلحی برقرار شود ولی آنها در مدت بارداری زنی (یعنی نه ماه) به شما خیانت کنند و با هشتاد لشکر از راه زمین و دریا حمله ور شوند. هر لشکر شامل دوازده هزار سربازاست. آنها بین یافا و عکّا فرود آیند. فرمانروای آنها کشتی هایشان را به آتش کشد و به یاران خود گوید: از سرزمینتان دفاع کنید، آنگاه جنگ و کشتار از دو طرف آغاز شود. سپاهیان به کمک یکدیگر بشتابند. حتی کسانی که در حضرموت یمن هستند به یاری شما آیند. در آن هنگام خداوند با نیزه و شمشیر و تیر خود بر آنها هجوم آورد و به سبب آن بزرگترین کشتار در میانشان واقع گردد – نسخه خطی ابن حماد ص 141 »

طبق این روایت، احتمالاً منظور از هشتاد لشکر، تمام کشورهای مخالف حکومت امام زمان(عج) هستند که با هم متحد می شوند و به سپاه امام زمان(عج) حمله می کنند. وقتی در روایت از آتش زدن کشتی های رومیان توسط فرمانده خودشان گفته می شود، به این معناست که سردمداران کفر به پایان راه رسیده اند و می دانند که این آخرین نبرد سرنوشت سازشان است. یا پیروز می شوند و یا شکست می خورند و برای همیشه نابود می شوند و پیشگویی هایی که درباره منجی آخرالزمان به گوششان رسیده بود محقق خواهد شد.  لذا با تمام قوا و توان و با همه تجهیزات، جنگ بزرگ و پایانی آخرالزمانی را با امام زمان(عج) آغاز می کنند. جنگی که در روایات متعددی درباره آن سخن به میان آمده است. جنگی که قطعاً مهم ترین جنگ تاریخ بشریت برای تعیین سرنوشت دنیا خواهد بود.

ظاهراً در این نبرد، دشمن از لحاظ تعداد نیرو و تجهیزات بر سپاه امام زمان(عج) برتری دارد. همین موضوع باعث می شود برخی از اعراب که شاید از اول هم دلشان با امام زمان(عج) نبود و از روی ترس همراه حضرت شدند به رومیان بپیوندند.

در این جنگ، امدادهای الهی بسیار زیاد خواهند بود و با وجود اینکه به ظاهر موازنه قدرت به نفع دشمنان است اما سپاه امام زمان(عج) با دلاوری ها و از خودگذشتگی های یاران حضرت و همچنین امدادهای الهی شکست سنگینی به دشمنان وارد خواهد کرد.

درکتاب خطی ابن حماد آمده است: «آنگاه خداوند باد و پرندگان را بر رومیان مسلط می کند. پرندگان بالهای خود را به صورت آنها بکوبند تا چشمانشان از حدقه درآید. زمین آنها را در خود فرو برد. پس از آن دچار صاعقه و زمین لرزه شده و زمین زیر پایشان گود شود. خداوند صبر کنندگان را یاری و آنان را پاداش نیک دهد، همچنانکه یاران محمد(ص) را پاداش نیک بخشید و دلها و سینه هایشان را مالامال از شجاعت و جرأت گرداند.»

این نبرد پایانی، بزرگ ترین جنگ تاریخ بین جبهه حق و باطل خواهد بود و این همان نبرد آخرالزمانی است که در طول تاریخ پیشگویی های بسیاری درباره آن شده است و چه دوست و چه دشمن همگی منتظر آن هستند.

از ظاهر اخبار و روایات به عظیم بودن این جنگ می توان پی برد و اینکه چگونه دشمنان خدا در آخرین نبرد بین حق و باطل نابود می شوند و دنیا به دست امام زمان(عج) فتح خواهد شد و وعده خداوند محقق خواهد گردید.

بر اساس منابع شیعی، برترین شهیدان در پیشگاه خدا، یاران امام حسین(ع) در کربلا و شیعیانی هستند که در رکاب امام زمان(عج) در طول قیام و به خصوص در این جنگ پایانی شهید می شوند.

به هر حال امام زمان(عج) بعد از شکست دادن رومیان در نبرد بزرگ پایانی، وارد سرزمین های اروپایی و غربی می شود و با فتح کشورهای غربی و دیگر کشورها، دنیا را تسخیر کرده و حکومت جهانی حضرت ولی عصر(عج) تشکیل می شود.

در مورد فتح دیگر قدرت ها مثل روسیه و چین و غیره، اخباردقیقی در دست نیست. اما قطعاً فتح این کشور ها از فتح اسرائیل و اروپا و آمریکا سخت تر نیست. یا خودشان تسلیم می شوند یا به راحتی توسط سپاه امام زمان(عج) فتح خواهند شد.

وبدین ترتیب حکومت عدل جهانی توسط امام زمان(عج) تشکیل می گردد.

فتنه دجال

یکی از فتنه های بزرگ در آخرالزمان، طبق برخی روایات فتنه دجال است. فتنه دجال در روایات اهل سنت بیشتر از منابع روایی شیعه آمده است. در روایان مربوط به دجال ، مواردی مطرح شده است که کمی اغراق گونه و غیر قابل تصور است و این موضوع باعث شده است که برخی مفسران و پژوهشگران این عبارات را در یک فرد جمع نکنند و آنها را عباراتی رمزگونه بدانند.

در مورد زمان به وقوع پیوستن فتنه دجال نمی توان به طور دقیق نظر داد. اما به احتمال زیاد این فتنه بعد از ظهور رخ خواهد داد و حتی این احتمال هست که این فتنه بعد از فتح کامل جهان بدست امام زمان(عج) و پس از مدتی که دنیا طعم حکومت عدل امام زمان(عج) را چشیده است به وقوع خواهد پیوست.

در یکی از احادیث نبوی، دجّال این‌گونه توصیف شده است: «من درباره دجال با شما سخن گفتم و بیم آن دارم که شما آن را درک نکنید. مسیح دجّال مردی کوتاه قد با پاهایی فاصله‏دار و مویی پیچان (مجعد) است، یک چشم بیشتر ندارد و چشم دیگر او به طور کلّی محو شده و هیچ برآمدگی و فرو رفتگی از آنان باقی نمانده است. اگر [امر او] بر شما مشتبه می‌شود بدانید که پروردگار شما یک چشم نیست و شما هرگز پروردگار خود را نمی‌بینید تا اینکه از دنیا بروید- ابن حماد، الفتن، ج ۲، ص ۵۱۹»

در این باره همچنین از پیامبر اعظم (ص) نقل شده است که فرمود: «دجّال کسی است که چشم چپ او نابیناست و در میان پیشانی او نوشته شده است: کافر. بر چشم او ناخنکی بزرگ است- ابن حماد، الفتن»

در روایت نبوی دیگری که در منابع روایی شیعه نیز نقل شده است، درباره ویژگی‌های دجّال چنین می‌خوانیم: «ای مردم! خداوند پیامبری را به رسالت مبعوث نکرد جز آنکه قومش را از دجّال ترسانید و خدای تعالی آن را تا به امروز بر شما تأخیر انداخته است و اگر امر بر شما مشتبه شد بدانید که خداوند یک چشم نیست و دجّال بر حماری که فاصله بین دو گوشش یک میل است خروج می‌کند و بیشتر پیروان او یهود و زنان و اعرابند و به همه کرانه‌های زمین جز مکّه و دو حومه آن و مدینه و دو حومه آن درآید- بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۹۳ ۱۹۴»

همچنین در روایتی که از امیرمؤمنان (ع) نقل شده است، آن حضرت در پاسخ اصبغ بن نباته که از آن حضرت درباره ویژگی‌های دجّال پرسیده بود، می‌فرماید: «دجّال صائد بن صائد [صید] است و بدبخت کسی است که او را تصدیق کند و نیک‏بخت کسی است که او را تکذیب نماید. او از شهری خروج کند که به آن اصفهان گویند. از قریه‌ای که آن را یهودیه می‌شناسند. چشم راستش ممسوح [نابینا] است و چشم دیگرش که بر پیشانی اوست آنچنان می‌درخشد که گویی ستاره سحری است و در آن علقه‌ای است که با خون در آمیخته و میان دو چشمش نوشته شده است: «کافر» و هر کاتب و بی‌سوادی آن را می‌خواند و در دریاها فرو می‌رود، آفتاب با او حرکت می‌کند و در مقابلش کوهی از دود است و پشت سرش کوه سفیدی است که مردم آن را طعام پندارند. در قحطی شدیدی در حالی که بر حمار سپیدی که فاصله هر گامش یک میل است، سوار شده خروج می‌کند و زمین منزل به منزل زیر پایش در نوردیده شود و بر آبی نگذرد جز آنکه تا روز قیامت فرو رود و با صدای بلندی که جن و انس و شیاطین در شرق و غرب عالم آن را می‌شنوند، می‌گوید: «ای دوستان من! به نزد من آیید، من کسی هستم که آفرید و هماهنگی بخشید و اندازه‏گیری کرد و راه نمود. من پروردگار والای شما هستم». در حالی که آن دشمن خدا دروغ می‌گوید. او یک چشمی است که غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود و پروردگار شما یک چشم نیست و غذا نمی‌خورد و راه نمی‌رود و زوالی ندارد- کمال الدین و تمام النعمة»

با توجه به متن روایاتی که بیان شد، شاید بتوان پذیرفت که فتنه دجال یک جریان باطل در آخرالزمان است که ممکن است باز هم با جریانات یهود و دشمنان شکست خورده از امام زمان(عج) ارتباط داشته باشد.
با بررسی روایات می توان به روشنی متوجه شد که این فتنه بسیار شبیه به همین وضعی است که نظام سرمایه داری در دنیای امروز به وجود آورده است و دنیا طلبی و شهوت پرستی، انسانیت را به قهقرا برده است به گونه ای که برخی انسان ها به حدی از پستی و پوچی رسیده اند که تن به ازدواج با حیوانات می دهند.

خروج دجال جنبشی براساس لاابالی گری و نشأت گرفته از توطئه یهود است که ناشی از عیش و نوش و خوشگذرانی با بخدمت گرفتن دختران و پسران جوان است. اگر فتنه دجال بعد از تشکیل حکومت جهانی امام زمان(عج) اتفاق بیفتد شاید این سؤال مطرح شود که بعد از برپایی حکومت عدل جهانی و بعد از وقوع آن همه معجزه در حکومت امام زمان(عج) و بعد از پیشرفت های عجیب علمی توسط حضرت و بعد از ایجاد رفاه بسیار زیاد برای همه مردم دنیا، چگونه می شود که باز افرادی پیدا می شوند که با شعار لاابالی گری و فساد مقابل امام زمان(عج) بایستند؟

درست است که با تشکیل حکومت جهانی امام زمان(عج) معنویت و فضایل انسانی به اوج خود می رسد، درست است که علم، تکنولوژی، رفاه، عدالت، امنیت و صلح در سایه حکومت امام زمان(عج) به بالاترین حد خود می رسد، درست است که اکثر مردم دنیا دلباخته و عاشق چهره نورانی امام زمان(عج) می شوند، اما باید واقع بین بود.

عده ای وجود دارند و بعد تشکیل حکومت امام زمان(عج) هم وجود خواهند داشت که دیگر از تمام ظرفیت های انسانی دست شسته اند و به خوی حیوانی عادت کرده اند. کسانی که از جنس شیطان هستند. اینها از جهلشان نیست که در باطل هستند بلکه به باطل خو گرفته اند و باطل را دوست دارند. مثل شیطان که حق را می داند اما باطل را دوست دارد و در واقع خودش اصل باطل است.

کسانی که عمری را در لذت های حیوانی گذرانده اند، کسانی که عمری را در هم جنس بازی و شیطان پرستی و فساد و زندگی حیوانی گذرانده اند، کسانی که عمری سرباز و مطیع محض شیطان بوده اند، با دیدن حق مطلق که همان وجود نازنین امام زمان(عج) است نه تنها علاقه ای به آن حضرت نشان نمی دهند بلکه حس دشمنی عجیبی نسبت به امام(عج) پیدا می کنند.

فتنه دجال فتنه کسانی است که دیگر به آخر خط رسیده اند و تحمل حق و روشنایی برایشان غیر ممکن است.

امام زمان(عج) برای رساندن دنیا به کمال و برای رساندن انسان ها به نهایت معنویت و زندگی واقعی بشری و بعد از تمام تلاش هایش برای هدایت همه انسان ها، دیگر چاره ای ندارد جز اینکه این تعداد افراد معدود در فتنه دجال که به هیچ صراطی مستقیم نیستند را از بین ببرد تا جهانی خالص و پاک به وجود بیاید و وعده الهی محقق شود.

در هر حال فتنه دجال به عنوان آخرین فتنه در زمان حکومت امام عصر(عج) شکست می خورد و دجال چه فرد باشد و چه جریان، با همه پیروانش نابود می شود.

در برخی روایات آمده است که دجال توسط عیسی بن مریم(ع) کشته می شود و در برخی روایات هم آمده است که دجال توسط حضرت مهدی(عج) نابود می گردد. در هر صورت فرقی نمی کند، چون اگر دجال توسط حضرت عیسی(ع) هم نابود شود یعنی توسط امام زمان(عج) نابود شده است زیرا رهبری حکومت جهانی با امام زمان(عج) است و حضرت مسیح هم به دستور امام زمان(عج) عمل می کند.

در مورد سرنوشت شیطان هم گفته می شود که شیطان در زمان فتح قدس و در بیت المقدس توسط امام زمان(عج) گردن زده می شود و از آن به بعد این نفس شیطانی خود انسان هاست که آنها را وسوسه می کند و فتنه دجال هم با آنکه شیطان در آن زمان گردن زده شده است، برگرفته از خوی حیوانی و نفس شیطانی خود انسان ها به وجود می آید.

بعد از گردن زدن شیطان و فتح کل کره زمین و نابودی دجال که همگی به دست امام زمان(عج) و یارانش اتفاق می افتد، حکومت خالص امام زمان(عج) تا سالها ادامه پیدا می کند و در سایه این حکومت همه ظرفیت های بشری شکوفا می شود و دنیا و همه موجودات عالم به کمال وجودی خود می رسند.

ان شاء الله که همراهی و سربازی امام زمان(عج) برای همه آزادگان دنیا و به خصوص شیعیان و منتظران دل سوخته حضرت بدست آید و توفیق شهادت در رکاب امام عصر(عج) و یا زندگی در دنیایی که حاکمش آن امام نورانی و عظیم الشأن باشد برای همه عاشقان بقیة الله الأعظم ارواحنا لتراب مقدمه الفداء حاصل شود.


*منابع:

1- غیبت نعمانی، ابوعبدالله محمد بن ابراهیم نعمانی

2- دارالسلام، محمود عراقی میثمی

3- عصر ظهور، علی کورانی

4- خاویانه عصر ظهور، مصطفی امیری

5- شش ماه پایانی، مجتبی الساده

6- سفیانی و نشانه های ظهور، محمد فقیه

7- زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی(عج) از دیدگاه روایات، سید اسدالله هاشمی شهیدی

 

اللهمّ عجّل لوليّك الفرج

سروش دلیری

نظر بدهید


نام:


ایمیل:


موضوع:


توجه: دیدگاه هایی که حاوی توهین و تهمت و یا فاقد محتوایی که به بحث کمک میکند باشند احتمالا مورد تایید قرار نمیگیرند.