گروه تحلیلی-مذهبی سارنا:
هر نیازی که انسان در خود احساس می کند چه نیاز مادی و چه نیاز معنوی، حتماً یک واقعیت بیرونی دارد. وقتی انسان احساس گرسنگی می کند حتماً در عالم، غذایی برای خوردن او وجود دارد. وقتی نیاز جنسی پیدا می کند حتما یک جنس مخالف وجود دارد که او به آن تمایل پیدا کرده است. در امور معنوی هم به همین ترتیب است و هر نیازی که در فطرت انسان وجود دارد قطعاً وجود خارجی دارد که او به آن نیاز پیدا کرده است. یکی از راه های ساده اثبات وجود خدا هم همین است. چون همه انسان ها در فطرت خود نیاز به پرستش و عبادت دارند پس حتماً خالقی وجود دارد که پرستیدنی است و انسان دوست دارد او را عبادت کند.
موضوع منجی آخرالزمان هم یک موضوع فطری است. در فطرت همه انسان ها نیاز به یک منجی آخرالزمانی وجود دارد و تقریباً در همه ادیان حتی ادیان غیر الهی هم به یک منجی در آخرالزمان که با آمدنش دنیا را از سیاهی و تباهی نجات می دهد، اشاره شده است. این نیاز فطری خود دلیلی بر وجود یک منجی آخرالزمانی است.
در این نوشتار می خواهیم اعتقاد برخی از ادیان مطرح در جهان به یک منجی در آخرالزمان را به صورت کوتاه و خلاصه بیان نماییم. البته در جزئیات اعتقاد به منجی آخرالزمان در ادیان گوناگون اختلاف های عمیقی وجود دارد اما اصل وجود یک منجی آخرالزمانی تقریبا در اکثر ادیان آمده است.
اعتقاد به منجی در آیین هندو:
در آیین هندو از منجی آخرالزمانی به نام "آواتارای دهم" نام برده می شود. در کتب مقدس هندوها از دوران عصر کالی که همان آخرالزمان است مباحث زیادی بیان شده است.
در یکی از کتاب های مقدس دین هندو آمده است: « پس از خرابی دنیا، پادشاهی در آخرالزمان پیدا می شود که پیشوای خلق باشد و نام وی "منصور" باشد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود درآورد و همه کس را از مؤمن و کافر را بشناسد و هر چه از خدا خواهد برآید».
در کتاب مقدس دیگر هندیان آمده است: «دور دنیا تمام شود به پادشاه عادلی در آخرالزمان که پیشوای فرشتگان، پریان و آدمیان باشد و حق و راستی با او باشد و آنچه در دریا و زمین ها و کوه ها پنهان باشد، همه را به دست آورد و از آسمان ها و زمین آنچه باشد خبر دهد و از او بزرگ تر کسی به دنیا نیاید».
همچنین در کتابی دیگر آمده است: «در اواخر، دنیا به کسی بگردد که خدا را دوست دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او فرخنده و خجسته باشد و خلق را زنده کند».
منجی در آیین بودا:
در آیین بودا هم منجی آخرالزمان را "بودای پنجم" می نامند که بوداییان منتظر ظهورش هستند.
منجی در دین زرتشت:
در باور زرتشتیان، "سوشیانت یا سوشیانس" (موعود آخرالزمان) با ظهورش مردگان را تکان خواهد داد و همه آدم ها را جان تازه ای خواهد بخشید و در پایان، تجدید حیات انجام خواهد گرفت و به همه آدم ها جان تازه ای خواهد بخشید و در دنیا حکومت خواهد کرد.
در "جاماسب نامه" آمده است: «سوشانس، دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد. ایزدان را از دست اهریمن نجات داده، مردم جهان را همفکر، هم گفتار و هم کردار گرداند».
منجی در دین یهود:
اعتقاد به منجی آخرالزمان (مسیحا) در کتب عهد عتیق (تورات) نیز آمده است. به اعتقادات یهودیان، منجی آخرالزمانی مسیح (ماشیح) است که جهان را پر از عدل و داد می کند.
در کتاب حبقوق نبی آمده است: «اگر چه تأخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ خواهد نمود بلکه جمیع امتها را نزد خویش جمع می کند و تمامی را برای خویش فراهم می کند.»
در دین یهود آمده است که مسیحا سوار بر ابرها با خیل ملائکه در افق نمودار می شود. آنان نام آن منجی را "فرزند منتخب داود" نیز می نامند و در بعضی کتب محل ظهور او را اورشلیم می دانند.
منجی در دین مسیحیت:
مسیحیان هم معتقدند که منجی همان مسیح است. اما تفاوت اعتقادات مسیحیان با یهودیان در این است که یهودیان معتقدند که مسیح هنوز نیامده اما مسیحیان اعتقاد دارند که مسیح همان حضرت عیسی (ع) است که بعد از عروج به آسمان دوباره به عنوان منجی به زمین بر می گردد و دنیا را پر از عدل و داد می کند.
انتظار منجی در کتب عهد جدید (انجیل) آمده است. در انجیل متی به این صورت آمده است که: «چون که برق از مشرق بیرون می آید و تا به مغرب ظاهر می گردد آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود... خواهند دید فرزند انسان بر ابرهای آسمان که می آید با قدرت و جلال عظیم و فرشته های خود را خواهد فرستاد و با صور بلند آواز و آنان برگزیدگانشان را جمع خواهند نمود.»
همچنین در انجیل لوقا آمده است: «کمرهای خود را بسته و چراغ های خود را افروخته دارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشند تا هر وقت بیاید و در را کوبد بی درنگ برای او باز کنید.»
جان ناس در مورد عقاید مسیحیان اورشلیم در باب انتظار می نویسد: «تنها چیزی که ایشان (مسیحیان) را از دیگر یهودیان امتیاز داد آن بود که اعتقاد داشتندکه عیسی همان مسیح موعود است که در کتب انبیاء بنی اسرائیل به ظهور او بشارت داده اند و عن قریب پسر انسان بار دیگر به جهان خواهد آمد.»
منجی در دین اسلام:
اعتقاد به منجی آخرالزمان در دین اسلام موضوعی کاملاً جدی است. به موضوع منجی آخرالزمان در دین اسلام بسیار بیشتر از دیگر ادیان پرداخته شده است و روایات فراوانی در این زمینه وجود و تمام مذاهب اسلامی بر این مسأله اتفاق نظر دارند که در آخرالزمان حتماً مهدی قیام می کند. تمام مذاهب اسلامی معتقدند که مهدی آخرالزمانی از نسل حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (س) است و هم نام پیامبر اسلام می باشد.
با وجود اینکه اهل سنت به اصل امامت (مانند شیعه) اعتقاد ندارند ولی به علت زیادی روایات معتبر مربوط به ظهور حضرت مهدی(عج) و تواتر این دست از روایات، اعتقاد به ظهور مهدی از نسل فاطمه(س) از اعتقادات ضروری اهل سنت به شمار آمده است و لذا انکار مهدی موعود(عج) را موجب خروج از دین می دانند.
"سفارینی" از عالمان بزرگ سنی مذهب در کتاب "عقیده" می نویسد: «ایمان به خروج مهدی واجب است و این مطلب نزد اهل علم مقرر و در کتب عقاید اهل سنت و جماعت مدون است.»
باور به منجی آخرالزمان در مکتب شیعه به دلایل مختلف کاملا بحثی متفاوت و تخصصی تر است. اعتقاد به اصل امامت و جایگاه رفیع آن در فرهنگ تشیع و اینکه شیعیان منجی را همان امام دوازدهم و فرزند امام حسن عسگری(ع) و انسانی که حاضر و زنده است و در بین ما زندگی می کند و هچنین مشاهدات مختلف از وجود واقعی امام عصر (عج) و مطالب غنی و متقن در باب ظهور در فرهنگ شیعه، موضوع مهدویت را در مکتب تشیع به یک موضوع ویژه و بسیار جدی تبدیل کرده است که در این نوشتار مجال پرداختن به آن نیست. آثار بسیار ارزشمندی در موضوع مهدویت و ظهور در مکتب شیعه وجود دارد که لازم است همه علاقه مندان به مباحث مهدویت و ظهور به جد به مطالعه آنها بپردازند.
هدف از این نوشتار یک آشنایی اجمالی با اعتقاد دیگر ادیان به منجی عالم بشریت و فطری بودن این اعتقاد در نهان انسان ها بود وگرنه اعتقاد به مهدی موعود(عج) در شیعیان یک اصل مهم، روشن و مترقی است که با توجه به روایات متعدد و متواتر هیچ ابهامی در آن وجود ندارد.
اللهمّ عجّل لوليّك الفرج
سروش دلیری
نظر بدهید