سارنا - سروش دلیری
بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس که در پی سفر هفته گذشته رئیس جمهور چین به عربستان صادر شد در داخل و خارج از ایران بسیار مورد توجه قرار گرفت و علت اصلی این توجه هم بندهایی در این بیانیه بود که به موضوع جزایر سه گانه اشاره کرده بود. همچنین در این بیانیه ضمن انتقاد از حملات حوثیهای یمن به عربستان سعودی و امارات، این حملات "تروریستی" توصیف شد. علاوه بر این از ایران خواسته شد با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری داشته باشد.
این بیانیه در ایران انتقاد برخی مسئولین را در پی داشت به طوریکه وزیر امور خارجه عکس العمل نشان داد و همچنین سفیر چین هم به وزارت امور خارجه رفت و توضیحاتی ارائه داد.
در مورد این موضوع به چند نکته باید اشاره کرد:
1- باز هم طبق معمول اصلاح طلبان و رسانه هایشان شروع کردند به عقده گشایی که" دیدید چین هم به شما بی محلی کرد و دیدید شما از تعاملات دنیا بی خبرید، دیدید چین و عربستان با هم چه روابط دوستانه ای داشتند و شما بی خبرید" که البته این تناقضات درباره رابطه چین و عربستان آنجایی جالب می شود که آنهایی که در زمان انعقاد قرارداد 25 ساله بین چین و ایران می گفتند ایران به چین فروخته شد الان هیچ حرفی از فروش عربستان به چین نمی زنند و حتی با آب و تاب هم از رابطه اقتصادی چین و عربستان می گویند. البته این تناقضات خاصیت مشترک و همیشگی اصلاح طلبان و اپوزیسیون و براندازهاست.
اصلاح طلبان وقاحت را آنقدر از حد گذرانده اند که با طعنه به دولت می گویند که " شما دیپلماسی بلد نبودید و چین اینگونه شما را دور زد"
در پاسخ به این اصلاح طلبان پر مدعا باید گفت که شما حرف از دیپلماسی نزنید که حقارتتان را جلوی آمریکا در زمان دولت قبل دیدیم که چطور آمریکا بعد از برجام شما را سنگ روی یخ کرد و هیچ چیز از این قرارداد دستگیرتان نشد.
شما که مثلاً زبان دنیا را بلد بودید و دولت مورد حمایت شما اولین دولتی بود که در سطح وزیر خارجه با آمریکا مذاکره کرد به طوریکه با اختیار کامل برجام را با آن همه ایراد امضا کردید اما بعد آمریکا از برجام خارج شد و این ابراز محبت شما را به هیچ نگرفت و بعد از هشت سال ادعای بلد بودن زبان دنیا بدون هیچ دستاوردی دولت را به رئیسی تحویل دادید. البته دستاوردتان اقتصادی ویرانه بود که همه گرفتاری های امروز از همان زمان حکمرانی شما نشأت می گیرد.
2- چین به عنوان دومین اقتصاد دنیا قطعاً به دنبال گسترش روابط خود به خصوص با کشورهای دارای نفت و گاز می باشد و کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله ایران مهمترین کشورهایی هستند که توانایی تأمین انرژی اقتصاد بزرگ چین را دارند. بدون شک ایران به دلایل مختلف مهم ترین شریک تجاری چین در منطقه خاورمیانه است اما این توقع را هم نمی توان داشت که از چین بخواهیم با هیچ کشور دیگری در منطقه جز ما روابط اقتصادی نداشته باشد و اساساً چین چندان در روابط اقتصادی خود به مناسبات سیاسی کشورها توجهی ندارد.
دولت جمهوری اسلامی باید هشیار می بود و قرارداد 25 ساله با چین را زودتر و بدون توجه به انتقادهای همیشگی اصلاح طلبان و عواملشان به اجرا درمی آورد و این انتقاد به دولت آقای رئیسی وارد است که قرارداد 25 ساله با چین چه شد و چرا خبری از آن نیست؟
3- اما مهمترین نکته در مورد چرایی صدور بیانیه مشترک چین و شورای همکاری خلیج فارس است:
از آنجایی که محور اصلی شورای همکاری خلیج فارس کشور عربستان است پس طرف حساب جمهوری اسلامی ایران هم دولت سعودی است.
چندی است که برخی رسانه های داخلی و خارجی از فاصله گرفتن عربستان از آمریکا و نزدیک شدن این کشور به چین و روسیه سخن به میان می آورند که این سفر اخیر رئیس جمهور چین به عربستان هم شاهدی بر این مدعا شد.
اما واقعاً عربستان از آمریکا فاصله گرفته است؟ عربستان متحد استراتژیک آمریکاست و ماهیت و موجودیت عربستان در اتحاد با آمریکا معنی پیدا می کند و ساده انگارانه است که کسی فکر کند که عربستان در حال فاصله گرفتن از آمریکا و نزدیک شدن به روسیه و چین است. پس ماجرا چیست؟
جو بایدن زمانی که قرارداد 25 ساله چین و ایران منعقد شد در مصاحبه ای اعلام کرد که این قرارداد بزرگ ترین تهدید بر علیه آمریکاست و باید جلوی این کار گرفته شود. از آن روز عوامل داخلی و خارجی امپریالیسم جهانی یکسره به تخریب این قرارداد پرداختند که همه از آن آگاهند. البته که بایدن درست می گفت و اتحاد امروز ایران و روسیه دلیل محکمی بر درستی این مدعاست. آمریکا می داند که اگر روزی ایران به لحاظ نظامی و استراتژیک با روسیه و از نظر اقتصادی با چین متحد شود دیگر نمی توان جلودار ایران بود. به طور کلی اتحاد ایران، چین و روسیه و حتی هند کابوسی برای آمریکاست که چه خود تحقیرهای داخلی قبول کنند و چه قبول نکنند این اتحاد توازن قدرت در جهان و حتی تمدن جهانی را تغییر می دهد و این چیزی است که آمریکا و اسرائیل و متحدانشان کاملاً به آن آگاه هستند و از آن بیم دارند.
حال مأموریت عربستان این است که با نزدیک شدن ظاهری به چین و روسیه و به خصوص چین و ایجاد تنش هایی از جنس بیانیه صادر شده اخیر، از شکل گیری این اتحاد تا حد ممکن جلوگیری کند. به نظر می رسد در قضیه این بیانیه اخیر، چین در عمل انجام شده قرار گرفته و بیانیه ای را امضا کرده که با شیطنت عربستان تهیه شده است که توضیحات سفیر چین در ایران هم مؤید همین نکته بود.
البته از چین هم توقع می رود که در بازی های محور عبری، عربی و غربی نیفتد و موجب رنجش دوستان خود نشود. چین می تواند قدرت واقعی ایران را در ماجرای روسیه و اوکراین ببیند که چطور غرب با آن همه امکانات مقهور قدرت ایران شده است. به هر حال روزی هم خواهد آمد که غرب همان کاری که با روسیه کرد را با چین نیز خواهد کرد و آن روز تنها ایران قوی است که می تواند به چین کمک کند نه عربستان و کشورهای ضعیف عربی. چیزی که امروز روسیه آن را خوب درک می کند.
مسئولین جمهوری اسلامی هم نباید در این تله گیر بیفتند و بهتر است به همین مقدار واکنش بسنده کنند. قرارداد چین را اجرا کنند و به این فضاسازی ها توجه نکنند که قطعاً توطئه ای آشنا از طرف آمریکاست. وظیفه امروز دولت تلاش برای رابطه قوی با متحدین و استفاده اقتصادی از ظرفیت های بالای کشورهایی چون روسیه و چین است. متأسفانه عملکرد اقتصادی دولت آقای رئیسی تا امروز مناسب نبوده و نباید بیش از این وقت را تلف کرد.
نظر بدهید